آخرين قسمت
مجتبى محدث
گفتيم كه شناخت ماهيت تصاوير اغواگر از يك سو و شناخت جوان از سوى ديگر مى تواند ما را با عمق تاثيرات مخرب اين گونه تصاوير آشنا سازد. در راه به دست آوردن اين آگاهى, سعى كرديم پس از معرفى كوتاهى از موضوعات تصاوير گمراه كننده, ويژگيهاى جوان را نيز مورد مطالعه قرار دهيم. در شماره قبل يكى از اين ويژگيها را مطرح كرديم و در اين شماره به ديگر موارد خواهيم پرداخت.
آغاز جوانى از كجاست؟ در پاسخ به اين سوال كارشناسان نظرات متفاوتى را ابراز كرده اند. عده اى مى گويند سنين جوانى با شروع بلوغ آغاز مى شود و عده اى ديگر عقيده دارند جوانى پس از پايان گرفتن مراحل فيزيولوژيكى بلوغ, آغاز مى شود. كدام يك از اين دو نظريه درست است؟ بررسى اين موضوع فرصتى ديگر مى طلبد. آنچه اهميت دارد, تاثيرات ماندگار بلوغ است كه تا پايان زندگى, انسان را همراهى مى كند. بى تريد بلوغ عامل بسيارى از تحولات جسمى و روحى مربوط به جوانى است; از آنجايى كه در اين قسمت ابتدا به بررسى تاثيرات مهلكترين بخش سينماى اغواگر يعنى ((تصاوير جنسى)) خواهيم پرداخت, لازم است مساله بلوغ را مطرح نماييم:
((نخستين اثرى كه در مرحله بلوغ, حاكى از تغيير و تحول روحيه فرد است بيدارى عواطف و احساسات جنسى وى نسبت به جنس مخالف است. در اين مرحله از رشد, اين گرايش به تدريج رو به فزونى است, چرا كه فعاليت غدد تناسلى آغاز شده و نوجوان به خوبى دريافته است كه با دوران قبلى حيات خود تفاوت فاحشى يافته است و به سبب بيدارى اين احساس, تخيلات و روياپردازيهاى مربوط به امور جنسى در مرحله بلوغ بسيار آشكار و بارز است))(1)
از مطالعه نظرات مختلف درباره بلوغ بر مىآيد كه هرگونه تحريك و وسوسه جوان را از مرز تعادل خارج مى كند. تشديد گرايشات جنسى جوان پس از مرحله بلوغ شرايط طبيعى و عادى زندگى جوان را برهم مى زند و او را در موقعيتى ويژه قرار مى دهد. در دستورات كارشناسان و روانشناسان تصريح گرديده كه خانواده ها مى بايست با فراهم آوردن محيط آرام و سرشار از محبت وصميميت,دركاهش فشارهاىدرونى,جوان رايارى نمايند تا ناملايمات دوران قبل از ازدواج را به راحتى تحمل نمايد.
اما واقعيتهاى موجود در خانواده هايى كه جوانانشان در معرض تماشاى ((تصاوير به اصطلاح عشقى و جنسى)) قرار دارند چيز ديگرى است. آنها به جاى توجه به مشكلات و ناراحتيهاى اين دوره و رعايت دستورات فوق اجازه مى دهند آنچه نبايد, اتفاق بيفتد. در شرايطى كه جوان مى بايست از هر گونه تحريك به دور باشد, تصاوير مستهجن او را احاطه مى كند و آتشى را درون وجودش شعله ور مى سازد كه به سوختنش مى كشاند بىآنكه شعله هاى سركش اين آتش پديدار گردد.
اگر فرض كنيم كسى كه مراحل بلوغ جنسى را پشت سر گذاشته, در جايى زندگى مى كند كه هيچ گونه تحريكى بر او وارد نمى شود, نه عكسى, نه فيلمى, نه حضور وسوسه كننده اى از جنس مخالف, هيچ يك از اينها وجود ندارد, اين جوان خودبه خود تحت تاثير فشار غريزه است و تمام آثار روحى و روانى اين فشار را از خود بروز مى دهد.
افسردگى, اضطراب, بزهكارى, اختلالات شخصيت و انحرافات جنسى از مهمترين و بارزترين بيماريهاى مربوط به اين دوره است كه فرد در خطر ابتلا به آن قرار دارد. دقت در موارد فوق و اثرات مخربى كه بر زندگى و آينده جوان دارد مى تواند ما را بيش از پيش با عمق مساله آشنا سازد. اما در اينجا ما فقط بر روى اين نكته تاكيد مى كنيم: چرا, فردى را كه به طور طبيعى در خطر چنين آفاتى قرار دارد در معرض هجوم تصاوير تحريك كننده قرار مى دهيم؟ آنهم تصاويرى با رنگ و لعاب فراوان و جلوه گريهاى گوناگون!
اين تصاوير باعث تحريك قواى فرد مى گردد و گرايش جوان به سمت مخالف را از حالت طبيعى و كنترل شده, خارج مى كند, فعاليتهاى هورمونى و غدد افزايش مى يابد و از نظر روحى, جوان در وضعيت كلافه كننده اى قرار مى گيرد, اين موضوع با توجه به هجوم تصاوير خيال انگيز در ذهن او و عدم ارضاى طبيعى غريزه باعث بوجود آمدن بحران مى شود.
((...تحمل تحريكات جنسى شديد و عدم امكان ارضاى اين تمايلات, فشار روحى بسيارى را به فرد وارد مى سازد))(2)
با توضيحات بالا, شايد اين نكته روشن شده باشد كه چرا اين بخش از دنياى تصوير را, اغوا كننده ترين بخش آن دانستيم.
جوان, تحت تاثير جاذبه هاى فريبنده تصوير بيش از پيش به سوى آنها كشيده مى شود و براى اينكه پدر و مادر و ديگران را بر عليه خويش نشوراند, سعى مى كند خود را عادى نشان دهد, طورى وانمود مى كند كه فيلم هيچ تاثيرى در او نداشته است و اين در حالى است كه طوفان غريزه در درون, او را به خود مى پيچاند.
در يك مصاحبه وقتى پدر و مادر جوان در مقابل اين سوال قرار گرفتند كه چرا اجازه مى دهيد چنين تصاويرى در داخل خانه به نمايش در آيند, پاسخ دادند: اين مسائل براى جوان ما عادى است و به هيچ وجه تحت تاثير قرار نمى گيرد. آيا واقعا اين پاسخ پذيرفتنى است؟ آيا مى توان قبول كرد كه به اين سادگى همه چيز عادى مى شود؟ قصد ارائه آمار و ارقام نيست اما سوال اين است, آيا جوامعى كه اينگونه مسائل را عادى تلقى كرده اند و اجازه داده اند هرگونه تحريك به راحتى وجود داشته باشد و در عين حال هرگونه دسترسى به جنس مخالف را نيز آزاد گذاشته اند, امروز از اين نظر در آسايش زندگى مى كنند؟
يكى ديگر از حساسيتهاى دوران جوانى, آمادگى جوان براى پذيرش تفكرات سياسى, اجتماعى است. در اين مرحله جوان قدرت تجزيه و تحليل مسائل را دارد و در پى كشف علتها و آشنايى با واقعيتهاست. او به زعم خود مى انديشد كه آيا مسائل سياسى, اجتماعى جامعه اى كه در آن زندگى مى كند با آنچه مطلوب است, همخوانى دارد يا نه؟ اين خصوصيت همراه با آرمانگرايى موجود در جوان باعث مى شود كه بهترين زمينه را براى دريافت افكار و ايده هاى اجتماعى داشته باشد. جوانان بيشتر از ديگر گروههاى سنى نيازمند شكل دهى به تفكرات سياسى, اجتماعى هستند و به همين دليل گروهها و احزاب سياسى آنان را به سمت خود جذب مى كنند. اين گروهها از اين نياز جوان به خوبى آگاهى دارند و با بهره بردارى از آن به نفع خود,اورابه حركت و فعاليت در جهت مقاصد خويش وا مى دارند.
با اين اشارات كوتاه, زمينه هاى موجود در جوان براى پذيرش اغواگريهاى سياسى دنياى تصوير به خوبى روشن مى شود. جوان به دليل روح حساس و آرمانى اش ظرفيت تحمل و هضم برخى معضلات و مشكلات جامعه خود را ندارد و اين موضوع باعث مى شود كه چشم به جاهاى ديگر بدوزد و دنياى تصوير متحرك, دريچه چشم او مى شود.
در اين قبيل فيلمها دائما به جوان اين فكر القا مى شود كه در كشور تو جز فساد, اختناق, تقلب و دزدى, بى عدالتى, فقر و عقب ماندگى چيزى وجود ندارد. كه نهايتا با بى اعتبار كردن ارزشهاى سياسى, اجتماعى موجود و بزرگ نمايى ضعفها و كاستيها, سعى مى كنند جوان را تحت تاثير تبليغات خود قرار داده و در او نوعى ترديد و دو دلى ايجاد كنند, در اثر اين ترديدها او نسبت به آنچه خودى است بيگانه مى شود و دل به قهرمانان دروغينى مى بندد كه تصاوير فريبنده براى او ساخته اند تا بيايند و مملكتش را نجات دهند؟!
ويژگى ديگر دوران جوانى روحيه شور و نشاط همراه با تمايل به گوشه گيرى و تنهايى است. جوان مى خواهد با خود تنها باشد و از دنياى پرآشوب محيط واقعى خود خارج شده, به دنياى خوش, شيرين و جذاب خيال سفر كند. اين ويژگى باعث مى شود كه جوان به هر وسيله اى كه او را به اين دنيا وارد كند و به اصطلاح باعث شور و نشاط او بشود روى بياورد. صحنه هاى رنگارنگ شو و موسيقى غربى, چنين امكانى را براى او فراهم مى كند, برايش مى خواند, مى كوبد, مى رقصد و او را به عالم ديگرى مى برد. بروز نمونه هايى تاسفآور, مويد تاثيرات شگرف چنين صحنه هايى بر فكر, اعمال و رفتار كسانى است كه خود را در اختيار اين تصاوير قرار داده اند. به اين نمونه توجه فرماييد:
((در يك گزارش تصويرى با جوانى 16 ساله مصاحبه شده است كه از طريق فيلمهاى ويدئويى به تمرين نوعى رقص پرداخته است و پس از 6 سال تمرين, آن را به طور كامل ياد گرفته اجرا مى كند. او همچون بازيچه اى بى اراده, اينك اسير اين هيولاست. نه خاصيتى دارد, نه فكرى, نه سازندگى و نه آينده اى در ذهن او جز خواندن و رقصيدن چيز ديگرى وجود ندارد. دلقكى شده در اختيار تب و تاب دنياى شو, دنيايى كه او از دريچه تصوير بدان راه يافته است و او خوش خيال و خوش باور خود را در اين دنيا يك هنرمند! مى داند. او را به درون محافل و به اصطلاح جشنهاى گوناگون مى برند تا برايشان برقصد, كار به جايى كشيده شده است كه با وجود سن پايين, اينك آلوده به انواع مواد مخدر است, آيا راهى وجود دارد كه او را از اين گرداب نجات داد؟))
در اين سرى مقالات ما در صدد ارائه مفاهيم اصلى, روشن و ساده مربوط به رابطه ((جوان)) و ((تصاوير متحرك)) و بررسى تاثيرات نامطلوب اين رابطه بوده ايم. سعى كرديم با كالبد شكافى هر دو طرف, محل اصابت ((تيرهاى زهرآگين تصوير)) بر ((روح و فكر جوان)) را نشان بدهيم تا هم خانواده ها و هم جوانانى كه از مخاطبين اين مباحث به شمار مىآيند, متوجه موقعيت خود بشوند. در نگاه دو باره اين نتيجه گيرى به دست مىآيد كه فيلمهايى با موضوعات و خصوصيتهاى ذكر شده از اين توانايى برخوردارند كه جوان را از مسير طبيعى رشد و تكامل خود باز دارند. جوان متاثر از اغواگريهاى تصوير از ادامه فعاليتهاى سازنده فكرى و روحى باز مانده و متوقف مى شود. اين موضوع همه نگرانيهاى موجود در خصوص اثرات تخريبى اين فيلمها را توجيه مى كند. ما مى خواهيم كه با هشدار به همه خانواده ها, صرف نظر از اعتقادات و شيوه هاى تفكر آنان, جوانان مستعد خودمان را از معرض اين آسيبها به دور نگه داريم و جز اين, دغدغه ديگرى در بين نيست. چهار موضوع مورد اشاره يعنى خشونت, تصاوير جنسى, فيلمهاى سياسى و شو, چهار نقطه حساس روح و انديشه جوان را مورد حمله و هجوم قرار مى دهد و او را از ادامه سير طبيعى زندگى خويش باز مى دارد كه در مراحل پيشرفته تر و با به وجود آمدن بحران, او را به يك موجود بيمار محتاج درمان تبديل مى كند.
اينكه چه بايد كرد؟ و چه راههايى براى مقابله با اين اثرات مخرب وجود دارد موضوع مستقلى است كه اگر توفيقى باشد در آينده به آن خواهيم پرداخت. اما از آنجايى كه مخاطبين ما در بحث ((جوان و اغواگريهاى تصوير)) خانواده هايى هستند كه به دليل بى توجهى و غفلت از اين ويرانگريها, جوانانشان را در معرض هجوم تصاوير قرار داده اند, يك توصيه قطعى و مهم را, وظيفه خود مى دانيم:
مى گويند: ((مى توان چشم را بست و نديد اما وقتى كه چشم باز بود ديگر نمى توان جلوى ديدن را گرفت)). خانواده ها مى بايست اولا خود متوجه اين تخريبها باشند و ثانيا جوانشان را از ديدن اين تصاوير باز دارند. آنها مى توانند جلوى تماشاى تصاوير محرك را بگيرند اما اگر جوان اين تصاوير را ديد, ديگر پدر و مادر قدرت جلوگيرى از تاثيرگذارى آن را ندارند. نمى توان به جوان گفت: ((اشكالى ندارد فيلم جنسى ببيند فقط مراقب باشد كه تحريك نشود)) اين توصيه هر چند اكيد ديگر در اختيار شما نيست. بنابراين اقدام قطعى, لازم و اجتناب ناپذير, جلوگيرى از تماشاى تصاوير محرك است. شايد بتوان جوان را با ارائه آگاهيهاى مورد لزوم و تقويت روشن بينى او در مسائل سياسى, اجتماعى كشور و جامعه جهانى, در مقابل اغواگريهاى سياسى دنياى تصوير, مقاوم و نفوذ ناپذير كرد, اما مسلما در برابر آنچه به عنوان تاثيرات فيلمهاى خشن, عشقى و جنسى, شو و موسيقى بر شمرديم كمتر چنين راه حلى معقول به نظر مى رسد. پس تنها يك راه باقى مى ماند, پاك كردن محيط خانواده از تصاوير اغواگر. اين موضوع هم, در حال حاضر كه بحث تصاوير ويدئويى مطرح است و هم در آينده كه مساله ماهواره مطرح مى شود, كاربرد عملى دارد و تنها توصيه و راه حل قطعى محسوب مى گردد. ممكن است جوانان بسيارى وجود داشته باشند كه از كنترل خانوادگى بيرون هستند و دور از پدر و مادر به اين تصاوير, دسترسى دارند, اما اين موضوع باعث نمى شود كه ما از ارائه اين راه حل و توصيه آن به خانواده هايى كه چنين مشكلى را ندارند و جوانانشان در داخل خانه در معرض تخريب هستند باز دارد. حفظ و تحكيم موقعيت جوان در داخل خانه, جذب و احترام به شخصيت او, توجه به نيازهاى منطقى و قابل تامين او, از مواردى است كه مى تواند جوان را به محيط خانه, مربوط سازد. اين توصيه كه تنها راه, جلوگيرى از تماشاى اين تصاوير مى باشد موضوعى است كه اينك در داخل جوامع غربى مورد توجه واقع شده است. آنها نيز پس از سالها تحقيق و بررسى اين نتيجه را بدست آورده اند كه نبايد اجازه دهند جوانان به تماشاى اين برنامه ها بنشينند. به اين خبر توجه فرماييد:
((يك دستگاه كوچك و ارزان قيمت آماده ورود به بازار آمريكاست كه به والدين اجازه مى دهد از تماشاى برنامه هاى برخوردار از خشونت و خونريزى توسط فرزندانشان جلوگيرى كنند. كار دستگاههاى جديد اين است كه به محض دريافت كدى كه براى برنامه هاى محتوى خشونت, برهنگى و كلمات ركيك به كار گرفته مى شوند جلوى پخش اين برنامه را مسدود مى كند.))
مى بينيد كه اساس كار اين دستگاهها نيز همان توصيه بالاست. به كار گرفتن امكانات موجود براى جلوگيرى از تماشاى اين برنامه ها. در نگاه ما توجيه خانواده ها و توصيه به آنها در خصوص انجام اقدامات بازدارنده در داخل خانواده و فراهم كردن محيطى قابل پذيرش براى جوان در آن, محكمترين سد در مقابل سيل ويرانگرى است كه هجوم تصاوير ويدئويى و يا در آينده هجوم امواج ماهواره اى خوانده مى شود. اگر چه مكانيسم عمل در ويدئو و ماهواره متفاوت است اما چون ماهيت محتوايى هر دو يكى است, مكانيسم دفاعى مشترك نيز در برابر آنها وجود دارد.
بى ترديد شما برادر يا خواهر جوانى كه مطالب ((جوان و اغواگريهاى تصوير)) را دنبال كرده ايد, يا خداى ناكرده چنين مشكلى داريد و يا اينكه لااقل كسانى را مى شناسيد كه بىآنكه خود بدانند اسير اين تصاوير هستند, در هر صورت اين پيام مى تواند براى شما مفيد باشد كه هيچ سرمايه اى جز سلامت, پاكى و طهارت, عمق و درستى فكر و انديشه, تضمين كننده حيات پربار روحى شما نخواهد بود. اين سرمايه در معرض خطراتى است كه بر شمرديم. در نگاه ما جوان ايرانى, به آن اندازه از كمال و رشد رسيده است كه حفظ اين سرمايه را لازم شمرده و در راه آن از هيچ كوششى دريغ نورزد. اينكه به خانواده ها توصيه كرديم مانع جوانانشان از تماشاى چنين صحنه هايى باشند در واقع مرحله دوم محسوب مى شود. در مرحله اول خود شما قرار داريد كه با درك موقعيت خود و شناخت عوامل مخرب, روحيه و فكرتان در مقابل ويرانگريها به مقاومت و دفاع بپردازيد. اين شما هستيد كه بيش از هر كس خودتان را مى شناسيد و مى دانيد كه تصاوير گمراه كننده چه مشكلاتى را برايتان و يا براى دوستانتان به بار آورده است. اين شما هستيد كه بهتر از هر كس از هجوم و فشار صحنه هاى مهيج و محرك فيلمها نگران و كلافه هستيد. مى دانيد كه چه مى گوييم. حتما مايل نيستيد كه بيش از اين مساله را بشكافيم, فقط يك خواهش داريم: ((بياييد لااقل خودمان را گول نزنيم)). ممكن است بگوييد, امكانات لازم براى گذراندن سالم اوقات فراغت را در اختيار نداريد و يا برنامه هاى صدا و سيما برايتان جالب نيست و يا مسوولين فرهنگى كشور براى شما برنامه مفيدى ندارند تا از آنها استفاده كنيد و يا... اين حرفها در جاى خود, درست است و بايد حتما مورد توجه واقع شود و مانيز مكرر آنها را تذكر داده ايم, اما بياييد واقع بين باشيم:
اگر مشكلاتى از قبيل آنچه در اين مقالات به آن اشاره كرديم وجود دارد و تحت فشار غريزه هاى گوناگون درونى قرار داريد و اگر به وجود اين مشكلات پى برده ايد و در عين حال بى مهابا تصاوير فيلمهاى گوناگون را نگاه مى كنيد ما قبل از فكر كردن به هر راه حلى, يك حرف داريم:
((اگر فيلم سالمى در اختيار نداريد, ويدئو را خاموش كنيد و به كنارى بگذاريد)) اگر اين كار را انجام داديد و همچنان با گذشت زمان, مشكلاتتان برطرف و يا كمتر نشد, آنگاه با ما تماس بگيريد, البته فراموش نكنيد كه اثرات ويرانگر يك فيلم مخرب تا مدتها در فكر شما باقى خواهد ماند. آيا متوجه منظور ما شديد؟
1ـ بلوغ, تولدى ديگر, محمود محمديان, ص31. 2ـ مسائل نوجوانان و جوانان, محمد خدايارىفرد, ص44.