علومی که تحصیل آنها از نظر اسلام ممنوع است

سید محمد معصومی

نسخه متنی
نمايش فراداده

علومى كه تحصيل آنها از نظر اسلام ممنوع است‏

سيد محمد مسعود معصومي

سؤال: دانشجوى مسلمانى است كه معتقد به اسلامِ فقاهتى و انقلابِ اسلامى بوده و از اعضاى انجمن اسلامى دانشكده خود مى‏باشد، اين فرد تصميم دارد براى فراگرفتن موسيقى به محلّى به نام «مركز حفظ و اشاعه موسيقى ايرانى» كه زير نظر دولت جمهورى اسلامى اداره مى‏شود مراجعه كند و نواختن يكى از آلاتِ موسيقى را فراگيرد استدلال او در نزد برادران و دوستانش براى انجام اين عمل اين است كه او و امثال او كه معتقد به مبانى اسلام و جمهورى اسلامى هستند بايستى در آينده جانشين معدود از افراد غير متعهّد و غير مسؤولى بشوند كه هم اكنون براى صدا و سيماى جمهورى اسلامى سرود و آهنگ مى‏سازند و ساخته‏هاى آنان نيز كه ظاهراً مباينتى با اسلام ندارد از صدا و سيما پخش مى‏شود، حكم شرعى در اين مورد چيست؟ و آيا فرد مذكور شرعاً مجاز است براى هدف مشخصى كه دارد اين كار را انجام دهد يا خير؟

جواب: موسيقى مطرب حرام است و يادگرفتن و ياددادن آن جايز نيست و در غير مطرب اشكال ندارد.(1)

سؤال: لطفاً بفرماييد موسيقى مطرب چيست؟

جواب: موسيقى كه مناسب مجالس لهو و لعب باشد.(2)

مسأله: جادو كردن، ياددادن، يادگرفتن و كسب كردن با آن، حرام است؛ و منظور از جادوگرى آن است كه با نوشتن يا سخن گفتن يا دود نمودن يا با تصوير يا دميدن يا گره زدن و مانند اينها انجام مى‏گيرد كه در بدنِ طرفِ سحر شده يا قلبِ او يا عقلِ او اثر مى‏كند.(3)

مسأله: در اين كه تسخير جن، ملائكه و يا احضار ارواح جز مصاديق سحر است يا نه، بعضى از فقها مانند حضرت امام(ره) جز مصاديق آن دانسته‏اند و بعضى از فقها مانند حضرت آيه‏الله خوئى(ره) و حضرت آيه‏الله سيستانى فرموده‏اند: در صورتى حرام است كه به كسى كه ضرر زدن به او حرام است آن كار ضرر بزند.(4)

مسأله: در اين كه شعبده از مصاديق سحر است يا نه، بعضى از فقها مانند حضرت امام (ره) و حضرت آيه‏الله گلپايگانى(ره) و حضرت آيه‏الله اراكى(ره) جز مصاديق سحر دانسته‏اند و بعضى مانند حضرت آيه‏الله خوئى(ره) و حضرت آيه‏الله سيستانى فرموده‏اند: در صورتى حرام است كه عنوان حرامى بر آن مترتّب گردد مانند ضرر زدن به مؤمن و مانند آن و بعضى مانند حضرت آيه‏الله مكارم فرموده‏اند: بازى‏هايى كه به عنوان نمايش و سرگرمى و تفريح در بعضى از مجالس مشاهده مى‏شود كه تردستى و زرنگى شخص را نشان مى‏دهد و غرضى جز آن در كار نيست اشكالى ندارد، اما اگر براى اغفال مردم باشد نوعى از سحر است كه كسب آن حرام و حضور در آن مجلس هم حرام است.(5)

سؤال: آيا شعبده بازى و تردستى در صورتى كه انجام دهنده اعلان كند: اين امور حقيقت ندارد، جايز است؟ ديدن آنها چه حكمى دارد؟

جواب: امور مذكوره خالى از اشكال نيست حتى در فرض مزبور و مؤمنين بايد از آنها اجتناب كنند.(6)

سؤال: دانش شعبده و تردستى را فراگرفتن يا ديدن آنچه صورت دارد؟

جواب: تعليم و تعلم شعبده و اِعمالِ آن حرام است.(7)

سؤال: كسى كه سحرِ ساحر را باطل مى‏كند و شخصى را نجات مى‏دهد آيا حرام است و گناه دارد اين كار يا نه؟

جواب: اگر سحر مى‏كند جايز نيست و اگر حفظ نفس يا واجبِ ديگرى بر آن موقوف باشد باملاحظه اهميّت واجب ديگر مانع ندارد.(8)

سؤال: در بعضى از سور قرآنى سحر و جادو تأييد شده است آيا ممكن است اگر خانواده‏اى مورد آن قرار گرفته باشد به طور كلى نابود گردد؟

جواب: آرى سحر و جادو داراى چنين اثرى مى‏تواند باشد از اين جهت سحر و جادو امرى است حرام و براى ساحر حد معين شده، از اين رو لازم است از آن كاملاً اجتناب شود؛ ولى اگر براى ابطال سحر دگران، تعلم و يا اِعمال شود، مانعى ندارد.(9)

سؤال: آيا هيپنوتيزم از نظر اسلام حرام است و اگر هيپنوتيزم در جهتِ انجام عمل خير و نيكو انجام شود چه حكمى دارد؟

جواب: جايز نيست.(10)

سؤال: آيا هيپنوتيزم از نظر اسلام جايز است؟

جواب: مشكل است.(11)

سؤال: آيا هيپنوتيزم از نظر اسلام حرام است؟

جواب: براى مقاصد طبى و مانند آن مانعى ندارد ولى براى كشف امور پنهانى يا خبر از گذشته و آينده و حال جايز نيست.(12)

مسأله: به فتواى بعضى از فقها مانند حضرت امام (ره) «كهانت» ملحق به سحر است و آن عبارت است از اين كه خبر از آنچه در آينده واقع مى‏شود بدهد به اعتقاد اين كه بعضى از جن‏ها به او خبر مى‏دهند و يا از روى مقدمات و اسبابى كه به آن بر زمان وقوع آنها استدلال مى‏كند، مى‏داند و به فتواى بعضى مانند حضرت آيه‏الله خوئى (ره) و حضرت آيه‏الله سيستانى اگر بر نشانه‏هاى مخفيى اعتماد كند و معتقد به صحت آن باشد يا اطمينان داشته باشد بى اشكال است.(13)

سؤال: اشخاصى هستند كه محل گمشده يا دزدى را در آينه به ما نشان مى‏دهند، كمك گرفتن از آنها چه سودى دارد؟

جواب: اين عمل جايز نيست.(14)

سؤال: بعضى از اشخاص در خارج با فال‏گيرى از جامع‏الدعوات و يا دوازده برج، از آينده و گذشته و مرض مراجعين خبر مى‏دهند و مى‏گويند فلان گرفتارى را دارى يا خواهى داشت فلان مقدار بايد بدهى تا دعاى حسابى بنويسم و دعاى محبت مابين دخترها و پسرها و زوج‏ها و براى ديوانه‏ها و جن‏زده‏ها مى‏نويسند و پول‏هاى زيادى دريافت مى‏كنند بفرماييد پول گرفتن در مقابل اين كارها چه حكمى دارد.

جواب: پول گرفتن در برابر اين كارها جايز نيست.(15)

سؤال: آيا رجوع به فال‏گيرها و جادوگران براى معالجه جايز است در حالى كه گاهى از اوقات امراض سختى را معالجه مى‏كنند؟

جواب: رجوع به آنها حرام است.(16)

مسأله: «قيافه‏شناسى» حرام است و آن عبارت است از اين كه به نشانه‏هاى خاصى استناد كند و بعضى از مردم را به بعضى ديگر ملحق نمايد و بعضى را از بعضى ديگر نفى كند بر خلاف آنچه شارع مقدس آن را ميزان ملحق شدن و نشدن قرار داده ‏است.(17)

سؤال: اين‏جانب پاى تلويزيون مى‏نشينم و بچه‏ها از 5 ساله تا 20 ساله، از دختر و پسر از محصّل مدرسه تا... همه به تلويزيون نگاه مى‏كنند و بنده مواردى خلافِ‏شرع مشاهده مى‏كنم و به خاطر اين‏كه فرهنگ اسلامى بچه‏ها خراب نشود و حرام را حلال ندانند و منكر را معروف نشناسند، اين موارد را به آنان گوشزد مى‏كنم، اما بعضى از افراد برخورد شديدى با بنده مى‏كنند و مى‏گويند حضرت امام(ره) همه اين برنامه‏هاى تلويزيون را حلال مى‏دانند. حال بفرماييد در مقابلِ نشان دادن زن‏هاى نامحرم با آرايش و... و موسيقى كه پخش مى‏كنند تكليف چيست؟

جواب: هنوز برنامه‏هاى تلويزيون و راديو صد در صد اسلامى نيست و در ميان آنها احياناً برخى از موارد غير مشروع وجود دارد، كه با عنايت خاص مسؤولين اصلاح خواهد شد؛ ولى لازم است در برخورد با جوان‏ها و نوجوان‏ها به‏گونه‏اى عمل شود كه اعتقاد آنها نسبت به اصل نظام مقدّس جمهورى اسلامى تزلزل پيدا نكند؛ زيرا كه نظام مذكور حافظ اساس اسلام و تشيّع است. پيداست همان‏طور كه در صدر اسلام احكامِ الهى به صورت تدريج نازل و پياده مى‏شد، در اين نظام هم كه مسبوق به رژيم ضد اسلامىِ طاغوت بوده، نبايد انتظار داشت كه جميع احكام اسلام در زمان كوتاهى پياده شود؛ بلكه نياز به مرور زمان دارد، اميد است در آينده نزديك شاهد پياده شدن همه احكام اسلام در سايه حكومت اسلامى باشيم. در عين حال از مواردى كه اطمينان به حرمت داريد اجتناب كنيد و چنان‏چه مفسده‏اى در كار نباشد، ديگران را ارشاد كنيد.(18)

مسأله: نگه‏دارى كردن كتاب‏ها و نوشته‏هاى گمراه كننده و همچنين استنساخ (تكثير) آنها و خواندن و درس گرفتن و تدريس آنها، اگر هدف صحيحى در آن نباشد، حرام است؛ مثل اين‏كه قصدِ اشكال و ابطال آنها را داشته باشد و براى اين هدف، صلاحيّت نيز داشته باشد و مطمئن باشد كه گمراه نمى‏شود؛ و اما مجرد آگاه شدن از مطالب آنها براى غالبِ مردم كه ترسِ گمراهى آنان مى‏باشد جز اغراض صحيح كه مجوزّ حفظ آنها باشد نمى‏باشد، بنابراين بر چنين افرادى لازم است از كتاب‏هايى كه مشتمل بر مطالب مخالفِ عقايدِ مسلمين است به خصوص كتاب‏هايى كه مشتمل بر شبهات و مغالطه كارى‏هايى است كه (امثال آنان) از حل و دفعِ آن عاجزند، اجتناب ورزند و براى آنها خريد، نگه‏دارى و حفظ آنها جايز نيست و بايد آنها را از بين ببرند.(19)

سؤال: آيا خواندنِ كتب غير اسلامى مانند بهائيّت و كمونيستى و ساير مرام‏هاى الحادى حرام است يا خير؟

جواب: اگر خوفِ انحراف در بين باشد بايد ترك كنند.(20)

سؤال: خريد كتاب‏هايى بهايى جهت رد بر آنها چه صورت دارد؟

جواب: خريد صورت شرع ندارد ولى گرفتن و نگاه‏داشتن با اطمينان به اين كه از عهده رد بر مى‏آيد مانعى ندارد به شرط آن كه محافظت كند كه به دست جاهل نيفتد كه خداى نخواسته موجب اضلال شود.(21)

سؤال: آيا درست است كه ما به راديوهاى بيگانه گوش بدهيم؛ چون كسانى هستند كه هر چه از راديوهاى بيگانه مى‏شنوند قبول مى‏كنند و براى كسان ديگر هم مى‏گويند. آيا لازم است كه ما به اين راديوها گوش كنيم و جواب اين‏طور آدم‏ها را بدهيم يا خير (چون من از بعضى‏ها شنيده‏ام كه حرام است، حال مى‏خواستم نظر حضرت‏عالى را بدانم)؟

جواب: اگر موجب انحراف و مفسده است نبايد گوش كنيد.(22)

پاسخ يك ايراد

مى‏گويند اين‏كه اسلام خواندنِ بعضى از كتاب‏ها و نوشته‏ها و همچنين شنيدن سخن بعضى از راديوها و يا شركت در بعضى از كلاس‏ها و... را حرام كرده‏است آيا اين منافى با آزادى انسان نيست؟

در پاسخِ اين ايراد، خاطره‏اى از مرحوم حجّه الاسلام و المسلمين فلسفى، واعظ مشهور(ره) به ياد دارم كه مى‏فرمود: روزى چند نفر جوان به منزل ما آمده گفتند: آقا ما امروز در رساله مسأله‏اى ديده‏ايم كه خيلى تعجب كرده‏ايم و آمده‏ايم سؤال كنيم كه آيا اين مسأله دروست است يا نه؟ و آن اين است كه خريد، فروش، نگه‏دارى و خواندن بعضى از كتاب‏ها و نوشته‏ها حرام است آيا اين منافات با آزادى ندارد؟ گفتم: اين دستور به مصلحت افراد جامعه صادر شده است، گفتند: نمى‏فهميم. گفتم: با من بياييد. از منزل خارج شديم نزديكِ منزلِ ما يك كيوسك برق كنار خيابان بود كه روى آن علامت «خطر مرگ» بود. گفتم: چرا در اين محل را بسته‏اند و نوشته‏اند نزديك نشويد آيا اين كار منافى با آزادى نيست؟ آيا صحيح است بعضى اين‏جا بايستند و شعار دهند، مرگ بر استبداد! چرا جلو آزادى ما را گرفته‏اند، ما مى‏خواهيم بدانيم داخلِ اين كيوسك چيست؟ در جواب خواهند گفت: چون شما اطّلاعاتى از برق نداريد احتمال دارد كه خطر جانى براى شما داشته باشد؛ ولى اگر درس بخوانيد و متخصّص شويد نه تنها ممنوع نيست، بلكه جز كار شما خواهد بود كه داخل اين كيوسك را بررسى كنيد.

قالَ الْحَسَنُ بنُ عَلِىٍ(ع) : عَجِبْتُ لِمَنْ يَتَفَكّرُ فى‏ مَأْكُولِهِ كَيْفَ لايَتَفَكّرُ فى‏ مَعْقُولِهِ فَيُجَنّبُ بَطْنَهُ ما يُؤْذيهِ وَ يُودِعُ صَدْرَهُ مايُرديهِ.(23)

حضرت امام مجتبى(ع) فرمود: تعجب مى‏كنم از كسانى كه در غذاى جسمِ خود فكر مى‏كنند؛ ولى در امور معنوى و غذاى جان خويش تعقّل نمى‏نمايند، شكم را از طعام مضّر حفظ مى‏كنند؛ ولى باك ندارند كه افكار پليدى در روانِ آنها وارد شود.

عَنْ زَيْدِ الْشَحّامِ، عَنْ اَبى‏ جَعْفَرٍ(ع) فى‏ قَوْلِ الله: «فَلْيَنْظُرِ الاًِّنْسانُ اِلى‏ طَعامِهِ» قالَ: قُلْتُ: ما طَعامُهُ؟ قالَ: عِلْمُهُ الّذى‏ يَأْخُذُهُ مِمّنْ يَأْخُذُهُ.(24)

شخصى از امام باقر(ع) از اين آيه شريفه قرآن سؤال كرد (كه خداوند متعال فرموده است): «بايد انسان به طعامش دقت كند» كه معناى طعام چيست؟ امام(ع) فرمودند: مراد علم و دانش اوست كه بايد دقّت كند از چه كسى مى‏گيرد.

قالَ الْمَسيحُ(ع): خُذُوا الْحَقّ مِنْ اَهْلِ الْباطِلِ، وَ لا تَأْخُذُوا الْباطِلَ مِنْ اَهْلِ الْحَقّ، كُونُوا نَقّادَ الْكَلامِ فَكَمْ مِنْ ضَلالَه زُخْرُفَتْ بآيَه مِنْ كِتابِ الله، كَما زُخْرُفَ الدّرْهَمِ مِنْ نُحاسٍ بِالْفِضّه الْمُمَوّهَه.(25)

حضرت مسيح على نبينا و آله و عليه السلام فرمود: (حرف و سخن) حق را از اهل باطل (بشنويد و) استفاده كنيد، ولى باطل را از اهل حق نگيريد، سعى كنيد (از كسانى باشيد كه) كلام دگران را نقد و بررسى كنيد (يعنى در زندگى متخصّص در امر دين باشيد و بتوانيد هميشه حق را از باطل جدا نماييد؛ زيرا) چه بسيار است مطالب گمراه كننده‏اى كه با آيه‏اى از قرآن تزيين شده است، همچنان‏كه درهم (تقلّبى) مِسى را با آب نقره روكش مى‏زنند (و به جاى نقره به بازار عرضه مى‏كنند)(26).

يك نكته بسيار مهم‏

قال الشهيد الثانى(ره): العلوم الطبيعى و الرياضى و الصناعى (قد يكون واجباً و) اكثره موصوف بالاباحه بالنظر الى ذاته و قد يمكن جعله مندوباً لتكميل النفس، و اعدادها لغيره من العلوم الشرعيه بتقويتها فى القوه النظريه و قد يكون حراماً اذا استلزم التقصير فى العلم الواجب عيناً او كفايه و من هذا الباب الاشتغال فى العلوم التى هى آله العلم الشرعى زياده عن القدر المعتبر منها فى الآليّه مع و جوب الاشتغال بالعلم الشرعى، لعدم قيام من فيه الكفايه به و نحوه.(27)

شهيد ثانى(ره) مى‏فرمايد: علوم طبيعى و رياضى و آموختن صنعت‏هاى غير حرام (هرگاه جامعه اسلامى به آنها نياز داشته باشد واجب است) ولى ذاتاً آموختن بيشتر آنها مباح است و ممكن است اگر آموختن آنها ذهن و فكر انسان را براى فهمِ بيشتر علوم و معارفِ دين تقويت نمايد مستحب شود و گاهى هم حرام است و آن زمانى است كه سرگرم شدن زياد به آنها انسان را از واجبات عينى يا كفايى باز دارد و از همين قسم (حرام) است زياده‏روى در علومى كه براى فهم معارف دين جنبه مقدّمى دارند (مانند صرف، نحو، معانى، بيان و...).

1- استفتاآت امام، ج 2، ص 12، سؤال 26 و 30؛ مسائل جديد از ديدگاه علما و مراجع تقليد، ص 47 تا 66.

2- استفتا به نقل از احكام روابط زن و مرد، ص 202.

3- تحريرالوسيله، ج 1، فى المكاسب المحرمه، مسأله 16؛ منهاج الصالحين حضرت آيه‏الله خوئى‏1 و حضرت آيه‏الله سيستانى، ج 2، مكاسب محرمه.

4- تحريرالوسيله، ج 1، فى المكاسب المحرمه، مسأله 16؛ منهاج الصالحين حضرت آيه‏الله خوئى‏ 1 ؛ حضرت آيه‏الله سيستانى، ج 2، مكاسب محرمه.

5- تحريرالوسيله، ج 1، فى المكاسب المحرمه، مسأله 16؛ منهاج الصالحين حضرت آيه‏الله خوئى‏1 و حضرت آيه‏الله سيستانى، ج 2، مكاسب محرمه؛ استفتائات جديد حضرت آيه‏الله مكارم، ج 1، ص 155؛ مسائل جديد از ديدگاه علما و مراجع تقليد ص 83.

6- جامع المسائل حضرت آيه‏الله فاضل، ج 1، ص 249، سؤال 962.

7- استفتاآت امام، ج 2، ص 21، سؤال 56.

8- همان، سؤال 54.

9- جامع المسائل حضرت آيه‏الله فاضل، ج‏1، ص 249، سؤال 961.

10- استفتاآت امام، ج 2، ص 21، سؤال 55.

11- جامع المسائل حضرت آيه‏الله فاضل، ج‏1، ص 634، سؤال 2220.

12- استفتائات جديد حضرت آيه‏الله مكارم، ج 1، ص 155.

13- تحرير الوسيله، ج 1، فى المكاسب المحرمه، مسأله 16؛ منهاج الصالحين حضرت آيه‏الله خوئى‏1 و حضرت آيه‏الله سيستانى، مكاسب محرمه.

14- استفتاآت حضرت امام‏1، ج 2، ص 21، سؤال 57.

15- استفتائات جديد حضرت آيه‏الله مكارم، ج‏1، ص 156، سؤال 563؛ مسائل جديد از ديدگاه علما و مراجع تقليد، ص 135.

16- استفتائات جديد حضرت آيه‏الله مكارم، ج 1، ص 156، سؤال 563.

17- تحرير الوسيله، ج‏1، فى المكاسب المحرمه، مسأله 16؛ منهاج الصالحين حضرت آيه‏الله خوئى‏ 1 ؛ حضرت آيه‏الله سيستانى،مكاسب محرمه.

18- جامع المسائل حضرت آيه‏الله فاضل، ج‏1، ص 257، سؤال 1002.

19- تحريرالوسيله، ج‏1، مكاسب محرمه، مسأله 15؛ منهاج الصالحين حضرت آيه‏الله خوئى‏1؛ حضرت آيه‏الله سيستانى، مكاسب محرمه.

20- استفتاآت امام، ج 2، مكاسب محرمه، سؤال 112.

21- مجمع المسائل حضرت آيه‏الله گلپايگانى‏1، ج 2، ص 13، سؤال 1.

22- استفتاآت امام، ج 2، ص 41، سؤال .113

23- سفينه البحار، ج 2، «طعم»، ص‏ 84.

24- بحارالانوار، ج 2، ص 96.

25- بحارالانوار، ج 2، ص 96.

26- در اين زمينه به كتاب‏هاى بحار الانوار، ج 2، ص 93 ، ح 24 و 27 و ص 92 و 94 و مقدّمه اصول كافى و كودك فلسفى، ج 1، ص 243 مراجعه شود.

27- منيه المريد، فى مراتب احكام العلم الشرعى، ص 382.

سيد مسعود معصومي / احکام روابط زن ومرد