آيين سفر، ناظم زاده قمي، سيد اصغر؛
سفر و حضر دو بخش از زندگي انسان هاست که براي خود احکام و مسائلي جداگانه دارند.هيچ مسلماني در هيچ مرحلهاي از زندگي خود، رها شده و بي تکليف نيست و از اين قاعده، سفر را نيز نميتوان استثنا کرد.سفر و مسافرت را نميتوان بهانه گريختن از احکام خداوندي قرار داد، زيرا آنچه بر انسانها واجب است، جز به انجام تکليف، ساقط نميشود.پيشوايان ديني ما، آن چنان به انجام فرايض و اهتمام به احکام الهي، چه در سفر و چه در حضر سفارش بليغ نمودهاند که راه را بر هر گونه فرار و بهانه جويي ميبندد.اين روايات و سفارشات به اندازهاي است که نقل اندکي از آنها نيز رسالهاي جداگانه ميطلبد. (1) از اين رو از نقل روايات احکام براي رعايت اختصار صرف نظر ميکنيم و تنها به ذکر مسائلي ضروري (2) براي مسافر اکتفا مينمائيم.
مسافر در فقه اسلامي به کسي گفته ميشود که حداقل هشت فرسخاز وطن خود دور شده باشد، و يا چهار فرسخ راه از ديار خود دور شود و چهار فرسخ برگردد.بدون اقامه ده روز در ميان، چنين شخصي مسافر ناميده شده و احکام ويژهاي دارد.
پارهاي از احکام مسافر بدين قرار است:
تبديل نمازهاي چهار رکعتي به دو رکعتي،
اسقاط نافلههاي ظهر و عصر هم چنين عشاء (بنابر قولي) .
افطار روزه، هر چند در ماه مبارک رمضان،
الف: کسي که براي کار حرام سفر کند بايد نماز را تمام بخواند و روزهاش را (در ماه رمضان) بگيرد، و همچنين کسي که سفر او حرام است مثل اينکه سفر برايش ضرر داشته باشد يا زن بدون اجازه شوهر سفر رود (در غير سفر واجب) و يا فرزند، سفرش سبب اذيت پدر و مادر باشد (در غير سفر واجب) در چنين سفري نماز تمام است و روزهاش را در ماه رمضان بايد بگيرد.
ب: کسي که شغل او سفر باشد ماننده راننده، خلبان و امثال اينها در غير سفر اول بايد نماز را تمام بخواند و روزهاش را (اگر ماه رمضان است) بگيرد و در سفر اول اگر چه طول هم بکشد نمازش شکسته است.
ج: کسي که شغلش سفر نيست ولي محل کارش در شهر ديگري است و همواره در محل خود و آن شهر رفت و آمد ميکند مثل پيشهوران سيار، معلماني که محل کارشان ثابت نيست و کارگراني که به شهر ديگريجهت کار سفر ميکنند و امثال اينها، نمازشان تمام و روزهاشان را بايد بگيرند (امام خميني قدس سره در اين مورد ميفرمايد: نمازشان را شکسته بخوانند و روزهاشان را نگيرند) .
د: مسافري که قصد دارد ده روز پشت سر هم در يک محل بماند بايد نمازهاي خود را در آن محل تمام بخواند و روزهاش را اگر در ماه رمضان است بگيرد.
ه: کسي که بعد از رسيدن به هشت فرسخ و بيشتر، سي روز در محلي بماند و مردد باشد و بايد نماز را شکسته بخواند ولي پس از سي روز بايد نماز را تمام بخواند و اگر ماه رمضان است روزهاش را بگيرد (3).
1.اگر شخص ميداند، مسافر است و ميداند که نماز مسافر، شکسته است، در عين حال نماز را عمدا يا سهوا، تمام خوانده است، نمازش باطل است و بايد به صورت شکسته (يعني دو رکعتي) اعاده نمايد (دو باره بخواند)، و اگر خارج از وقت متوجه شد، بايد به صورت شکسته قضا نمايد.
2.اگر شخص ميداند مسافر است، اما نميداند که نماز مسافر شکسته است، اعاده آن واجب نيست، نه در وقت، و نه در خارج از وقت.
3.اگر شخص، مسافر است و ميداند حکم مسافر قصر است، اما خصوصيات آن را نميداند، مثلا نميداند که اگر شغلش سفر باشد، وقتيدر وطن ده روز بماند، بايد در سفر اول شکسته بخواند، در اين صورت اگر نمازش را تمام خوانده است، بايد به صورت شکسته در وقت اعاده و در خارج وقت قضا نمايد.
4.اگر حکم نماز مسافر را ميداند، اما نميداند که هشت فرسخ را طي کرده و نمازش را تمام خوانده است، سپس متوجه شود که مسافر بوده و هشت فرسخ را طي کرده است، در اين صورت بايد نمازش را شکسته در وقت اعاده و در خارج وقت قضا نمايد.
5.اگر شخص ميداند که نماز مسافر شکسته است، اما فراموش کرده که خودش مسافر است و به اين خيال که در سفر نيست نمازش را تمام خواند، بعد متوجه شد که مسافر است، در اين صورت اگر در وقت است، بايد نمازش را به صورت شکسته اعاده کند.ولي اگر بعد از وقت به ياد آورد که مسافر است، قضا ندارد.
6.کسي که در وطن نمازش را نخوانده است، بايد قضاي آن را تمام به جا آورد، هر چند در سفر باشد.و کسي که در مسافرت نماز را به جا نياورده، بايد قضاي آن را شکسته بخواند، هر چند در وطن خود باشد.
7.اگر کسي نمازش را در وطن به جا نياورد، تا وقت گذشت و نماز قضا شد، سپس با هواپيما به نقطهاي سفر کند که در آنجا هنوز وقت آن نماز باقي است مثل کسي که نماز صبح او در تهران قضا شده باشد و با هواپيما قبل از طلوع آفتاب به ترکيه برسد نماز قضاي اين شخص به ادا تبديل ميشود و بايد نماز صبح را در ترکيه به قصد ادا به جا آورد.
8.اگر کسي نماز ظهر و عصر را بخواند و بعد با هواپيما به نقطهاي برسدکه هنوز ظهر نشده است، لازم نيست دوباره نماز ظهر و عصرش را بخواند.
9.اگر کسي با هواپيما به طور عمودي به اندازه چهار فرسخ پرواز کند، نماز و روزهاش قصر ميشود.
10.چنانچه کسي با سفينه فضانورد، مسافرت کند و از حوزه جاذبه زمين خارج گردد و بي وزن شود، در صورتي که بتواند بر سطح داخلي سفينه يا موشک قرار گيرد و پاهاي خود را به کف آن بگذارد، بايد با رعايت جهت قبله، نمازش را بخواند و در هيچ حالي نماز و جهت قبله، يا جهت نزديک به قبله، نبايد ترک شود.
11.مسافرين فضائي که ممکن است، در يک شبانه روز چندين بار به دور زمين گردش کنند و در هر دور يک شبانه روز برايشان تحقق يابد، تنها پنج نماز مطابق شبانه روز زمين بر آنها واجب است.ولي بايد طلوع و غروب را نسبت به طلوع و غروب خود رعايت کنند، يعني نماز صبح را قبل از يکي از طلوعها و ظهر و عصر را بعد از نيمه روز يکي از روزها و مغرب و عشا را در يکي از شبها بخوانند.يا ميتوانند نماز ظهر را بعد از ظهر يک روز و نماز عصر را بعد از ظهر روز ديگر و همچنين نماز مغرب را در يکي از شبها و نماز عشا را در شب ديگر بخوانند.
12.اما از آنجا که معمولا براي هر حکمي، استثنايي است وجوب قصر نماز مسافر نيز از اين قاعده مستثنا نيست، به طوري که دانشمندان و فقهاء شيعي همگي بر اين عقيده هستند که هر مسافري در چهار مکان، مختار است که نماز خود را به قصر يا تمام بخواند:
1.مسجد الحرام،
2 .مسجد النبي در مدينه،
3.مسجد کوفه،
4.نزد قبر مطهر حضرت سيد الشهداء عليه السلام.
يکي از واجبات بسيار با اهميت در شريعت اسلام، روزه ماه مبارک رمضان است.خداوند در قرآن کريم ميفرمايد: يا أيها الذين آمنوا کتب عليکم الصيام کما کتب علي الذين من قبلکم، (4)
يعني نوشته شده است (واجب است) بر شما مؤمنان، روزه، همان گونه که بر کساني که پيش از شما بودند، نوشته شد.با همه اهميت و ويژگي روزه در ميان احکام شرعي، مسافر نه تنها از اين تکليف سنگين معاف است، بلکه روزه بر او حرام شمرده شده است.کسي که به علت سفر، از انجام اين فريضه بزرگ الهي، محروم شده است، ميبايد پس از آنکه مسافرت خود را به اتمام رساند، قضاي آن را به جا آورد.حتي ميتوان از سفر براي فرار از روزه نيز استفاده کرد، زيرا روزه يک واجب شرعي است و تنها از طريق شرعي ميتوان از آن معاف شد.اين نوع افطار که جنبه شرعي دارد، براي کساني که به دلايلي نميتوانند يا نميخواهند همه ماه مبارک رمضان و يا بعضي از روزهاي آن را روزه بگيرند، هيچ منع شرعي ندارد.
مسائل مهمي که مربوط به روزه مسافر ميباشد غير از آنچه در مسائل قبل گذشت، بدين قرار است: .مسافري که بايد نمازش را شکسته بخواند، چنانچه قبل از ظهر از شهر خارج شده باشد، بعد از حد ترخص بايد روزهاش را نيز افطار نمايد و بعد از ماه مبارک و اتمام سفر آن را قضا کند.اما اگر مسافري در ماه مبارک رمضان، بعد از ظهر سفرش را آغاز نمايد، ديگر نميتواند افطار کند، بلکه بايد آن روز را همچنان روزه باشد، زيرا اين رخصت و مجوز مخصوص کساني است که قبل از زوال ظهر از موطن خود خارج ميشوند.از اين رو کساني که بعد از ظهر از شهر خارج ميشوند، چنانچه قبل از غروب افطار نمايند، علاوه بر قضاي آن، بايد کفاره آن را نيز بپردازند.
2.اگر مسافري قبل از ظهر به وطن يا محلي که ميخواهد ده روز در آنجا بماند رسيد، بايد آن روز را روزه بگيرد، البته اگر قبل از آن عملي که مبطل روزه است، از وي سر نزده باشد .اما اگر قبل از رسيدن به مقصد، کاري که روزه را باطل ميکند (از قبيل خوردن و آشاميدن و غيره) از او صادر شده باشد، ديگر نميتواند آن روز را روزه بگيرد، بلکه بايد بعد از ماه مبارک، آن را قضا نمايد.
3.اگر کسي در شهري پس از رؤيت هلال شوال (شب عيد فطر) به شهر ديگري سفر نمايد که در آنجا هلال ماه رؤيت نشده و شب آخر ماه رمضان محسوب ميشود، وي نيز بايد مطابق مردم آن ديار، اين روزه را روز آخر ماه رمضان محسوب نموده و روزه بگيرد.
4.در مواردي که روزه براي مسافر نه تنها حرام نيست بلکه واجب يا جايز است، از جمله آن موارد: الف.روزه نذري که مقيد به سفر باشد، لذا واجب است در سفر طبق نذر خود روزه بگيرد .
ب.سه روزه روزه بدل از قرباني حج، يعني کسي که در حج قرباني نداده است، واجب است و در سفر حج سه روز و پس از بازگشت به وطن، هفت روز روزه بگيرد.
ج.سه روز روزه در مدينه براي قضاي حاجت، براي مسافرين مستحب است.
د.و موارد ديگر (5).
اسلام براي آنکه از رهگذر سفر، روح و فرهنگ انسانها را شکوفا کند، احکامي را مقرر فرموده که برخي از آنها واجب و بعضي مستحب است.از جمله واجبات سفر، همان قصر نماز و افطار روزه است که به تفصيل درباره آن دو، سخن گفتيم.آنچه اينک يادآور ميشويم اين نکته ظريف است که برخي از مستحبات، در سفر اهميت ويژهاي مييابند، از آن جمله است نماز شب.روايات و سفارشهاي بي شماري که در فوق العادگي اين امر مستحب وارد شده است به قدري است که خود نياز به تأليف جداگانهاي دارد.ليکن در اين نوشتار به اين مقدار اکتفا ميشود که حضرت زينب عليهما السلام در همه مدتي که ايشان با کاروان کربلا در راه بودند، حتي بعد از شهادت حضرت سيد الشهداء عليه السلام هيچ شبي، نمازشب خود را ترک نفرمودند.نقل است که حضرت در راه کوفه و شام نيز بعد از تحمل آن اندازه مصيبت و مرارت نماز شب خود را نشسته اقامه ميکردند، و هرگز ناملايمات راه، ايشان را از انجام اين مستحب ويژه باز نداشت.
خفتگان را خبر از زمزمه مرغ سحر*حيوان را خبر از عالم انساني نيست.
به هر روي، هر امر مستحبي است که در حضر، وارد شده است، در سفر اهميت و پاداش ويژهاي خواهد داشت.زيرا انسان مسافر با پرداختن به مستحبات، نشان ميدهد که در همه حال و هماره به ياد خدا و احکام نوراني اسلام است.در واقع سفر، محک و معياري روشني است براي آنکه انسان پايبندي و تعهد خود را به تکاليف ديني اعم از واجب و مستحب، نشان دهد، آري: «خوش بود گر محک تجربه آيد به ميان» در باب مستحبات سفر، بيش از اين نميتوان گفت که بسياري از امور مستحب در سفر نيز به استحباب خود باقي است و قطعا اجر و پاداش بيشتري خواهد داشت.زيرا آنچه در حضر صورت ميگيرد، با امکانات بيشتري است و در سفر وقت و موقعيت براي مستحبات کمتر ميشود.پس اگر مسافر از همين وقت اندک و موقعيت ويژه، سود جويد و از اين جهت تفاوت نميکند و همه جا را خانه دوست و ديار يار ميداند: همه جا خانه يار است چه مسجد چه کنشت*همه کس طالب يارند چه هشيار و چه مست
1.ر.ک: وسائل الشيعه، ج 11، ص 206، باب 24، ح 8 و .9
2.مسائلي که در اين فصل ذکر شده نوعا مورد ابتلاء بوده و با نظر مراجع عظام منطبق است .
3.توضيحات بيشتر را در رسالههاي عمليه مراجع تقليد ملاحظه فرماييد.
4.سروه بقره (2)، آيه .183
5.جهت اطلاع به رسالههاي عمليه مراجع تقليد مراجعه نماي