برگی از یک نوشته

مؤسسه فرهنگی و اطلاع رسانی تبیان

نسخه متنی
نمايش فراداده

برگي ازيک نوشته

چکيده :

1- نيايش، عمل حياتي و متعارفي است كه بوسيلة آن، جزيرة كوچك شخصيت ما وضع خود را در كل بزرگتري از حيات اكتشاف مي كند.

«اقبال لاهوري»

2- عبادت و پرستش نشان دهندة يك «امكان» و يك «ميل» در انسان است: امكان بيرون رفتن از مرز امور مادي و ميل به پيوستن به افق بالاتر و وسيع تر. چنين ميلي و چنين عشقي از مختصّات انسان است.

«اقبال لاهوري»

3- انسان نمي تواند بدون عبادت زيست كند؛ همه مردم به شكلي و بنوعي عبادت و پرستش دارند و اين پرستش جزء غرائز ذاتي و فطري بشر است، يعني بشر فطرتاً گرايش دارد كه يك چيزي را تقديس و تنزيه كند و خويشتن را به او نزديك نمايد.

«استاد شهيد مطهري/ آشنايي با قرآن/ صفحه 132»

4- پيام قرآن اينست كه اي انسان!؛ رب خود؛ پروردگار خود؛ صاحب اختيار خودت را بپرست. آن صاحب اختياري كه تمام هستي به اراده او وابسته است و اگر يك لحظه غافل گردد، «در هم فرو ريزند غالبها».

«استاد شهيد مطهري/ آشنايي با قرآن/ صفحه 132»

5- پرستش نوعي رابطه خاضعانه و ستايشگرانه و سپاسگزارانه است كه انسان با خداي خود برقرار مي كند. اين نوع رابطه را انسان تنها با خداي خود مي تواند برقرار كند و تنها در مورد خداوند صادق است؛ در مورد غير خدا نه صادق است نه جايز.

«استاد شهيد مطهري/مجموعه آثار ج 2/ جهان بيني توحيدي /94»

6- پرستش، چه قولي و چه عملي، يك كار «معني دار» است. انسان با اقوال عابدانة خويش حقيقت بلكه حقايقي را ابراز مي دارد و با اعمال عابدانة خود، از قبيل ركوع و سجود و وقوف و طواف و امساك، همان را مي خواهد بگويد كه با اذكار قولي خود مي گويد.

«استاد شهيد مطهري/مجموعه آثار ج 2/ جهان بيني توحيدي /94»

7- وقتي برنامه زندگي ما براساس تكليف و رضاي حق تنظيم شد، آن وقت خوردن ما، خوابيدن ما، راه رفتن ما، حرف زدن ما و خلاصه زندگي و مردن ما يكپارچه مي شود اخلاق، يعني يكپارچه مي شود كارهاي مقدّس:

«استاد شهيد مطهري/فلسفه اخلاق/ ص 127»

«ان صلاتي و نسكي و محياي و مماتي لله رب العالمين»

«سوره انعام / آيه 162»

8- تمام وجود در طريق محبت الهي در حركتند. آن گياه هم كه حركت مي كند جز عشق او هيچ در سر ندارد، آن سنگ هم كه با قوه جاذبه حركت مي كند، در واقع غير از اينكه حق و ذات حق را جستجو مي كند و محبت خدا در ذات اوست، چيز ديگري نيست.

«و ان من شئي الا يسبح بحمده ولكن لا تفقهون تسبيحهم».

«استاد شهيد مطهري/ فطرت/ ص 180»


  • خبـرداري كـــه سيـاحـان افــلاك چـه مي خواهند از ايـن منـزل بـريدن در اين محرا بگـه، معبودشـان كيسـت همـه هستند سـرگــردان چـو پرگـار پـديـد آرنـدة خــود را طلبــكـار

  • چــرا گـردند گـرد مــركز خــاك كـه مي جويند از اين مهمـل كشيدن از اين آمد، شدن، مقصودشان چيست پـديـد آرنـدة خــود را طلبــكـار پـديـد آرنـدة خــود را طلبــكـار

«نظامي گنجوي»

10- اين سخن قرآن است كه: ذره اي از ذرات عالم نيست كه پرستندة حق نباشد، همچنانكه انساني نيست ولو ناآگاه كه پرستندة حق نباشد. تنها شما خدا را تسبيح نمي كنيد و حمد و ثنا نمي گوييد، همة اشياء خدا را تسبيح مي كنند و حمد و ثنا مي گويند:

«استاد شهيد مطهري/ فلسفه اخلاق/ ص 193»

«و ان من شئي الا يسبح بحمده ولكن لا تفقهون تسبيحهم».

«سوره اسراء آيه 44»

11- آسمان كه گردش مي كند، آن گردش، نماز و عبادت و پرستش آسمان است و زمين كه تكان مي خورد همين جور، باران كه ريزش مي كند، آن ريزش، پرستش اوست، آب كه جريان پيدا مي كند، آن جريان، پرستش، عبادت اوست. «فارابي »


  • جمــلة ذرات عــالـــم در نهــــان مـا سميعيـم و بصيــر و با هْشيــــم چـه شمـا سـوي جمـادي مـي رويـد محـرم جــان خـدادان كـي شـويـد

  • بـا تــو مـي گويند روزان و شبـــان با شمــا نا محـرمان مــا خامشيــم محـرم جــان خـدادان كـي شـويـد محـرم جــان خـدادان كـي شـويـد

«مولوي»

13- چهار تا خم و راست شدن به صورت نماز كه انسان خودش هم نمي فهمد چه مي كند، و اصلاً نفهمد كه حال يعني چه، مناجات يعني چه، راز و نياز يعني چه، منقطع شدن به حق يعني چه، و اينكه لحظاتي بر انسان بگذرد كه در آن لحظات اصلاً انسان چيزي از غير خدا به يادش نيايد يعني چه، اين عبادت نيست.

«استاد شهيد مطهري/ تعليم و تربيت در اسلام/ ص 345»

14- عبادت و پرستش خداوند يكتا و ترك پرستش هر موجود ديگر، يكي از اصول تعليمات پيامبران الهي است، تعليمات هيچ پيامبري از عبادت خالي نبوده است.

«استاد شهيد مطهري/ اسلام و مقتضيات زمان/ ص 292»

15- در اسلام عبادت به صورت يك سلسله تعليمات جدا از زندگي كه صرفاً به دنياي ديگر تعلق داشته باشد وجود ندارد، عبادات اسلامي با فلسفه هاي زندگي توأم است و در متن زندگي واقع است.

«استاد شهيد مطهري/ اسلام و مقتضيات زمان/ ص 292»

16- در اسلام شكل خاص يافته است كه حتي فردي كه مي خواهد در گوشه خلوت به تنهايي نماز بخواند خود به خود به انجام پاره اي از وظايف اخلاقي و اجتماعي از قبيل نظافت، احترام به حقوق ديگران، وقت شناسي، جهت شناسي، ضبط احساسات، اعلام صلح و سلم با بندگان شايسته خدا و غيره مقيد مي گردد.

«استاد شهيد مطهري/ اسلام و مقتضيات زمان/ ص 292»

17- يكي از حاجتهاي بشر پرستش است. پرستش يعني چه؟ پرستش آن حالتي را مي گويند كه در آن انسان يك توجهي مي كند از ناحية باطني خودش به آن حقيقتي كه او را آفريده است و خودش را در قبضة قدرت او مي بيند، خودش را به او نيازمند و محتاج مي بيند.

«استاد شهيد مطهري/ اسلام و مقتضيات زمان/ ص 292»

18- واقعاً انسان يك احتياجي به عبادت و پرستش دارد. امروز كه در دنيا بيماريهاي رواني زياد شده است، در اثر اين است كه مردم از عبادت و پرستش رو برگردانده اند. ما اين را حساب نكرده بوديم ولي بدانيد هست.

«استاد شهيد مطهري/ اسلام و مقتضيات زمان/ ص 292»

19- نماز قطع نظر از هر چيزي طبيب سرخانه است. يعني اگر ورزش براي سلامتي مفيد است، اگر آب تصيفه شده براي هر خانه اي لازم است، اگر هواي پاك براي هركس لازم است، اگر غذاي سالم براي انسان لازم است، نماز هم براي سلامتي انسان لازم است.

«استاد شهيد مطهري/ اسلام و مقتضيات زمان/ ص 292»

20- شما نمي دانيد اگر انسان در شبانه روز ساعتي از وقت خودش را اختصاص به راز و نياز با پروردگار بدهد، چقدر روحش را پاك مي كند! عنصرهاي روحي موذي به وسيلة يك نماز از روح انسان بيرون مي رود.

«استاد شهيد مطهري/ اسلام و مقتضيات زمان/ ص 292»

21- بپا داشتن نماز غير از خواندن نماز است بپاداشتن نماز يعني نماز را جوري بخوانيد كه حق نماز ادا بشود، نماز با حضور قلب، نماز با خشوع و خضوع، نماز با تفكر كه اين را مي گويند اقامه نماز.

«استاد شهيد مطهري/ تفسير هفت سوره از قرآن/ ص 92»

22- آيا اسلام كه ارزش تعليمات اجتماعي را اينقدر بالا برده، از ارزش عبادت چيزي كاسته است؟ ابداً، ارزش عبادت را هم يك ذره نكاسته است بلكه مقام عبادت را در مافوق همه اينها حفظ كرده است.

«استاد شهيد مطهري/ اسلام و مقتضيات زمان/ ص 294»

23- باور نكنيد كه يك كسي در دنيا پيدا بشود كه در مسائل اخلاقي و اجتماعي مسلمان خوبي باشد ولي در مسايل عبادي مسلمان خوبي نباشد. ما براي آدم نماز نخوان چيزي از مسلماني قائل نيستيم. اميرالمؤمنين (ع) فرمود: بعد از ايمان به خدا چيزي در حد نماز نيست.

«استاد شهيد مطهري/ اسلام و مقتضيات زمان/ ص 294»

24-از نظر اسلام هركار خير و مفيدي اگر با انگيزه پاك خدايي توأم باشد عبادت است، لهذا درس خواندن، كار و كسب كردن، فعاليت اجتماعي كردن اگر لله و في الله باشد عبادت است.

«استاد شهيد مطهري/ سيري در نهج البلاغه/ ص 81»

25- هر عمل نيكي اگر با انگيزه رضاي خدا انجام شود، عبادت است. حتي اگر خوابيدن يا غذاخوردن باشد . اما اين نفي عبادات بمعناي متعارف (مانند نماز و ... ) نيست.

«استاد شهيد مطهري/ طهارت روح / ص 54»

26- سه نوع عبادت خواهيم داشت: عبادت بدني مثل نمازخواندن، روزه گرفتن، عبادت مالي مثل زكات دادن، خمس دادن، و به طور كلي انفاقات، و عبادت فكري (عبادت صرفاً روحي) كه نامش تفكّر است.

«استاد شهيد مطهري/والاها و ولايتها/ ص 104»

27- ارزش تفكر، از آن عبادتهاي ديگر خيلي بيشتر است. يك ساعت اين، ممكن است برابر باشد با شصت سال عبادت بدني و بدون تفكر. و نبايد سوء تفاهم بشود كه مقصود جانشين سازي است كه آن عبادت را رها كنيد و به اين بچسبيد. مقصود اين نيست. هركدام در جاي خود لازم و ضروري است.

«استاد شهيد مطهري/والاها و ولايتها/ ص 104»

28- توحيد در عبادت يعني تنها خدا را مطاع و قبلة روح و جهت حركت و ايده آل قراردادن و طرد هر مطاع و جهت و قبله و ايده آل ديگر؛ يعني براي خدا خم شدن و راست شدن، براي خدا قيام كردن، براي خدا خدمت كردن، براي خدا زيستن، براي خدا مردن، آنچنان كه ابراهيم گفت.

«استاد شهيد مطهري/مجموعه آثار/ ج 2/ ص 104»

29- اسلام هرگونه هواپرستي، جاه پرستي، مقام پرستي، پول پرستي، شخص پرستي را شرك مي شمارد. قرآن كريم در داستان برخورد موسي و فرعون، جابرانه فرمان راندن فرعون بر بني اسراييل را «تعبيد» (بنده گرفتن) مي خواند.

«استاد شهيد مطهري/مجموعه آثار / ج 2 / (مقدمه اي بر جهان بيني) / ص 124»

30- قرآن در آيه 55 سوره نور مي فرياد:

آنگاه كه حكومت حق و خلافت الهي برقرار مي شود اهل ايمان از قيد اطاعت هر جباري آزادند، به اين صورت بيان شده كه تنها مرا عبادت مي كنند و شريكي براي من نمي سازند. از اين معلوم مي شود كه از نظر قرآن هر اطاعت، امري عبادت است، اگر براي خدا باشد اطاعت خداست و اگر براي غيرخدا باشد شرك به خداست.

«استاد شهيد مطهري/مجموعه آثار / ج 2 / (مقدمه اي بر جهان بيني) / ص 124»

31- رسول اكر (ص) فرمود:

«هرگاه اولاد عاص بن اميه (جد مروان حكم و اكثريت خلفاي اموي) به سي تن رسد، مال خدا را ميان خود دست به دست مي كنند، بندگان خدا را بندة خود قرار مي دهند و دين خدا را مغشوش مي سازند.»

اشاره است به ظلم و استبداد امويان. بديهي است كه امويان نه مردم را به پرستش خود مي خواندند و نه آنها را مملوك و بردة خود ساخته بودند، بلكه استبداد و جباريت خود را بر مردم تحميل كرده بودند.

«استاد شهيد مطهري/مجموعه آثار / ج 2 / (مقدمه اي بر جهان بيني) / ص 124»

32- و اگر به كعبه گفته مي شود «بيت» از آن جهت است كه هر معبدي «بيت الله» است. پس رو به كعبه ايستادن تنها مبتني بر يك حكمت و فلسفه اجتماعي است، آن حكمت اين است كه اولا مسلمانان از لحاظ جهتي كه در حين انجام عمل عبادت انتخاب مي كنند. يكي باشند تفرق و تشتت نداشته باشند. ثانياً نقطه اي كه براي وحدت انتخاب مي كنند، همانجا باشد كه اولين بار درجهان براي پرستش خداي يگانه ساخته شد كه اين خود نوعي احترام به عبادت خداوند يكتاست.

«استاد شهيد مطهري/خدمات متقابل اسلام و ايران / ص 324»

33- آن وقت نماز عمل صالح است كه شما اول دُين خود را بدهيد بعد نمازتان را بخوانيد، اگر شما با طلبكار خود بحث كنيد و به او بگوييد: اول بايد نمازم را بخوانم چون خدا از تو بزرگتر است و بايد اول طلب خدا را بپردازم و ... اشتباه مي كني اين نماز براي تو عمل صالحي نيست.

«استاد شهيد مطهري/ درسهايي از قرآن / ص 78»

34- انسان به يك مرحله از سن كه مي رسد، تغييراتي ناگهاني و تغييري شبيه نوعي جهش در اندامش و احساساتش و انديشه اش پيدا مي شود كه «بلوغ» ناميده مي شود. هركسي در حقيقت يك بلوغ طبيعي دارد. از نظر قانوني لازم است يك سن معين كه سن متوسط عموم است و يا سني كه حداقل سن بلوغ است در نظر گرفته شود. در اسلام طبق نظر اكثريت علماي شيعه بلوغ قانوني مرد از نظر سن، تمام شدن پانزده سالگي به سال قمري و ورود در شانزده سالگي تعيين شده است، و بلوغ قانوني زن تمام شدن نه سالگي و ورود در ده سالگي تعيين شده است. بلوغ قانوني يكي از شرايط تكليف است.

«استاد شهيد مطهري/مجموعه آثار / ج 2 / (مقدمه اي بر جهان بيني) / ص 292»

35- منظور از اينكه مي گوييم علم و آگاهي شرط تكليف است، اين است كه اگر تكليفي به مكلف ابلاغ نشده باشد و مكلف در اين جهت تقصيري نداشته باشد، يعني او كوشش لازم را براي تحصيل آگاهي كرده و در عين حال بدان دست نيافته است، چنين مكلّفي نزد خد ا معذور است.

«استاد شهيد مطهري/مجموعه آثار / ج 2 / (مقدمه اي بر جهان بيني) / ص 292»

36- عبادت طفل مميز غير بالغ در عين اينكه تكليف ندارد و مكلف نيست صحيح است. مي دانيد در نماز جماعت اين مسأله را طرح مي كنند كه نمازي كه كودك مي خواند، آيا نماز صوري و ظاهري و براي تأديب و تربيت است كه براي آينده آماده بشود يا نماز واقعي و صحيح است؟ تقريباً شبهه اي نيست كه عمل كودك صحيح است.

«استاد شهيد مطهري/ ربا و بانك - بيمه / ص 294»

37- از جمله كلمات پيغمبر اكرم در باب ارزش معنوي عبادت اينست كه :

«افضل الناس من عشق العباده و عانقها و با شرها بجسده و تفرغ لها»

بهترين مردم آن كسي است كه به پرستش و نيايش عشق بورزد.

حضرت رسول مي فرمايند: «طوبي لمن عشق العباده» خوشا به حال كسي كه به عبادت عشق بورزد، عبادت به صورت معشوقش در بيايد «و احبها بقلبه» و از صميم قلب عبادت را دوست داشته باشد «و با شرها بجسده» و با بدنش به آن بچسبد.

«استاد شهيد مطهري/ تعليم و تربيت در اسلام/ ص 327»

38- در اسلام، به عبادت، به آنچه كه واقعاً روح نيايش و پرستش است، يعني رابطه انسان و خدا، محبت ورزي به خدا، انقطاع به ذات پروردگار - كه كاملترين عبادتهاست - توجه زيادي شده است.

«استاد شهيد مطهري/بحارالانوار / ج 41/باب 101/ ص14/ با اندكي اختلاف»

39- از نظر نهج البلاغه، عبادت تنها انجام يك سلسه اعمال خشك و بي روح نيست. اعمال بدني صورت و پيكرة عبادت است، روح و معني چيز ديگر است، اعمال بدني آنگاه زنده و جاندار است و شايستة نام واقعي عبادت است كه با آن روح و معني توأم باشد.

«استاد شهيد مطهري/ سيري در نهج البلاغه / ص 92»

40- اينكه در اسلام به مسألة نيـت تا اين اندازه توجه شده ، براي جلوگيري از اين است كه عبادتها آنچنان عادت نشود كه به واسطة عادت، به يك كار طبيعي و غير ارادي و غير فكري و غير هدفي و كار بدون توجه كه هدف درك نشود و فقط به پيكر عمل توجه گردد تبديل شود.

«استاد شهيد مطهري/ تعليم و تربيت در اسلام / ص 197»

41- هدف عارف و انگيزه عارف بر عبادت يكي از دو چيز است. يكي شايستگي ذاتي معبود براي عبادت يعني از آن جهت او را عبادت مي كند كه او شايسته عبادت است. هدف ديگر عارف از عبادت شايستگي خود عبادت يعني شرافت و حسن ذاتي عبادت است، عبادت از آن جهت كه نسبت و ارتباطي است ميان بنده و خدا كاري است در خور انجام دادن .

«استاد شهيد مطهري/ سيري در نهج البلاغه / ص 83»

42- روح عبادت وابستگي كامل دارد به مفهومي كه عابد از عبادت دارد و به نوع تلقي او از عبادت و به انگيزه اي كه او را به عبادت برانگيخته است و به بهره و حظي كه از عبادت عملاً مي برد.

«استاد شهيد مطهري/ سيري در نهج البلاغه / ص 83»

43- خلاصه، از دو راه يكي را بايد انتخاب كرد. يا خور و خواب و خشم و شهوت، نه رازي و نه نيازي، نه توجهي و نه نم اشكي و نه انسي و نه روشنايي و گامي از حد حيوانيت فراتر نرفت، و يا قدمي در وادي انسانيت و استفاده از مواهب خاص الهي كه مخصوص دلهاي پاك و روحهاي تابناك است.

«استاد شهيد مطهري/ سيري در نهج البلاغه/ ص 245»

44- بعضي مي گويند: نماز خواندن يعني چه؟ عبادت يعني چه؟ اينها مال پيرزنهاست؛ انسان بايد اجتماعي باشد. اين حرفها، يك نوع روشنفكري است.

«استاد شهيد مطهري/ انسان كامل/ ص 104»

45- نماز چيست؟ تازه كردن ايمان. اين روحيه را از «الله اكبرش» گرفته است. وقتي كه در نماز چندين بار مي گويد: «الله اكبر» جواب همه را مي دهد؛ همة اينها هيچ است. وقتي چند صدهزار سرباز را در مقابل خود مي بيند، مي گويد: «لا حول و لا قوه الا بالله العلي العظيم» ، «الله اكبر» خدا بزرگتر است، همه قدرتها به دست خداست.

«استاد شهيد مطهري/ انسان كامل/ ص 104»

46- انسان بايد به خدا اتكاء داشته باشد، از خدا نيرو بگيرد، از خدا قدرت بخواهد. همين نماز است كه به او نيرو داده است؛ اگر اين نماز نبود، آن سرباز مجاهد، مجاهد نبود.

«استاد شهيد مطهري/ انسان كامل/ ص 104»

47- اگر پيغمبر فرمود: «الصلوه عمود الدين» يا فرمود: مثل اين دين و نماز در اين دين، مثل خيمه اي است كه سرپاست؛ خيمه چادر دارد، طناب دارد، ميخ دارد، عمود هم دارد، عمود اين خيمه نماز است؛ براي اين بود

كه به آثار نماز آگاه بود، مي دانست نماز بزرگترين عامل مؤثر در روحيه افراد است.

«استاد شهيد مطهري/ اسلام و مقتضيات زمان/ ص 72»

48- نماز و جهاد لازم و ملزوم يكديگرند، هيچكدام جاي ديگري را نمي گيرد، نه با نماز جهاد ساقط مي شود و نه با جهاد نماز ساقط مي گردد، بايد نماز خواند تا نيرو بيشتر شود و بهتر جهاد صورت گيرد «استعينوا بالصّبر و الصّلوه» چرا براي اهميت جهاد، نماز را تحقير مي كني و پايين مي آوري به حدي كه مي گويي فقط از خواب بهتر است؟

«استاد شهيد مطهري/ اسلام و مقتضيات زمان/ ص 72»

49- آن نمازي كه آدم از جهاد فرار كند و مسجد را انتخاب كند، نماز اسلام نيست؛ نماز اسلام، خيرالعمل است. نه اينكه بيايي «حيّ علي خيرالعمل» را از اذان برداري و خيال كني اين بدآموزي دارد، چون مسلمانان به جاي جهاد، سراغ نماز مي روند! نه، فكرش را اصلاح كن.

«استاد شهيد مطهري/ انسان كامل/ ص 107»

50- بايد به مردم فهماند كه تعليمات اسلامي تجزيه ناپذير است، به منزلة اعضاء يك پيكره اند. نماز به جاي خود، حج به جاي خود، زكات به جاي خود، خمس به جاي خود، امربه معروف و نهي از منكر به جاي خود، هركدام بايد موقعشان شناخته بشود.

«استاد شهيد مطهري/ اسلام و مقتضيات زمان/ ص 73»

51- يكي از ارزشهاي انساني كه اسلام آن را صددرصد تأييد مي كند، عبادت است. عبادت به همان معني خاصش مورد نظر است؛ يعني همان خلوت با خدا، نماز، دعا، مناجات، تهجّد، نماز شب و مانند آن كه جزء متون اسلام و از اسلام، حذف شدني نيست.

«استاد شهيد مطهري/ انسان كامل/ ص 44»

52- به پيغمبر اكرم (ص) خبردادند كه عده اي از اصحاب، غرق در عبادت شده اند. ناراحت و عصباني به مسجد تشريف آورد و فرياد كشيد: «ما بال اقوام» چه مي شود گروههايي را؟ چه شان است؟ شنيده ام چنين افرادي در امت من پيدا شده اند. من كه پيغمبر شما هستم اينطور نيستم؛ هيچ وقت همة شب را تا صبح عبادت نمي كنم، قسمتي از آن را استراحت مي كنم، مي خوابم، من به خاندان و همسران خود، رسيدگي مي كنم؛ هر روز روزه نمي گيرم، بعضي روزها روزه مي گيرم، روزهاي ديگر را حتماً افطار مي كنم، كساني كه اين كارها را پيش گرفته اند، از سنّت من خارجند.

«استاد شهيد مطهري/ انسان كامل/ ص 44»

53- پيغمبر وقتي احساس مي كند يك ارزش از ارزشهاي اسلامي، ساير ارزشها را در خود محو مي كند؛ يعني جامعه اسلامي به يك طرف مُد ْ پيد ا كرده است، شديداً با آن مبارزه مي كند.

«استاد شهيد مطهري/ انسان كامل/ ص 44»

54- جزء توصيه هاي پيغمبر اكرم (ص) اين است كه عبادت را آنقدر انجام دهيد كه روحتان نشاط عبادت دارد يعني عبادت را با ميل و رغبت انجام مي دهيد.

«استاد شهيد مطهري/ سيري در سيره نبوي/ ص 212»

55- عبادت آنگاه اثر خود را مي بخشد كه جذب روح شود و روح از آن به طور صحيح تغذيه نمايد. همانطور كه معني استفاده از غذاي خوب اين نيست كه هر چه بيشتر بهتر، معني استفاده از عبادت نيز آن نيست. عبادت بايد با نشاط روح توأم باشد.

«استاد شهيد مطهري/ امدادهاي غيبي/ ص 105»

56- پيغمبر اكرم (ص) خطاب به جابربن عبداله انصاري فرمود:

دين اسلام ديني است متين و محكم و منطقي و مبتني بر ملاحظات دقيق رواني واجتماعي، عليهذا با مدارا و عبادت خود را مبغوض و منفور نفس خودت قرار مده، يعني طوري عمل نكن كه نفست عبادت را دشمن بدارد.

«استاد شهيد مطهري/ امدادهاي غيبي/ ص 105»

57- پيغمبر اكرم (ص) در حديث ديگر فرمود: «طوبي لمن عشق العباده و عانقها» خوشا به حال افرادي كه به عبادت عشق مي ورزند و آنرا در آغوش مي گيرند. در اين حديث رسول اكرم (ص) مي خواهد بفرمايد: تنها كساني از ثمرات و نتايج عالي عبادت بهره مند مي گردند كه عبادت را طوري انجام دهند كه قلب آنها عاشقانه عبادت را انتخاب كند و بپذيرد.

«استاد شهيد مطهري/ امدادهاي غيبي/ ص 105»

58- خوب عبادت كردن و از مواهب آن بهره مند شدن حساب و قاعده و باصطلاح مكانيسمي دارد و مربوط است بحسن مديريت خود، يعني خود را، احساسات خود را، عواطف خود را، غرائز خود را و بالاخره قلب و دل خود را خوب اداره كردن. دل و احساس و عاطفه از هر چيز ديگر بيشتر نيازمند بمديريت صحيح است.

«استاد شهيد مطهري/ امدادهاي غيبي/ ص 105»

59- خاصيت گناه اين است كه روح انسان را سنگين مي كند، يعني نيرو را از انسان مي گيرد. انسان به حالت آدمي در مي آيد كه وقتي راه مي رود، يك بار سنگيني هم توي كوله بار خود دارد. برعكس، طاعت به انسان نيرو مي دهد:

«واستعينوا بالصبر و الصّلوه و انها لكبيره الا علي الخاشعين»

«استاد شهيد مطهري/ گفتارهاي معنوي/ ص 123»

60- اين حديث قدسي چقدر عالي توبه را توصيف مي كند:

«انين المذنبين احب الي من تسبيح المسبحين» يعني خداي تبارك و تعالي، اين رحمت مطلقه و رحمت كامله فرمود: نالة گنهكاران در نزد من محبوب تر است از تسبيح كنندگان.

«استاد شهيد مطهري/ گفتارهاي معنوي/ ص 123»

61- گناهانتان را در نظر بگيريد، بعد اين گناهان را ببريد پيش ذات پروردگار، تقصيرهاي خودتان را بگوييد، ناله كنيد، تضرع كنيد، طلب مغفرت كنيد، طلب شستشو كنيد، خدا شما را مي آمرزد ، روح شما را پاك و پاكيزه مي كند، به دل شما صفا عنايت مي كند، لطف خودش را شامل حال شما مي كند، آنوقت بعد از اين، يك ذوقي، يك لذّتي، يك حالتي در شما ايجاد مي شود. آن وقت شيريني عبادت را در ذائقه خودتان احساس مي كنيد.

«استاد شهيد مطهري/ گفتارهاي معنوي/ ص 123»

62- ما هميشه بايد علي (ع) را نمونه قرار بدهيم. همين علي كه در خلوت عارفانة خودش اينچنين است، ما مي بينيم در مسؤليتهاي اجتماعي، حدّ اعلاي حساسيت را دارد؛ و انساني كه اسلام مي خواهد، چنين است.

«استاد شهيد مطهري/ تعليم و تربيت در اسلام/ ص 337»

63- اسلام ديني است كه «نؤمن ببعض و نكفر ببعض» بر نمي دارد، نمي شود انسان عبادت اسلام را بگيرد ولي اخلاق و مسائل اجتماعيش را نگيرد، امر به معروف و نهي از منكرش را نگيرد.

«استاد شهيد مطهري/ گفتارهاي معنوي/ ص57-49»

64- بدون عبادت، بدون ذكر خدا ، بدن يادخدا، بدون مناجات با حق، بدون حضور قلب، بدون نماز، بدون روزه نمي شود يك جامعة اسلامي ساخت و حتي خود انسان سالم نمي ماند. و همچنين بدون يك اجتماع صالح و بدون يك محيط سالم، بدون امر به معروف و نهي از منكر، بدون رسيدگي و تعاطف و تراحم ميان افراد مسلمان نمي شود عابد خوبي بود.

«استاد شهيد مطهري/ گفتارهاي معنوي/ ص57-49»

65- ضرار، يكي از مشاهدي كه علي را ديده بود براي معاويه نقل كرد، گفت: شبي علي را در محراب عبادتش ديدم:

«يتململ تململ السليم و يبيكي بكاء الحزين». مثل آدمي كه مار او را زده باشد در محراب عبادت از خوف خدا به خود مي پيچيد و مثل يك آدم غرق در حزن و اندوه مي گريست و اشك مي ريخت ، هي مي گفت، آه، آه، از آتش جهنم ...! معاويه گريه اش گرفت و گريست.

«استاد شهيد مطهري/ گفتارهاي معنوي/ ص57-49»

66- روش كسانيكه تمام اسلام را در كتاب مفاتيح مثلاً جستجو مي كردند، در دعا جستجو مي كردند، غلط بود، روش كسانيكه بكلي از دعا و عبادت و نافله و فرضيه يك مرتبه استعفا دادند و فقط مي خواهند در مسائل اجتماعي اسلام بينديشند، نيز غلط است.

«استاد شهيد مطهري/ گفتارهاي معنوي/ ص60-58»

67- انسان كامل اسلام، انسان جامع است، برون گرا هم هست، جامعه گرا هم هست، هميشه سردر گريبان خودش فرو نبرده است. اگر شب سر در گريبان خود فرو مي برد و دنيا و مافيها را فراموش مي كند، روز در متن جامعه قرار گرفته است.

«استاد شهيد مطهري/ انسان كامل/ ص187»

68- جامعه اي كه پيغمبر درست كرد [جامعه معتدل بود] همينهايي كه مي آمدند در جنگهاي ايران و روم شركت مي كردند، «قائم الليل و صائم النهار» و در عين حال «ضارب بالسيف» بودند. شب تا صبح ايستاده بود خدا را پرستش مي كرد، در راز و نياز بود، و روز روزه مي گرفت، و در حالي كه شب، بي خواب عبادت بود و روز روزه داشت، آنچنان در ميدان جنگ مي جنگيد كه هيچ كس در مقابلش توانايي نداشت.

«استاد شهيد مطهري/ تعليم و تربيت در اسلام/ ص 344»

69- يك روز امام صادق (ع) ، از اصحاب و دوستانش پرسيد:

- «راستي فلاني كجاست كه مدتي است ديده نمي شود؟»

- « يا ابن رسول الله اخيراً تنگدست و فقير شده ».

- «پس چه مي كند؟»

- « هيچ، در خانه نشسته و يكسره به عبادت پرداخته است».

- « پس زندگيش از كجا اداره مي شود؟ »

- « يكي از دوستانش عهده دار مخارج زندگي او شده ».

- « به خدا قسم اين دوستش به درجاتي از او عابدتر است».

«استاد شهيد مطهري/ داستان و راستان/ داستان 92»

70- آن حقيقتي كه مال همه است و مال هيچكس هم نيست. خداي ماست، آن حقيقت كلي و آن كسي كه همه ما را آفريده است، آنكسي كه عالم را خلق كرده و بازگشت عالم به سوي اوست. بياييد همه به سوي او بشتابيم «تعالوا الي كلمه سواء بيننا و بينكم» تنها او را پرستش كنيم و شريكي هم براي او قرار ندهيم.

«استاد شهيد مطهري/ انسان كامل/ ص321»

71- بعد مي فرمايد: «ولا يتخذ بعضا ارباباٌ من دون الله» وقتي كه به سوي «او» رفتيم و «او» شديم، انوقت «ما» مي شويم و تنها آنوقت است كه مي توانيم «ما» باشيم . در اين هنگام بعضي، بعضي ديگر را رب خود (يعني خداي خود) انتخاب نكند، صحبت آقايي و نوكري هم ا ز ميان برود، صحبت استثمارگر و استثمار شده از بين برود.

«استاد شهيد مطهري/ انسان كامل/ ص321»

72- در نماز، بعد از آنكه خدا را حمد و ستايش مي كنيم: «الحمد لله رب العالمين» خدا را مخاطب قرار مي دهيم. من تنها دارم نماز مي خوانم و نماز من فرادي است. مي خواهم بگويم خدايا تورا پرستش مي كنم و از تو كمك مي خواهم ولي اينطور مي گويم : «اياك نعبد و اياك نستعين» خدايا «ما» فقط تو را پرستش مي كنيم و «ما» فقط از تو ياري مي جوييم. نمي گوييم «من» فقط تو را پرستش مي كنم.

«استاد شهيد مطهري/ انسان كامل/ ص321»

73- «عبادت به جز خدمت خلق نيست»؛ همين يكي است و بس. ؟[ عده اي با گفتن اين سخن] مي خواهند ارزش عبادت را نفي كنند، ارزش زهد را نفي كنند؛ ارزش علم را نفي كنند؛ ارزش جهاد را نفي كنند؛ اين همه ارزشهاي عالي و بزرگي را كه در اسلام براي انسان وجود دارد، يكدفعه نفي كنند. مي گويند: مي دانيد «انسانيت» يعني چه؟ يعني خدمت به خلق خدا. مخصوصاً بعضي از اين روشنفكر هاي امروز خيال مي كنند به يك منطق خيلي خيلي عالي دست يافته اند و اسم آن منطق خيلي عالي را انسانيت و انسان گرايي مي گذارند.

«استاد شهيد مطهري/ انسان كامل/ ص46»

74- ياد خدا سبب قوت قلب انسان است. مخصوصاً وقتي كه انسان در شرايط سختي قرار مي گيرد، ياد كردن خدا كه انسان از قدرت الهي استمداد كند، روحية انسان را قوي مي كند. «يا ايها الدين امنو استعينوا بالصبر و الصلوه»

«استاد شهيد مطهري/ آشنايي با قرآن/ ص 92»

75- اسلام كه نمي گويد يا برو پاسباني كن يا ذكر خدا بگو، يا برو خلبان باش يا ذكر خدا بگو، يا برو كشتيبان باش يا ذكر خدا بگو. اسلام مي گويد هركاري كه مي كني ذكر خدا بگو آنوقت كارت را بهتر انجام

مي دهي و روحيه ات قويتر مي شود.

«استاد شهيد مطهري/ آشنايي با قرآن/ ص 92»

76- مردي از سفر حج برگشته، سرگذشت مسافرت خودش و همراهانش را براي امام صادق (ع) تعريف مي كرد، مخصوصاً يكي از همسفران خويش را بسيار مي ستود، كه چه مرد بزرگواري بود. يكسره مشغول طاعت و عبادت بود، همينكه در منزلي فرود مي آمديم او فوراً به گوشه اي مي رفت، و سجادة خويش را پهن مي كرد، و به طاعت و عبادت خويش مشغول مي شد.

امام : « پس چه كسي كارهاي او را انجام مي داد؟ و كه حيوان او را تيمار مي كرد؟»

- البته افتخار اين كارها با ما بود بنابراين همة شما از او برتر بوده ايد.

«استاد شهيد مطهري/ داستان و راستان/ داستان 5»

77- شما دو سنت را در ميان همة ائمه مي بينيد كه به طور وضوح و روشن هويداست. يكي عبادت و خوف از خدا و خدا باوري است. يك خداباوري سنت دومي كه در تمام اولاد علي (ع) [از ائمه معصومين] ديده مي شود همدردي و همدلي با ضعفاء محرومان، بيچارگان و افتادگان است.

«استاد شهيد مطهري/ سيري در سيره ائمه اطهار (ع) / ص 183»

78- امام مجتبي (ع) مي گويد: در دوران كودكي، شبي بيدار ماندم و به نظارة مادرم زهرا (ع) در حاليكه مشغول نماز شب بود، گذراندم. پس از آنكه نمازش به پايان رسيد متوجه شدم كه در دعاهايش يك يك مسلمين را نام مي برد و آنها را دعا مي كند. فراد از او سؤال كردم: چرا براي همه دعا مي كردي، اما براي خودت دعا نكردي؟ فرمود: «يا بني الجار ثم الدار». پسرم، اول همسايه بعد خودت!

«استاد شهيد مطهري/ پيرامون انقلاب اسلامي/ ص62»

79- قرآن مي گويد: اگر در مواقعي كه تهاجم از نقطة مقابل شروع مي شود اين طرف دفاع نكند سنگ روي سنگ بند نمي شود، تمام مراكز عبادت هم از ميان مي رود: «ولولا دفع الله الناس بعضهم ببعض لهدمت صوامع و بيع و صلوات و مساجد يذكر فيها اسم الله». اگر خدا به وسيلة بعضي جلو تهاجم بعضي ديگر را نگيرد تمام اين صومعه ها، مراكز عبادت، خراب مي شود، مراكز يهوديها از بين مي رود، مراكز صوفيها، مساجد مسلمانان از بين مي رود.

«استاد شهيد مطهري/ كتاب جهاد /ص 20»

80- يكي از وجهه هاي عالي و دور پرواز ادبيات اسلامي، چه در عربي و چه در فارسي، وجهة روابط عابدانه و عاشقانه انسان است با ذات احديت. انديشه هاي نازك و ظريفي به عنوان خطابه، دعا، تمثيل، كنايه، به صورت نثر يا نظم در اين زمينه به وجود آمده است كه راستي تحسين آميز و اعجاب انگيز است.

«استاد شهيد مطهري/ سيري در نهج البلاغه/ ص 84»

81- قرآن به ما گفته است كه نماز، آن وقت نماز است كه اثرش هويدا باشد، اثر خود را نشان دهد. چطور نشان مي دهد؟ «ان الصلوه تنهي عن الفحشاء و المنكر» خصلت نماز درست، اين است كه انسان را از كارهاي زشت باز مي دارد. اگر ديدي نماز مي خواني و در عين حال معصيت مي كني، بدان كه نمازت نماز نيست. پس نمازت را درست كن.

«استاد شهيد مطهري/ انسان كامل/ ص107»

82- عبادت الهام بخش و تسلط بخش انسان بر نفس خويستن است. به عبارت ديگر كمترين نشانة قبولي عمل انسان در نزد پروردگار اينست كه اولاً بينشي نافذ پيد ا مي كند، روشن و بيناي خود مي گردد. قرآن كريم مي فرمايد:

«ان تتقواالله يجعل لكم فرقانا»

«اگر تقواي الهي را داشته باشيد، خداوند مايه تميزي براي شما قرار مي دهد»

«استاد شهيد مطهري/ سخنرانيهاي تقوا/ كتاب گفتار ماه/ سخنراني دوم از جلد اول»

83- آدمي بر نفس و قواي نفساني خويش غالب و قاهر مي گردد، اراده انسان در برابر خواهشهاي نفساني و حيواني نيرومند مي گردد، آدمي حاكم وجود خويش مي شود، مديريت لايقي نسبت به دائره وجود خويش كسب مي كند. قرآن كريم درباره نماز مي فرمايد:

«ان الصلاه تنهي عن الفحشاء و المنكر»

«محققاً نماز انسان را از كارهاي زشت و ناپسند باز مي دارد.»

«استاد شهيد مطهري/ سخنرانيهاي تقوا/ كتاب گفتار ماه/ سخنراني دوم از جلد اول»

84- از عبوديت آن چيزي كه نصيب انسان مي گردد اين است كه ضمن يك روشن بيني، خواهشها و تمايلات نفساني انسان مسخّر وي مي گردد. به عبارت ديگر اولين اثر عبوديت، ربوبيت و ولايت بر نفس اماره است.

«استاد شهيد مطهري/ سخنرانيهاي تقوا/ كتاب گفتار ماه/ سخنراني دوم از جلد اول»

85- فرزند خردسال زين العابدين (ع) در حالي كه آن حضرت مستغرق عبادت است از بلندي سقوط مي كند و دستش مي شكند، فرياد بچه و زنهاي خانه غوغا مي كند و بالاخره شكسته بند مي آيد و دست بچه را مي بندد، زين العابدين (ع) پس از فراغ از نماز يعني پس از بازگشت از اين سفر اسماني چشمش به دست بچه مي افتد و با تعجب مي پرسد كه مگر چه شده است كه دست بچه را بسته ايد؟ معلوم مي شود اين فريادها و غوغا نتوانسته است امام را از استغراق خارج كند.

86- اخلاق و عدالت بدون ايمان مذهبي مثل نشر اسكناس بدون پشتوانه است، ايمان مذهبي كه آمد، اخلاق و عدالت هم مي آيد. آنوقت ما مي بينيم در اسلام مسأله پرستش خدا بصورت يك امر مجزا از اخلاق و عبادت قرار داده نشده است.

«استاد شهيد مطهري/ گفتارهاي معنوي/ ص76-74»

87- اگر انسان علاقمند به تربيت خود و فرزندانش به تربيت اسلامي هست و يا مي خواهد افرادي را تربيت بكند، واقعاً بايد به مسأله نيايش، دعا و عبادت اهميّت بدهد.

«استاد شهيد مطهري/ گفتارهاي معنوي/ ص76-74»

88- به همان نسبت كه وابستگي و غرق شدن در ماديات انسان را از خود جدا مي كند و با خود بيگانه مي سازد؛ عبادت انسان را به خويشتن باز مي گرداند، عبادت به هوش آورندة انسان و بيداركنندة انسان است، عبادت انسان غرق شده و محو شده در اشياء را مانند نجات غريق، از اعماق درياي غفلتها بيرون مي كند، در عبادت و در پرتو ياد خداوند است كه انسان خود را آنچنان كه هست مي بيند؛ به نقصها و كسريهاي خود آگاه مي گردد، از بالا به هستي و حيات و زمان و مكان مي نگرد، و در عبادت است كه انسان به حقارت و پستي آمال و آرزوهاي محدود مادي پي مي برد و مي خواهد خود را به قلب هستي برساند.

89- ريشة همة آثار معنوي اخلاقي واجتماعي كه در عبادت است در يك چيز است: ياد حق وغير او را از ياد بردن.

«استاد شهيد مطهري/ سيري در نهج البلاغه/ ص303»

90- ذكر خدا و ياد خدا كه هدف عبادت است، دل را جلا مي دهد و صفا مي بخشد و آنرا آمادة تجليات الهي قرار مي دهد، علي درباره ياد حق كه روح عبادت است چنين مي فرمايد:

خداوند ياد خود را صيقل دلها قرارداده است، دلها بدين وسيله از پس كري، شنوا و از پس نابينايي ، بينا و از پس سركشي و عناد، رام مي گردند؛ همواره چنين بوده و هست كه خداوند متعال در هر برهه اي از زمان و در زمانهايي كه پيامبري در ميان مردم نبوده است بندگاني داشته و دارد كه در سرّ ضمير آنها با آنها راز مي گويد و از راه عقلها يشان با آنان تكلم مي كند. »

«استاد شهيد مطهري/ نهج البلاغه/ خطبه 222»

91- به هراندازه كه انسان بياد خدا باشد كمتر معصيت مي كند، معصيت كردن و نكردن دائر مدار علم نيست، دائر مدار غفلت و تذكر است، بهر اندازه كه انسان غافل باشد يعني خدا را فراموش كرده باشد، بيشتر معصيت مي كند، بهر اندازه كه خدا بيشتر بيادش بيايد كمتر معصيت مي كند.

«استاد شهيد مطهري/ گفتارهاي معنوي/ ص 79»

92- زندگي پيامبر را ببينيد، با آنهمه گرفتاري و مشغله اي كه دارد باز در همان حال قرآن مي گويد:

«خدا آگاه است كه تو در حدود دو ثلث شب را به عبادت قيام مي كني، گاهي حدود نصف آن، و لااقل ثلثي از شب، و گروهي كه با تو هستند نيز چنين مي كنند....»

93- در مورد حضرت علي (ع) اگر عدالت اجتماعي او را مي بينيم كار كردنها و بيل زدنها و عرق ريختنهايش را مشاهده مي كنيم، بايد آن دردل شب غش كردنهايش را هم ببينيم. آن از خوف خدا بيهوش شدنهايش را هم نظاره كنيم.

«استاد شهيد مطهري/ معنويت در انقلاب اسلامي/ ص 175»

94- علي (ع) در خطبة 192 نهج البلاغه پس از اشاره به پاره اي از اخلاق رذيله از قبيل سركشي، ظلم، كبر، مي فرمايد:

چون بشر در معرض اين آفات اخلاقي و بيماريهاي رواني است خداوند بوسيلة نمازها و زكاتها و روزه ها بندگان مؤمن خود را از اين آفات حراست و نگهباني كرد، اين عبادت دستها و پاها را از گناه باز مي دارند، چشمها را از خيرگي باز داشته به آنها خشوع مي بخشند، نفوس را رام مي گردانند، دلها را متواضع مي نمايند، و باد دماغ را زايل مي سازند.

«استاد شهيد مطهري/ سيري در نهج البلاغه/ ص97»

95- اگر هر مكتبي يك نوع طرح براي ساختن افراد خودش دارد؛ عبادت در سرلوحه برنامه پرورشي و تربيتي اسلامي قرارگرفته است و در رأس همه عبادت ها نماز است.

البته بايد توجه داشت كه قرآن مجيد نمي گويد نماز مي خوانند؛ بلكه مي فرمايد نماز را بپا مي دارند و فرق است ميان نماز خواندن و نماز را بپا داشتن. و اصولاً مواردي كه در قرآن نماز خواندن تعبير شده است، در مقام مذمت است؛ يعني سخن از كساني بوده كه نمازهايشان ايراد داشته است.

«استاد شهيد مطهري/ آشنايي با قرآن/ صفحه 67»

96- گروهي از يكي از قبائل عرب خدمت رسول اكرم (ص) رسيدند و عرض كردند: يا رسول الله اگر مي خواهيد ما مسلمان بشويم سه شرط داريم كه بايد آنها را بپذيريد.

1- اجازه بدهيد تا يكسال ديگر هم، اين بت ها را پرستش كنيم.

2- نماز خيلي بر ما ناگوار است، اجازه بدهيد ما نخوانيم.

3- از ما نخواهيد كه آن بت بزرگمان را، خودمان بشكنيم.

حضرت در جواب فرمودند: از اين سه پيشنهاد شما فقط سومي پذيرفته مي شود.

«استاد شهيد مطهري/ انسان كامل/ ص 103»

97- بپا داشتن نماز آنست كه حق نماز ادا شود، يعني نماز بصورت يك پيكر بي روح انجام نگردد؛ بلكه نمازي باشد كه واقعاً بنده را متوجه خالق و آفريننده خويش سازد. و اين است معني ذكرالله كه در آيه شريفه 14 سوره «طه» بدان اشاره شده: «اقم الصلوه لذكري»

«استاد شهيد مطهري/ آشنايي با قرآن/ صفحه 68»

98- «كلا لا تطعه و اسجدو اقترب». مضمون آيه خطاب به پيغمبر اكرم مي فرمايد: اينها مي خواهند جلو تظاهر تو را به عبادت بگيرند؟

خداوند مي فرمايد: باز خداي خودت را سجود كن و بوسيلة اين سجودها تقرب به ذات مقدس پروردگارت پيدا نما. علي الظاهر پيامبر به خاطر دستوري كه در اينجا داشت، به مسجد الحرام مي رفت و عبادت مي كرد. خيلي هم براي ايشان مزاحمت ايجاد مي كردند.

«استاد شهيد مطهري/ تفسير هفت سوره / صفحه 61»

99- وقتي كه براي عبادت بيرون مي آمد، خيلي ها، از اين جهت كه پيغمبر تظاهر به عبادت خدا مي كند و به آن عبادتي كه به آن ايمان دارد و اعتقاد دارد و عبادت بتها را نفي مي كند، انواع مزاحمتها را ايجاد مي كردند. توي كوچه كه مي رفت، خاكستر روي سرش مي ريختند. يا سحرها كه ايشان مي آمدند مسجد الحرام براي عبادت، بعضي وقتها در جلو پاي ايشان از آن خارهايي كه در صحراي عربستان پيد ا مي شود- مي ريختند كه نتوانند از منزل بيايند بيرون.

«استاد شهيد مطهري/ تفسير هفت سوره / صفحه 61»

100- آيا پيغمبر وقتي شدايد اجتماعي نداشت مي رفت تا صبح تخت مي خوابيد؟ خير، آرام نداشت، فاذا فرغت، از اينها هم كه فارغ شدي فانصب، بازهم خودت را در تعب بينداز منتهي نه تعب الكي، بلكه به عبادت بپرداز. لااقل راحت طلبي پيشه نكن كه دشمن انسان راحت طلبي است. فاذا فرغت فانصب و الي ربك فارغب.

«استاد شهيد مطهري/ تفسير سه سوره / صفحه 63»

101- كسي از حضرت علي (ع) سؤال كرد:

چرا ما دوبار سجده مي كنيم؟

اميرالمؤمين اين آيه را خواند:

«منها خلقناكم و فيها نعيدكم و منها نخرجكم تاره اخري»

اول كه سر بر سجده مي گذاري و بر مي داري يعني منها خلقناكم همة ما از خاك آفريده شده ايم، تمام اين پيكر ما ريشه اش خاك است، هرچه هستيم از خاك بوجود آمده ايم ، دو مرتبه سرت را بخاك بگذار، يادت بيايد كه مي ميري و باز به خاك بر مي گردي، دوباره سرت را از خاك بردار و يادت بيفتد كه يكبار ديگر از همين خاك محشور و مبعوث خواهي شد.

«استاد شهيد مطهري/ گفتارهاي معنوي/ ص93-92»

102- نماز نمونه اي است از رابطة خلق و خالق، زكات نمونه اي است از حسن روابط مسملمانان با يكديگر كه در اثر تعاطف و تراحم اسلامي از يكديگر حمايت مي كنند و به هم تعاون و كمك مي كنند.

«استاد شهيد مطهري/ مجموعه آثار/ ج 3/ (ولاها و ولايتها)/ ص 264»

103- تو كه خدا را عبادت مي كني سر بر روي هر خاكي بگذاري نمازت درست است ولي اگر سر بر روي آن خاكي بگذاري كه تماس كوچكي، قرابت كوچكي، همسايگي كوچكي با شهيد دارد و بوي شهيد مي دهد اجر و ثواب تو صدبرابر مي شود.

امام فرمود: سجده كنيد بر تربت جدم حسين بن علي (ع)، كه آنوقت نمازي كه بر آن تربت مقدس سجده كرده ايد حجابهاي هفتگانه را پاره مي كند.

«استاد شهيد مطهري/ ولاها و ولايتها/ ص 128-126»

104- قرآن مي فرمايد: «الا المصلين - الذينهم علي صلواتهم دائمون» آنهايي كه در نماز خود مداوم هستند. مقصود چيست؟ در اينجا روايات، خوب معني مي كنند. از حضرت امام صادق (ع) و حضرت امام محمد باقر (ع) روايت كرده اند در اينجا منظور نوافل است.

«استاد شهيد مطهري/ تفسير سوره معارج / ص31-30»

105- از ديدگاه نهج البلاغه، دنياي عبادت دنياي ديگري است، دنياي عبادت آكنده از لذت است. لذتي كه با لذت دنياي سه بعدي مادي قابل مقايسه نيست. دنياي عبادت پر از جوشش و جنبش و سير و سفر است اما سير و سفري كه «به مصر و عراق و شام» و يا هر شهر ديگر زميني منتهي نمي شود، به شهري منتهي مي شود «كه او را نام نيست» دنياي عبادت شب و روز ندارد، زيرا همه روشنايي است، تيرگي و اندوه و كدورت ندارد، يكسره صفا و خلوص است.

«استاد شهيد مطهري/ نهج البلاغه/ نامه 45»

106- رسول خدا بسيار روزه مي گرفت. علاوه بر ماه رمضان و قسمتي از شعبان، يك روز در ميان روزه مي گرفت. دهة آخر ماه رمضان بسترش بكلي جمع مي شد و در مسجد معتكف مي گشت و يكسره به عبادت مي پرداخت، ولي به ديگران مي گفت: كافي است در هر ماه سه روز روزه بگيريد. مي گفت : به اندازه طاقت عبادت كنيد.

«استاد شهيد مطهري/ سيري در سيره نبوي/ص 275»

107- رسول خدا با رهبانيت و انزوا و گوشه گيري و ترك اهل و عيال مخالف بود. بعضي از اصحاب كه چنين تصميمي گرفته بودند مورد انكار و ملامت قرار گرفتند. مي فرمود: بدن شما، زن و فرزند شما و ياران شما همه حقوقي بر شما دارند و مي بايد آنها را رعايت كنيد.

پيامبر در حال انفراد، عبادت را طول مي داد؛ گاهي در حال تهجّد ساعتها سرگرم بود؛ اما در جماعت به

اختصار مي كوشيد، رعايت حال اضعف مأمومين را لازم مي شمرد و به آن توصيه مي كرد.

«استاد شهيد مطهري/ مقدمه اي بر جهان بيني/ ص 275»

108- از نظر قرآن، عبادت، يك عبادت درست و واقعي و جامع الشرايط، عبادتي كه روح آن توجه به خدا و استغفار و استمداد و استعانت از خداوند است و همچنين، توجه به خود و عيبهاي خود و نفس خود است.

«استاد شهيد مطهري/ تفسير سوره معارج / آيات 24-20»

109- با اينكه روح عبادت ارتباط و پيوند بنده با خدا و شكستن ديوار غفلت و توجه به خداست اما نكته جالب اين است كه اسلام به عبادت شكل داده و به شكل هم نهايت اهميت را داده و در آن شكل نيز يك سلسله برنامه هاي تربيتي را در لباس عبادت وارد كرده است.

«استاد شهيد مطهري/الجامع الصغير/ ج 1 / ص 74»

110- باز اينجا عبادت با حقوق توأم مي شود. در ضمن اينكه مي گويد بايد خدا را پرستش بكني، مي گويد حقوق را بايد محترم بشماري. يعني اسلام مي گويد من پرستشي را كه در آن حقوق اجتماعي محترم نباشد اساساً قبول ندارم.

«استاد شهيد مطهري/ تعليم و تربيت/ ص188-187»

111- [مسأله ديگري كه در باب نماز مورد توجه واقع شده] دقت زياد نسبت به مسأله وقت است به طوري كه دقيقاً روي دقيقه و ثانيه آن حساب مي شود. بدون شك اين امر در روح عبادت و رابطه انسان با خدا مؤثر نيست كه مثلاً اگر ما يك دقيقه قبل از زوال ظهر نماز را شروع كنيم آن حالت تقرب و توجه قلب به خدا پيدا نمي شود ولي همين قدر كه زوال ظهر انجام شد تقرب ايجاد مي شود. ولي اسلام اين را شرط قرار داده و نخواسته هرج و مرجي از نظر وقت و زمان باشد. نوعي وقت شناسي و تمرين احترام گذاردن به نظم زماني و وقتي است.

«استاد شهيد مطهري/ گفتارهاي معنوي/ ص86-85»

112- عبادت آنچنان مهم است كه اولين نقطه اي كه در جهان براي عبادت وضع شده، اولين مسجد، اولين معبد، امروز هم بايد رو به آن نقطه ايستاد.

«استاد شهيد مطهري/ گفتارهاي معنوي/ ص 87»

113- روح عبادت يك امر مجردي است كه اگر انسان در گوشة خلوتي هم باشد و به قول سعدي سر به جيب مراقبت فرو برد و خدا را ياد كند، آن روح براي او حاصل شده است، ولي اسلام چنين عبادتي را قبول ندارد. گذشته از اينكه خود شكلهاي مختلف ركوع و سجود از نظر آن تذكر تأثيراتي دارد يعني هر حالتي نمايندة يك خضوع و خشوع در حضور پروردگار است، اسلام خواسته اين روح را در لباس يك سلسله تربيتهاي ديگر كه آنها را براي زندگي لازم مي داند پياده كند.

«استاد شهيد مطهري/ گفتارهاي معنوي/ ص 87»

114- يكي از مهمترين خصوصيات شكي كه اسلام به عبادت داده مسأله تمرين ضبط نفس در هنگام عبادت است. نماز واقعاً عبادت جامع و عجيبي است. البته اين خصوصيت در حج هم هست ولي به صورت ديگري، يعني همانجا كه انسان محرم مي شود خود را ضبط مي كند.

«استاد شهيد مطهري/ گفتارهاي معنوي/ ص 87»

115- نماز بسياري از اصول تربيت اسلامي را در خود گنجانده است. خوردن و آشاميدن در آن ممنوع است؛ خنديدن، آن را خراب مي كند؛ گريستن براي غير خدا، براي هر موضوعي از موضوعات ديگر خرابش مي كند، زيرا در حال نماز انسان بايد بر تمايلات خود از قبيل خوردن و خوابيدن غلبه كند و براحساسات خود از قبيل خنديدن و گريستن مسلط باشد و خود را نگهدارد.

«استاد شهيد مطهري/ گفتارهاي معنوي/ ص 87»

116- الله اكبر يعني چه؟ ! يعني من خدا را به عظمت مي شناسم. ديگر وقتي من خدا را به عظمت مي شناسم، همه چيز در مقابل من حقير است. اين كلمه «الله اكبر» به انسان شخصيت مي دهد، روح انسان را بزرگ مي كند.

«استاد شهيد مطهري/ نهج البلاغه/ خطبه متقون»

117- بندگي خدا آزادي آور است. اگر انسان خدا را به عظمت بشناسد، بندة او مي شود و لازمه بندگي خدا، آزادي از غير خداست.

«استاد شهيد مطهري/ گفتارهاي معنوي/ ص92-83»

118- بندگي خدا هميشه مساوي است با آزاد شدن از غير خدا. چون ادراك عظمت الهي هميشه ملازم با ادراك حقارت غير خدا و وقتي انسان غير خدا را هرچه بود حقير و كوچك ديد، محال است انسان حقير را از آن جهت كه حقير است بندگي كند.

«استاد شهيد مطهري/ گفتارهاي معنوي/ ص92-83»

119- مسأله ديگر مسالمت طلبي و صلح جويي با مردم است كه در متن تعليمات نماز آمده است. در سورة حمد كه خواندن آن در نماز واجب است، بعد از حمد و ثنا، خدا را مخاطب قرار مي دهيم: اياك نعبد و اياك نستعين اهدنا الصراط المستقيم

«استاد شهيد مطهري/ تعليم و تربيت/ ص 193-192»

120- با اينكه ازنظر روح عبادت هر چه غير خدا در ذهن انسان نبايد بهتر است، ولي اسلام به خاطر يك مصلحت اجتماعي بسيار مهم، براي اينكه روح يك مسلمان را روح اجتماعي كرده باشد آن را با چاشني عبادت به خورد مردم داده و مي گويد بگوييد : اياك نعبد و اياك نستعين اهدنا صراط المستقيم منحصراً تورا پرستش مي كنيم و منحصراً از تو كمك مي خواهيم، خدايا همة ما را به راه راست هدايت كن. در اينجا همكاري و همدلي و همگامي كاملاً مشهود است.

«استاد شهيد مطهري/ تعليم و تربيت/ ص 193-192»

121- يعني مي گوييم خدايا! من تنها نيستم، من با همه مسلمانهاي ديگر هستم، ضمناً انسان وابستگي و پيوستگي خودش به جامعة اسلامي رادر حال عبادت و بندگي اعلام مي كند، خدايا! من فرد نيستم، تك نيسم، من عضوم ، جزئي از كل و عضوي از پيكر هستم ، ما هستيم نه من .

«استاد شهيد مطهري/ تعليم و تربيت/ ص 193-192»

122- السلام علينا و علي عبادالله الصالحين سلام برما، سلامت بر ما و بر جميع بندگان شايسته خدا، اعلام صلح و اعلام صفا با همه بندگان صالح خدا مي كني. به قول امروزي ها اعلام همزيستي مسالمت آميز با همه افراد شايسته مي كني. در حال نماز مي گويي من با هيچ بنده شايسته اي سر جنگ ندارم، چون اگر با بنده

شايسته اي سر جنگ داشته باشم خود ناشايسته ام.

«استاد شهيد مطهري/ گفتارهاي معنوي/ ص88-87»

123- نماز گناهان را مانند برگ و گردنها را از ريسمان گناه آزاد مي سازد، پيامبر خدا نماز را به چشمة آب گرم كه بر در خانة شخص باشد و روزي پنج نوبت خود را در آن شستشو دهد تشبيه فرمود، آيا با چنين شستشوها چيزي از آلودگي بر بدن باقي مي ماند؟

«استاد شهيد مطهري/ سيري در نهج البلاغه/ ص 96»

124- هيچ مي دانيد كه ما مسؤول نماز خواندن خاندان خودمان، يعني زن و فرزند خودمان هستيم؟ هر فردي از ما هم مسؤول نماز خودش است و هم مسؤول نماز اهلش، يعني زن و بچه اش.

«استاد شهيد مطهري/ گفتارهاي معنوي/ ص95-94-93»

125- بچه ها را چه بايد كرد؟ بچه ها را از كوچكي بايد به نماز تمرين داد، دستور به ما رسيده است كه به بچه از هفت سالگي نماز تمريني ياد بدهيد. البته بچه هفت ساله نمي تواند نماز صحيح بخواند ولي صورت نماز را مي تواند بخواند، از هفت سالگي مي تواند به نماز عادت بكند، چه پسر و چه دختر.

«استاد شهيد مطهري/ گفتارهاي معنوي/ ص95-94-93»

126- همان اولي كه بچه به دبستان مي رود، بايد نماز را در دبستان به او ياد بدهند در خانواده هم بايد به او ياد بدهند ولي اني را توجه داشته باشيد كه ياد دادن و وادار كردن با زور نتيجه اي ندارد، كوشش كنيد كه بچه تان از اول به نماز خواندن رغبت داشته باشد و به اين كار تشويق بشود.

«استاد شهيد مطهري/ گفتارهاي معنوي/ ص95-94-93»

127- بهر شكلي كه مي توانيد موجبات تشويق بچه تان را فراهم بكنيد كه با ذوق و شوق نماز بخواند، زياد به او بارك الله بگوييد، جايزه بدهيد، اظهار محبت كنيد كه بفهمد وقتي نماز مي خواند، بر محبت شما نسبت به او افزوده مي شود.

«استاد شهيد مطهري/ گفتارهاي معنوي/ ص95-94-93»

128- بچه را بايد در محيط مشوق نماز خواندن برد. اين به تجربه ثابت شده است كه اگر بچه به مسجد نرود، اگر در جمع نباشد؛ نماز خواندن جمع را نبيند، به اينكار تشويق نمي شود، چون اصلاً حضور در جمع مشوق انسان است.

«استاد شهيد مطهري/ گفتارهاي معنوي/ ص95-94-93»

129- اسلام كه مي گويد، بچه ات را وادار به نماز خواندن كن، نمي گويد آقا مآبانه فرمان بده، تشر بزن، دعوايش كن. نه، از هر وسيله اي كه مي دانيد بهتر مي شود براي تشويق او به عبادت و نماز خواندن استفاده كرد، شما بايد استفاده بكنيد. بايد ما با بچه هاي خودمان برنامه مسجد رفتن داشته باشيم تا بچه ها با مساجد و معابد آشنا بشوند.

«استاد شهيد مطهري/ گفتارهاي معنوي/ ص95-94-93»

130- فوائد و خاصيت نماز خواندن را براي بچه ها بگوييم، در حدودي كه مي توانيم فلسفه نماز خواندن را براي بچه ها بگوييم .

اولاً براي خودتان در خانه يك مصلايي انتخاب كنيد (مستحب هم هست ) يعني در خانه يك نقطه اي را انتخاب بكنيد كه جاي نمازتان باشد. مثل يك محراب براي خودتان درست كنيد. اگر مي توانيد يك اتاق را بعنوان مصلي، همانطوريكه پيغمبر اكرم (ص) يك مصلي داشت، جاي نماز داشت.

«استاد شهيد مطهري/ گفتارهاي معنوي/ ص 66»

131- يكي از گناهان، استخفاف نماز است يعني سبك شمردن نماز. نماز خواندن يك گناه بزرگ است و نماز خواندن اما نماز را خفيف شمردن، استخفاف كردن، بي اهميت تلقي كردن نيز خود، گناه است.

«استاد شهيد مطهري/ گفتارهاي معنوي/ ص 65-64»

132- امام نفرمود كه شفاعت ما به مردمي كه نماز نمي خوانند نمي رسد، آنكه تكليفش خيلي روشن است، به كساني كه نماز را سبك مي شمارند. يعني چه نماز را سبك مي شمارند؟ وقت و فرصت دارد، مي تواند نماز خوبي با آرامش بخواند ولي نمي خواند.

«استاد شهيد مطهري/ گفتارهاي معنوي/ ص 65-64»

133- اگر ما عبادت را تحقير بكنيم. از ساير وظايف هم مي مانيم. عبادت، قوه مجريه و ضامن اجراي دستورات اسلامي است.

«استاد شهيد مطهري/ گفتارهاي معنوي/ ص 70-69-68»

134- ابراهيم (ع) به دستور خدا خانه را ساخت و خداوند در ضمن آيه اي فرمود خانة مرا پاكيزه كنيد براي طواف كنندگان، براي توحيد و عبادت خداي يگانه. سرنوشت اين را به كجا كشاندند؟ «واتخذوا من مقام ابراهيم مصلي». يكي از كارهايي كه بايد انجام مي شد نماز بود. آنقدر از سر و ته آن زدند و بر آن افزودند كه به صورت سوت كشيدن و كف زدن درآمد. و حال آكه عبادتها «توفيقي» هستند يعني در عبادت خدا، از نظر كيفيت و كميت نبايد اعمال سليقه شود.

«استاد شهيد مطهري/ آشنايي با قرآن/ ص 42-43-44»

135- اينكه عده اي عربي بخوانند، عده اي فارسي، عده اي تركي، و خلاصه هركس به زبان ملي خود بخواند [اعمال سليقه است.] يا بگوييم در مسافرتها، قديم نماز دو ركعتي بوده ولي اكنون چون با هواپيما مسافرت مي كنند بايد چهار ركعتي بخوانند زيرا اين سفر مشقّت ندارد. اگر در عبادتها سليقه را دخالت بدهيم به تدريج چيزي از آب در مي آيد كه مصداق اين شعر مي شود:


  • بــس كـــه ببستنـــد بر او بــرگ و سـاز گــر تو ببينـــي نشناسيش بـــاز

  • گــر تو ببينـــي نشناسيش بـــاز گــر تو ببينـــي نشناسيش بـــاز

«استاد شهيد مطهري/ آشنايي با قرآن/ ص 42-43-44»

136- راجع به اينكه قرآن و نماز را مثلا به فارسي بخوانند، ذكر تجربه اي كه خارجيها در مورد ترجمة پي در پي يك جمله به زابنهاي مختلف كرده اند بي فايده نيست. اگر سخني مثلاً به زبان فارسي باشد و كسي آن را به زبان عربي ترجمه كند، بعد تركي، بعد انگليسي، فرانسه، آلماني، روسي و ... تجربه كرده اند ديده اند ازجملة اول يك ذره در جلمه چهلم باقي نيست.

«استاد شهيد مطهري/ آشنايي با قرآن/ ص 42-43-44»

137- ممكن است بپرسيد چرا انسان در بعضي مسائل، فهميده يا نفهميده بايد متعبد باشد، مانند اخفات نماز ظهر؟ البته فلسفه دارد، تأمل بكن، اما هيچوقت فكر نكن كه به خاطر فلسفه انجام مي دهي، بلكه بگو انجام مي دهم و سعي مي كنم بيشتر بفهمم.

«استاد شهيد مطهري/ آشنايي با قرآن/ ص 42-43-44»

138- مسجد مدينه، درصدر اسلام، تنها براي اداء فريضه نماز نبود؛ بلكه مركز جنب و جوش و فعاليتهاي ديني واجتماعي مسلمانان، همان مسجد بود. هر وقت لازم مي شد اجتماعي صورت بگيرد مردم را به حضور ودرمسجد دعوت مي كردند.

«استاد شهيد مطهري/ داستان راستان/ پاورقي اولين داستان»

139- اولين كاري كه رسول اكرم بعد از مهاجرت به اين شهر (مدينه) كرد، اين بود كه زميني را در نظر گرفت، و با كمك ياران و اصحاب اين مسجد را در آنجا ساخت.

«استاد شهيد مطهري/ داستان راستان/ پاورقي اولين داستان»

140- مؤذّن بد صدايي بود در فلان شهر، داشت با صداي بدي اذان مي گفت يك وقت ديد يك يهودي برايش هديه اي آورد، گفت اين هديه ناقابل را قبول مي كني؟ گفت چرا؟ گفت يك خدمت بزرگي به من كردي. چه خدمتي؟ من كه خدمتي به شما نكرده ام. گفت من دختري دارم كه مدتي بود تمايل به اسلام داشت، از وقتي كه تو اذان مي گويي و الله اكبر را از تو مي شنود، ديگر از اسلام بيزار شده، حال اين هديه را آورده ام براي اينكه تو خدمتي به من كردي و نگذاشتي اين دختر مسلمان بشود.

«استاد شهيد مطهري/ حماسه حسيني / ج 1/ ص 221»

141- در متن فقه اسلامي آمده است كه مستحب است مؤذّن «صَيَت» يعني خوش صدا باشد. زيرا: طبع آدمي اينطور است كه وقتي اذان را از يك خوش صدا مي شنود، جملات آن جور ديگري بر قلبش اثر مي گذارد. همينطور است قران خواندن، تبليغ كردن، كه اگر با لحن خوش باشد، زودتر بر شنونده اثر مي گذارد.

«استاد شهيد مطهري/ حكايتها و هدايتها/ ص 178»

142- نيت آنقدر اهميت دارد كه اگر خود عمل را و نيتي را كه توأم با عمل است اندازه گيري كنند، جنبه نيت بر پيكر عمل رجحان دارد. اين مفهوم آن حديثي است كه پيغمبر (ص) فرمود «نيه المؤمن خير من عمله» نيت مؤمن از عملش بالاتر است.

«استاد شهيد مطهري/ كافي / جلد 2/ ص 84»

143- اين نهايت اهتمام اسلام به نيت را مي رساند كه عمل بايد توأم با نيت باشد توأم با توجه باشد كه انسان بفهمد چه مي كند و عمل را بصورت ناآگاهانه انجام ندهد.

«استاد شهيد مطهري/ تعليم وتربيت در اسلام / ص 197-193»

144- اسلام هيچ عبادتي را بدون نيت نمي پذيرد و نيت از نظر اسلام داراي دو ركن است. يكي اينكه عمل بايد از روي توجه باشد نه از روي عادت ركن دوم نيت، اخلاص است و اينكه انگيزة انسان از عمل چيست؟

«استاد شهيد مطهري/ گفتارهاي معنوي/ ص 237-236»

145- در اسلام، بلكه در هر آيين آسماني، روح دستورها كه بايد اجرا شود قصد قربت است و نتيجة نهايي كه از اعمال بايد گرفته شود، تقرّ ب به ذات احدّيت است.

«استاد شهيد مطهري/ مجموعه آثار / 3/ (ولاها و ولايتها) / ص293-290»

146- از نظر اسلام، معنويت جدا از زندگي در اين جهان وجود ندارد. همان طور كه اگر روح از بدن جدا شود، ديگر متعلق به اين جهان نيست و سرنوشتش را جهان ديگر بايد معين كند، معنويت جدا از زندگي نيز متعلق به اين جهان نيست و سخن از معنويت منهاي زندگي در اين جهان بيهوده است.

«استاد شهيد مطهري/ مجموعه آثار / 3/ (ولاها و ولايتها) / ص293»

147- عبادت براي يك عبادتگر واقعي «پيمان» است و صحنه زندگي وفاي پيمان است. اين پيمان مشتمل بر دو شرط اصلي است:

يكي رهايي و ازادي ازحكومت و اطاعت غير خدا- اعم از هواي نفس و مطامع نفساني و از موجودات و اشياء و اشخاص - وديگر تسليم محض در مقابل آنچه خدا به آن امر مي كند و به آن راضي است و آن را دوست مي دارد.

«استاد شهيد مطهري/ مجموعه آثار/2 /(مقدمه اي بر جهان بيني اسلامي) / ص135-133»

148- عبادت واقعي براي عبادتگر عامل بزرگ و اساسي تربيت و پرورش روحي اوست. عبادت، براي عبادتگر درس ا ست، درس وارستگي، آزادمنشي، فداكاري، محبت خدا، محبت امر خدا، همبستگي و دوستي اهل حق، احسان و خدمت به خلق و ...

«استاد شهيد مطهري/ مجموعه آثار/2 /(مقدمه اي بر جهان بيني اسلامي) / ص135-133»

149- كار براي خود كردن نفس پرستي است، كار براي خلق كردن بت پرستي است، كار براي خدا و براي خلق كردن شرك و دوگانه پرستي است، كار خود و كار خلق براي خداكردن توحيد و خداپرستي است.

«استاد شهيد مطهري/ مجموعه آثار/2 /(مقدمه اي بر جهان بيني اسلامي) / ص135-133»

150- در روش توحيدي اسلامي كارها بايد به نام خدا آغاز شود. آغاز كردن كار به نام خلق بت پرستي است و به نام خدا و خلق شركت و بت پرستي است و تنها به نام خدا توحيد و يگانه پرستي است.

«استاد شهيد مطهري/ مجموعه آثار/2 /(مقدمه اي بر جهان بيني اسلامي) / ص135-133»

151- نيّت، جان عمل است و همانطوري كه تن آدمي شريف است به جان آدميّت، شرافت عمل آدمي نيز بستگي به جان آن دارد. جان عمل چيست؟ جان عمل، اخلاص است.

«استاد شهيد مطهري/ وسايل/ ج 1 / ص 11 -12»

152- اين از اوجب واجبات است كه مسلمانها با زبان عربي آشنا بشوند. بفهمند كه در نماز چه مي گويند. قرآن خودشان را بفهمند، ولي چه بايد كرد، حرص دنيا آنچنان ما را گرفته است كه چون زبان انگليسي كليد درآمد و ماديات است، بچه هفت ساله مان را هم مي فرستيم تا زبان انگليسي ياد بگيرد. كمتر خانواده اي است كه لااقل يك نفر در آن زبان انگليسي رانداند ولي حاضر نيستيم يك كلاس عربي تشكيل بدهيم و زبان عربي را به خاطر خدا ياد گيريم. بخاطر نمازمان ياد بگيريم. بخاطر قرآنمان ياد بگيريم.

«استاد شهيد مطهري/ گفتارهاي معنوي/ ص 66»

153- انسان كه احساس فطري از خداوند دارد و او را بعنوان يك موجود قدوس و منبع خيرات مي شناسد، وقتي كارش را بنام او ناميد معنايش اين است كه در سايه قدس و شرافت و كرامت او، اين عمل نيز مقدس گردد.

«استاد شهيد مطهري/ طهارت روح/ ص 320»

154- كارها را بنام هيچكس حتي نام پيغمبر، نمي توان آغاز كرد و اين است معني تسبيح نام الله كه در اول سوره اعلي به آن دستور داده شده است .

«استاد شهيد مطهري/ طهارت روح/ ص 320»

155- حمد نه مدح خالص است و نه سپاسگزاري خالص؛ پس چيست؟

مي توان گفت اگر هر دو را به هم تركيب كنيم؛ حمد است. يعني مقامي كه هم لايق ستايش است به دليل عظمت و جلال و حسن و كمال و بها و زيبايي كه دارد، و هم لايق سپاسگزاري است به دليل احسانها و نيكي ها كه از ناحيه او رسيده است؛ آنجاست كه كلمه حمد به كار مي رود.

«استاد شهيد مطهري/ طهارت روح/ ص 328»

156- بعيد نيست كه در معني حمد؛ مفهوم ديگري نيز دخالت داشته باشد و آن مفهوم، پرستش است پس در مفهوم حمد سه عنصر در آن واحد دخيل است: ستايش؛ سپاس؛ پرستش؛ به عبارت ديگر حمد؛ ستايش سپاسگزارنه پرستشانه است.

«استاد شهيد مطهري/ طهارت روح/ ص 330»

157- علي ابن ابيطالب است كه مي گويد:

پروردگارا! اينكه من تو را پرستش مي كنم نه براي بهشت توست و نه براي ترس از جهنمت. اگر بهشت و جهنمي هم خلق نمي كردي من تو را چون شايسته پرستش هستي عبادت مي كردم.

«استاد شهيد مطهري/ طهارت روح/ ص 332»