(يك كودك ابله و گيج و ترسو و كاهل را نمى توان با تربيت و پرورش به يك مرد فعال يا يك زمامدار مقتدر و جسورى تبديل كرد. خصايصى چون فعاليت و تهور و روح حادثه جويى ، كاملا زاييده محيط نيست و شايد محيط بر روى آن ها اثرى ندارد. در حقيقت ، عوامل پرورش و تربيت ، جز در حدود زمينه هاى ارثى و خصايص سرشتى بافت ها و شعور فرد موثر نيستند.)(177)
(العيسوى عليه السلام قال : عالجت الاحمق فلم اقدر على اصلاحه .(178) )
حضرت مسيح بن مريم فرمود: براى علاج مردم احمق كوشش كردم ، ولى نتوانستم آنان را درمان نمايم و نارسايى عقلشان را اصلاح كنم .
آن كسى كه گرفتار بيمارى دروغگويى است ، با تربيت مى توان راستگويش كرد. آن كس كه دچار ياوه گويى و پرحرفى است ، با تربيت مى توان درمانش نمود. خلاصه ، همه بيمارى هاى اخلاقى علاج پذيرند، ولى بيمارى حماقت با هيچ دارويى درمان نمى شود و كوشش هاى تربيتى ، نارسايى عقل را جبران نمى كند.
(ن الرضا عليه السلام : قال العقل حباء من الله والادب كلفة فمن تكلف الادب قدر عليه و من تكلف العقل لم يزدد بذلك الا جهلا.(179) )
حضرت رضا عليه السلام به ابوهاشم فرمود: عقل عطيه الهى است و ادب و تربيت نتيجه مشقت . آن كس كه در راه فراگرفتن ادب به مشقت و زحمت تن در دهد، پيروز مى شود، و سرانجام مؤ دب مى گردد، و آن كس كه در راه ازدياد عقل خداداد، كه جزء سرشت آدمى است ، سعى و مجاهده نمايد، جز بر نادانى خود نيفزوده است .
(قال على عليه السلام : العقول مواهب والاداب مكاسب .(180) )
على عليه السلام فرموده : عقل هاى مردم بخشش هاى الهى است و با سعى و كوشش به دست نمى آيد. ادب و اخلاق است كه مردم مى توانند از راه سعى و مجاهده به دست آورند.