مربى عالى قدر بشر و معلم جهان انسان ، حضرت على عليه السلام ، فرزند گرامى خود، حضرت مجتبى عليه السلام ، را مخاطب قرار داده و اهميت تاريخ و فهم عمق و حقيقت تاريخ و طرز تدريس و بهره بردارى از تاريخ را در ضمن عبارت كوتاهى بيان فرموده است .
(اى بنى - انى و ان لم اكن عمرت عمر من كان قبلى فقد نظرت فى اعمالهم و فكرت فى اخبارهم و سرت فى اثارهم حتى عدت كاحدهم بل كانى بما انتهى الى من امورهم قد عمرت مع اولهم الى آخرهم فعرفت صفو ذلك من كدره و نفعه من ضرره فاستخلصت لك من كل امر نخيله و توخيت لك جميله و صرفت عنك مجهوله .(274) )
اى فرزند عزيز، گرچه عمر من همزمان با عمر گذشتگان نبوده است ، ولى در كارهاى آنان نظر افكنده ام و در تاريخشان با دقت فكر كرده و در آثارشان سير نموده ام ، تا جايى كه از كثرت اطلاع ، مانند يكى از آنان به حساب آمدم . اخبارى را كه از گذشتگان دريافت داشته ام ، به قدرى مرا به وضع آنان آگاه كرده كه گويى خود شخصا با اولين تا آخرين آنها زندگى كرده ام و جريان امورشان را از نزديك ديده ام .
بر اثر تعمق در تاريخ آنان ، روشنى و تيرگى كارشان را شناختم و سود و زيان اعمالشان را تشخيص دادم . سپس مجموع اطلاعات تاريخى خود را غربال كردم . آن چه كه مفيد و آموزنده بود در اختيار تو گذاردم ، و تنها مطالب زيبا و دلپذير وقايع را براى تو برگزيدم ، و ذهنت را از قضاياى مجهول و بى فايده ، كه اثر علمى و عملى ندارد، بر كنار نگاه داشتم .
سخن حكيمانه حضرت على عليه السلام پنج مطلب اساسى را در زمينه تاريخ به پدران درس خوانده و عالم و همچنين به معلمين تاريخ مى آموزد.
1 از تاريخ ملل و امم گذشته به خوبى آگاه شوند.
2 با تجزيه و تحليل تاريخ ، علل وقايع را بشناسند و نيك را از بد تشخيص دهند.
3 قسمت هاى آموزنده تاريخ را براى نوجوانان تدريس كنند.
4 پاره اى از قسمت هاى بسيار مفيد تاريخ را انتخاب نمايند و به طور اختصاصى به جوانان خاطرنشان سازند.
5 حافظه نوجوانان را با ضبط مطالب بى اثر و غير مفيد تاريخ خسته نكنند و موجب اتلاف وقتشان نشوند.
اين قسم درس تاريخ ، به فكر نوجوانان توسعه مى بخشد و در زندگى فردى و اجتماعى ، به آنان درس تجربه مى آموزد. اين قسم تدريس تاريخ ، سطح درك و فهم نوجوانان را بالا مى برد و باعث رشد اكتسابى عقل آنان مى گردد.