جوان از نظر عقل و احساسات

محمدتقی فلسفی

نسخه متنی -صفحه : 791/ 192
نمايش فراداده

نيروى عواطف

در مقابل قوه عقل ، نيروهاى ديگرى در نهاد آدمى وجود دارد كه به نام هاى هوى ، غرايز، عواطف ، احساسات ، خواهش هاى نفسانى ، تمايلات غيرعقلانى و اسماء ديگرى نظاير اين ها خوانده مى شوند.

تمايلات عاطفى بزرگ ترين قدرت محرك بشر و نيرومندترين عامل تهييج و جنبش انسان است . احساس و عاطفه گاهى آدمى را در راه خير و خوبى تحريك مى كند و منشاء بروز عالى ترين سجاياى اخلاقى و صفات انسانى مى شود و گاهى به گناه و ناپاكى تهييجش مى نمايد و باعث ارتكاب خطرناك ترين جرايم و جنايات مى گردد.

منشاء نيكى و بدى

مهر محبت ها، علاقه و عشق ها، اغماض و گذشت ها، عفو و بخشش ها، جانبازى و فداكارى ها، دستگيرى و يتيم نوازى ها و خلاصه ده ها صفات عاليه انسانى ، از عواطف و احساسات سرچشمه مى گيرند.

جنايت و آدم كشى ها، خيانت و دزدى ها، خشم و انتقام جويى ها، ايذاء و سمتگرى ها، هتك و اهانت ها، چپاول و غارت ها، تخريب سيئات اخلاقى و صفات غير انسانى نيز از عواطف و احساسات پديد مى آيند.

ريشه هاى اصلى و بذرهاى اساسى تمايلات غريزى و خواهش هاى عاطفى ، در نهاد فرزندان بشر، روز ولادت به صورت استعدادهاى فطرى وجود دارد. به موازات نمو اندام و رشد نيروى درك كودك و به تناسب احتياجات زندگى و بسط استعدادها يكى پس از ديگرى به فعليت مى رسند.

هنگام تولد كودك و مدتى پس از آن نمى توان هيجان هاى مختلف را در او مشاهده كرد. آن چه در اين دوران ديده مى شود، فقط به حالت برانگيختگى است . هيجان ها كم كم نمو مى كنند و تنوع مى يابند. تنوع هيجان ها از طرفى با بلوغ مكانيزم و از طرف ديگر با يادگيرى ارتباط دارد.