جوانى يك نوع از زندگانى است كه عظمت و زيبايى به خصوصى دارد، و در تكامل آينده موجود بسيار مؤ ثر است . جوانى خود ارزشى است كه مى تواند نوع جهان بينى ما را در مورد زندگانى به طور عميق تغيير دهد.
اين اكتشافات اخير در مورد بلوغ شايد از همه اكتشافات ديگر مهم تر باشد. موضوع اين اكتشاف آگاه شدن از نمود مهمى است كه در اجتماعات به آن اهميت كافى داده نمى شد و هنوز هم نتايج كامل آن را نمى توان پيش بينى كرد. مقدمات اين اكتشاف ، از دوران نهضت رمانتيك شروع شد، زيرا اين نهضت از آن رو بديع است كه مشخص جمال شناسى و فلسفه جوانان نورسيده مى باشد.
فتح اين اكتشاف ، در واقع ، غلبه مسلك تغزل و نفسانيات و مطالعات شاعرانه بود. اين غلبه ، در واقع غلبه ارزش هاى جوانى بر ارزش هاى دوران كمال ، غلبه احساسات بر منطق ، غلبه ايده آل بر عقل ، و فتح حركت ، در مقابل پايدارى و سكون محسوب مى شود. آن چه را كه رمانتيسم در مقام هنر، يعنى شعر و نقاشى ، انجام داد، زمان مى خواهد همان را در قلمرو سياسى و اجتماعى انجام دهد.(21)
در ايام بلوغ به طور طبيعى دو صفت مطبوع و جذاب در جوانان نورس بروز مى كند:
يكى شكفته شدن غريزه جنسى و ديگرى طراوت و زيبايى ايام شباب . گرچه تمايل جنسى خود به تنهايى عامل بسيار مؤ ثرى براى جلب جنس مخالف و حفظ نسل بشر است ، ولى خداوند اين تمايل آتشين را با زيبايى و جمال دختران و پسران آراسته و از اين راه رغبت آميزش را در آنان سوزان تر كرده و ميل پيوستگى آن را به يكديگر تشديد نموده است .