(عن ابى جعفر عليه السلام : قال شر الاباء من دعاه البر الى الافراط.(347) )
امام باقر عليه السلام فرمود: بدترين پدران كسانى هستند كه در اعمال محبت نسبت به فرزند زياده روى و افراط نمايند.
البته كودك نياز فراوانى به محبت دارد، اما نه از آن محبت هاى افراطى و مبالغ آميزى كه اشتها و تمايلات وى را تحريك كند. قوانين تغييرناپذيرى يافت مى شوند كه همواره در هر عصرى در اداره زندگى ها و اجتماعات تاءثير دارند و خوشبختى و آرامش روان به دست نمى آيد، مگر با در نظر گرفتن و پيروى از اين قوانين جاودان و تغييرناپذير.
يكى از آن قوانين آن است كه هر فردى ، در سايه شكيبايى و حوصله و پايدارى در مقابل وظيفه ، با دست خويش سرنوشتش را به وجود آورد، در حالى كه كودك فاسد و لوس ، ناتوان تر از آن است كه بتواند در زندگى به چنين تلاشى برخيزد. او پيوسته در يك جهان خيالى و نامتعادل به سر مى برد و تا دم مرگ مى پندارد كه يك لبخند كوچك يا يك اخم ، رحم و محبت همه كس را تحريك خواهد كرد.(348)
زندگى همواره تواءم با مشكلات و مصائب است . كودكى كه با آلام زندگى مواجه مى شود، اگر پدر و مادر نادان ، بى جهت نازش را نكشند و بى مورد حمايتش ننمايند، خودش به فكر چاره جويى مى افتد. افكار خويش را به كار مى اندازد و با صبر و حوصله مشكلات را يكى پس از ديگرى حل مى كند.
بديهى است چنين كودكى وقتى به جوانى مى رسد، مرد كار و فعاليت است و در مقابل سختى هاى زندگى مقاومت مى كند و با نيرومندى بر آن ها پيروز مى گردد. برعكس ، اطفال نازپرورده و از خودراضى ، در دوران جوانى عناصرى نالايق و بى شخصيت هستند. روح زودرنج و شكست پذيرشان درمقابل آلام زندگى تاب مقاومت ندارد و امواج نيرومند روزگار خيلى زود آنان را در هم مى شكند.