چه بسيارند دختران و پسران جوانى كه بنده شهوت و اسير هواى نفس خويشتن هستند و در راه جلب لذت و ارضاى خواهش جنسى ، به همه پستى ها و نكبت ها تن مى دهند، و سرانجام در منجلاب فحشا و بى عفتى سقوط مى كنند.
خلاصه ، براى راضى كردن شهوت جنسى ، تمايل شرف و فضيلت انسانى را در ضمير خويشتن لگدكوب مى كنند و به حيثيت و شخصيت خود و خانواده خويش پشت پا مى زنند.
(قال على عليه السلام : من غلب شهوته صان قدره .(376) )
على عليه السلام فرموده است :
آن كس كه بر تمايل جنسى خود غلبه كند و عنان شهوت را در اختيار بگيرد، قدر و شرف خود را حفظ كرده است .
(قال امير المؤ منين عليه السلام : عبد الشهوة اذل من عبدالرق .(377) )
حضرت اميرالمؤ منين عليه السلام فرموده است :
آنان كه بنده شهوت خود هستند، به مراتب ذليل تر از بردگان و غلامان زرخريدند.
(و عنه عليه السلام : من ملك نفسه علا امره ، من ملتكه نفسه ذل قدره .(378) )
و نيز فرموده است : كسى كه بر نفس سركش خود حاكم باشد، شاءن و منزلتش بالا مى گيرد، و بر عكس كه نفس شهوانى اش مالك و فرمانرواى وى باشد، به ذلت و خوارى دچار مى شود و قدر و قيمتش پست مى گردد.
شريف ترين و گران بهاترين سرمايه اى كه خداوند به نوع بشر عطا فرموده ، عقل است . عقل ، چراغ فروزان در راه زندگى است . عقل ، هادى بشر به سوى سعادت و خوشبختى است . انسان عاقل طبعا مايل است تمام اعمال خود را با دستور عقل تطبيق دهد و همواره از فرمان سعادت بخش خرد اطاعت نمايد.