بر عكس ، نوجوانى كه مورد تكريم پدر و مادر نباشد و جامعه به شخصيت وى احترام نكند، در ضمير خود احساس پستى و حقارت مى نمايد و همواره از اين احساس درونى رنج مى برد. او مى كوشد تا به هر وسيله كه ممكن است ، اظهار وجود كند و شخصيت خويش را در محيط خانواده و اجتماع اثبات نمايد.
جايى كه از راه مشروع ، به اين كار موفق نشود، به كارهاى ناروا و غير مشروع دست مى زند و با خود مى گويد:
وجود چنين جوانى براى خانواده و اجتماع مايه نگرانى و ناامنى است . او همواره در معرض انحراف و سقوط قرار دارد و ممكن است و مرتكب جرايم بزرگ و جنايات غير قابل جبرانى بشود.
(عن ابى الحسن الثالث عليه السلام : من هانت عليه نفسه فلا تاءمن شره .) (527)
امام هادى عليه السلام فرموده است : كسى كه خود را خفيف و خوار مى داند و در باطن احساس پستى و حقارت مى كند، از شر او ايمنى نداشته باش .
در روان شناسى جديد نيز موضوع تكريم نوجوانان و احترام به شخصيت آنان مورد كمال توجه قرار گرفته است . پدران و مادرانى كه به اين حق طبيعى اعتنا نمى كنند و فرزندان جوان خود را به چشم كودكى مى نگرند، از نظر علمى استحقاق نكوهش و توبيخ دارند. به عقيده دانشمندان غرب ، پاره اى از بى نظمى ها و خودسرى ها و احيانا طغيان نوجوانان ناشى از بى اعتنايى به مقام اجتماعى آنان است .
در نظر عده اى از پدران و مادران ، اطفال آن ها هيچ وقت بزرگ نمى شوند وبه آنان مى گويند تو هميشه همان كوچولوى عزيز منى . مى دانيم كه اين طرز برخورد، خيلى بر جوانان گران مى آيد. پس نبايد از عصيان آن ها تعجب كرد و با آن برچسب بيمارى زد.