جوان از نظر عقل و احساسات

محمدتقی فلسفی

نسخه متنی -صفحه : 791/ 396
نمايش فراداده

از طرف ديگر ممكن است پدر و مادر، محبت بيش از حد به كودك ا براز داند و او را وادارند كه پيوسته خودنمايى كند و بيش از آنچه واقعا هست ، برون گرا شود، و نيز ممكن است او را وادارند كه براى هرگونه تصميمى به آنها اتكا نمايد و در نتيجه وى را وابسته به دگران بارآورند. بعضى از پدران و مادران ممكن است در خانواده ايجاد كشمكش و اختلاف كنند. اين نوع عوامل همه در تكوين و تحول شخصيت كودك مؤ ثر است .(583)

(عن ابى جعفر عليه السلام قال : يحفظ الاطفال بصلاح آبائهم .(584) )

امام باقر عليه السلام فرموده است : فرزندان بشر با صلاحت اخلاقى پدران خود از خطر انحراف مصون مى مانند.

براى آنكه نقش محيط در تكوين شخصيت فرزندان تا اندازه اى واضح گردد و جوانان از چگونگى تاثير خانواده و جامعه ، در ساختن صفات اجتماعى فرزندان آگاه شوند، به اختصار درباره بعضى از موارد توضيح داده مى شود.

1. مملكت به منزله يك خانواده بزرگ ، و خانواده به منزله يك كشور كوچك است . خانواده از مجموع افراد كوچك و بزرگ به وجود مى آيد و مملكت نيز از مجموع خانواده هاى بزرگ و كوچك تشكيل مى شود و در واقع افراد، واحد خانواده ها و خانواده ها واحد اجتماع هستند.

طرز اداره خانواده

طرز اداره مملكت و روش حكومت ها در محيط اجتماعى كشور، روى فكر پدران و مادران اثر مى گذارد و شخصيت معنوى آنان به همان كيفيت پى ريزى مى شود. والدين نيز خانواده را با طرز تفكر خود اداره مى كنند و شخصيت فرزندان را به تناسب افكار خويش مى سازند و در واقع اطفال تحت تاثير محيط خانواده و اجتماع اند و به همان كيفيت بار مى آيند.

مونتسكيو مى گويد:

قوانين تربيت اولين قوانينى هستند كه بر ما حكمفرمايى مى كنند و از آن جايى كه اين قوانين ما را براى ملت بودن حاضر مى كنند، هر خانواده به خصوص بايد مطابق نقشه خانواده بزرگى كه شامل همه خانواده هاست و نامش جامعه است ، اداره شود.