جوان از نظر عقل و احساسات

محمدتقی فلسفی

نسخه متنی -صفحه : 791/ 467
نمايش فراداده

شما خوب مى دانيد كه چون عملى در مقابل ما انجام شود، ما نيز ميل مى كنيم كه آن را تكرار نماييم . اين موضوع حالت سرايت ، حالت الهام و تلقين دارد. اما غير از آن ، يك حالت ديگر نيز در انسان وجود دارد و آن تمايل به گفتن نه و مخالفت است . برحسب مزاج و اخلاق شخصى و سن و سال ، گاهى اين غريزه و گاهى آن تفوق مى يابد.

هر دوى اين غريزه ها مفيدند، اولى با تلقين آن چه نسبت به ما بيگانه بود، و جود ما را غنى تر مى سازد و دومى نيروى مقاومت به ما مى دهد و لزوم انجام كارى غير از كار دگران را تلقين مى نمايد. اگر اين غريزه بيش از حد خود پيشرفت كنند، اولى انسان را مقلدى سست و بى اراده بار مى آورد و دومى شخص را منفى باف و بى حاصل مى سازد. به طور طبيعى و عادى ، اين هر دو غريزه در رفتار شخص مؤ ثرند. (696)

تقليد كوركورانه

يكى از مشكلاتى كه بر سر راه تبليغ پيامبران الهى وجود داشت ، تقليدهاى كوركورانه مردان متعصب از روش هاى ناپسند و گذشتگان بود. فرستادگان خداوند براى آن كه مردم مشرك و گناهكار را از بت پرستى و آلودگيهاى اخلاقى برهانند و موجبات خوشبختى و سعادتشان را فراهم آورند، آنان را به تفكر و تدبر دعوت مى نمودند و از آنها مى خواستند كه در شناختن حق و باطل ، از نيروى عقل خويش استفاده كنند، ولى مشركين نادان متعصب ، در حفظ عقايد باطل و تصحيح اعمال نارواى خويش ، تنها به روشهاى پدران خود تكيه مى كردند و تقليد از عقايد و رفتار نادرست گذشتگان را سند صحت افكار و اعمال باطل خود قرار مى دادند. واضح است كه چنين تقليدهاى جاهلانه و بى اساس تا چه حد در خمودى عقل مؤ ثر است و چگونه فروغ خود را تيره و تار مى سازد.

پيروى هاى احمقانه

(قال هل يسمعونكم اذ تدعون . او ينفعونكم او يضرون . قالوا بل وجدنا آباءنا كذلك يفعلون . ) (697)

ابراهيم خليل به بت پرستان مى فرمود: آيا اين مى شنوند وقتى شما آنها را مى خوانيد؟

يا آن كه مى توانند به شما سود يا زيانى برسانند؟

در جواب گفتند: ما پدران و مادران خود را ديديم كه چنين مى كردند.