قال الله العظيم فى كتابه : ... ان الله لا يغير ما بقوم حتى يغيروا ما بانفسهم .(781)
فراگرفتن صفات حميده و خلقيات پسنديده ، يكى از شرايط اساسى اظهار وجود و اثبات شخصيت اجتماعى است . جوانى كه داراى سجاياى اخلاقى است ، هرچند كوچك باشد، در جامعه عزيز و محبوب است . او مى تواند به شايستگى با مردم بيامزد و در سازشهاى اجتماعى پيروز گردد.
بر عكس ، جوانى كه دچار سيئات اخلاقى و ملكات ناپسند است ، هر قدر بزرگ باشد، مردم از وى متفرند، او نمى تواند خود را با جامعه تطبيق دهد و شخصيت شايسته اى را احراز نمايد.
(قال على عليه السلام : سوء الخلق يوحش القريب و ينفر البعيد. ) (782)
على عليه السلام فرموده است : خلق بد، دوست و خويشاوند را مى رماند و بيگانه و ناشناس را به اعراض و بى اعتنايى وامى دارد.
(و عنه عليه السلام : رب عزيز اذله خلقه و ذليل اعزه خلقه . ) (783)
و نيز فرموده است :
چه بسا عزيزانى كه اخلاق ناپسند، آنها را به ذلت و خوارى انداخته و چه بسا مردم پست و كوچكى كه صفات پسنديده ، آنان را عزيز و محبوب ساخته است .
مسئله اخلاق در زندگى بشر به اندازه اى مهم و قابل ملاحظه است كه خداوند، در قرآن شريف ، تغيير اوضاع و احوال فردى و اجتماعى مردم را به تغيير خلقيات و ملكات نفسانى آنان مرتبط نموده است .
(ان الله لا يغير ما بقوم حتى يغيروا ما بانفسهم . )
خداوند اوضاع هيچ مردمى را تغيير نمى دهد، مگر آنكه خودشان صفات نفسانى و ملكات روحى خويش را دگرگون سازند.