جوان از نظر عقل و احساسات

محمدتقی فلسفی

نسخه متنی -صفحه : 791/ 528
نمايش فراداده

تنها عكس العمل او اين است كه فقط به روى خودش نياورد، ولى همين خودخورى و سركوبى غرور و احساسات است كه مقدمه بدبختى هاى بعدى و ناراحتى هاى فكرى او مى شود. احساسات جريحه دار، وقتى كه به وسيله اى التيام نيافت ، به ضمير ناآگاه مى خزد و تمام انرژيهاى سر كوفته را دور و بر خود جمع كرده و مايه تباهى انديشه و اختلال فكر مى گردد.(799)

جوان محصلى كه لكنت زبان داشت و نمى توانست روان سخن بگويد، در نامه خود نوشته بود با آن كه خوب درس خوانده ام و هميشه در امتحانات قبول شده ام ، ولى كندى زبانم مرا به سختى رنج مى دهد، جرات ندارم با كسى صحبت كنم ، هميشه در آخر كلاس مى نشينم و حتى المقدور خود را از چشم دبير پنهان نگاه مى دارم ، زيرا مى ترسم از من سئوالى كند و در جواب ، زبانم بگيرد و همكلاسانم مرا استهزا نمايند.

نوشته بود جرات نمى كنم ساعت به دستم ببندم از ترس اين كه مبادا كسى كه من وقت را سؤ ال كند و در جواب ، بر اثر لكنت زبان ، مورد تحقير و اهانت واقع شوم .

(تجزيه و تحليل روانى كه از يك استاد دانشگاه به عمل آمد، نشان داد كه عقده حقارتى كه وى از آن رنج مى برده ، از دوران تحصيلى او در دبستان به وجود آمده بوده است . بدين معنى كه وى بلندترين شاگردان بود و هنگام بازى يا استراحت و تفريح ، قبل از همه ، او به چشم اولياى مدرسه مى رسيد. از اين رو هر وقت اتفاقى در مدرسه مى افتاد، براى تنبيه سايرين ، بلافاصله او را از صف بيرون كشيده و وسيله عبرت قرار مى دادند. هرچند در پاره اى از موارد اين عمل به جا بود، ولى اين طفل از همان وقت احساس ‍ مى كرد كه در بيشتر مواقع مورد ظلم و ستم قرار گرفته است و اين بدبختى هم علتى جز بلندى قد او نداشته است .) (800)

خوشبختانه با پيشرفت هاى كه در علوم مختلف نصيب بشر شده است ، در جهان امروز، پاره اى از عيوب و نقايص موروثى ، مانند شكاف لب و پيچيدگى چشم و عوارضى نظاير آن ها علاج پذيرند.