جوان از نظر عقل و احساسات

محمدتقی فلسفی

نسخه متنی -صفحه : 791/ 537
نمايش فراداده

عقده حقارت و ترس

جوانى كه بر اثر سوء تربيت پدر و مادر، دچار عقده حقارت شده و به خود اطمينان ندارد، همواره گرفتار حالت انفعالى ترس است . او خويشتن را كوچك تر از اين مى داند كه با جامعه بياميزد و اظهار وجود نمايد.

به همين جهت ، موقعى كه با مردم مواجه مى گردد، خود را گم مى كند و از مجموع حركات ناموزون و گردش چشم و لرز اندام و عرق پيشانى و سخنان در هم و پر اضطراب ، مراتب نگرانى و ترسش به خوبى خوانده مى شود.

گاهى اين قبيل جوانان ، براى آن كه حقارتشان پنهان بماند و ترسشان آشكار نشود، به حركات متهورانه اى دست مى زنند و سخنانى كه حاكى از قدرت و شهامت باشد به زبان مى آورند، غافل از اين كه رفتار گفتار ساختگى ، ترس ‍ باطنى را از ميان نمى برد و خاطر مضطرب و نگران را آرام نمى كند.

مانند آن سه كودك كه آنان را به تماشاى باغ وحش برده بودند. همين كه شير را با آن يال و كوپال ديدند كه در قفس مى غرد و قدم مى زند، يكى از بچه ها زير دامان مادر پنهان شد و به گريه افتاد.

ديگرى رنگ پريده و لرزان گفت : (من از شير نمى ترسم )

سومى خيره به شير نگاهى كرد و پا را محكم به زمين زد و گفت :

(مادر جان ، بگذار بروم به روى شير تف بيندازم .)

(حس ترس در هر يك از اين سه كودك به نوعى ظاهر مى شود، حال آن كه بغير از اولى ، آن دو تاى ديگر خيال مى كنند كه نمى ترسند يا ترس خود را به نحوى مى پوشانند.) (812)

ترس و تباهى جسم و جان

ترسهاى نابه جا و بى مورد براى همه طبقات مردم ، به خصوص نسل جوان كه در بهار عمر و آغاز زندگى اجتماعى قرار دارند، بسى جانكاه و خطرناك است و اگر پايدار بماند، باعث ناكامى و محروميت و مايه تباهى جسم و جانشان خواهد شد.

(قال على عليه السلام : من هاب خاب . ) (813)

على عليه السلام فرموده : كسى كه مى ترسد به مقصد نمى رسد و زيان نمى بيند.

(ترسى كه به عمل لازم و مفيدى منتهى نشود، جان و تن را مى كاهد. زيرا ترشحاتى كه در موقع وحشت از غده ها مى شود، اگر به مصرف فعاليت عضلات نرسد، زهرى است كه در بدن ويرانى مى كند و طرز تفكر و رفتار ما را مختل مى سازد.)(814)