جوان از نظر عقل و احساسات

محمدتقی فلسفی

نسخه متنی -صفحه : 791/ 551
نمايش فراداده

بشر از يك طرف خواستار عز اجتماعى و تكريم عمومى است و خواهش ‍ احترام و محبوبيت ، كه از شاخه هاى غريزه حب ذات است ، به طور طبيعى در نهاد تمام مردم وجود دارد و براى نيل به آن ، در كمال جديت مجاهده و كوشش مى نمايد.

ارضاى اين تمايل عالى انسانى و جلب احترام عمومى ، تنها براى كسانى ميسور است كه خود صاحب علو همت و عزت نفس باشند. انان كه اسير زبونى و فرومايگى هستند، نه تنها به عز اجتماعى نايل نمى شوند، بلكه با همان خوى ناپسند، موجبات ذلت و خوارى خود را فراهم مى آورند.

ناسازگارى تمايلات

از طرف ديگر، بشر داراى غريزه تملك و علاقه مند به جمع آورى مال و ثروت است و از ارضاى اين تمايل بسى خشنود مى گردد. جالب آن كه احساس مال دوستى در باطن آدمى به قدرى وسيع و پردامنه است كه اگر يك فرد، معادل صد برابر احتياجات زندگى تمام عمر خود، ثروت جمع آورى كند، قانع نمى شود و با حرص و ولع در اين فكر است كه مال بيشترى به دست آورد و بر اندوخته هاى خويشتن بيفزايد.

ولع و حرص بشر

(قال رسول الله صلى الله عليه و آله : لو كان لابن آدم و اديان من مذهب لا بتغى و رائهما ثالثا. (833) )

رسول اكرم (ص ) فرموده :

اگر فرزند آدم به طرفيت دو رودخانه بزرگ ، سيل طلا در اختيار داشته باشد، باز هم قرار نمى گيرد و در طلب ثروت هاى ديگرى است .

منشا روانى حرص بشر در جمع آورى ثروت ، حالت نگرانى و بدبينى به آينده مجهول است . آدمى از فقر و تهى دستى فرداى خود مى ترسد. به همين جهت ، در جمع آورى مال حرص مى زند و نسبت به آن چه در اختيار دارد، بخل مى ورزد و به دگران مساعدت نمى نمايد.

(قال رسول الله صلى الله عليه و آله : ان الجبن و البخل و الحرص غريزه واحده يجمعها سو الضن . (834) )

پيغمبر اكرم فرموده است :

ترس و بخل و حرص شاخه هاى يك غريزه هستند و قدر جامعشان بدگمانى به آينده ناشناخته يا سو ظن به الطاف كريمانه الهى است .