دكتر كارل مى گويد:
(بسيارى از افراد امروزى آن قدر به زندگى حيوانى نزديك اند كه مطلقا جوياى ارزش هاى مادى هستند. بدين جهت زندگى آنان خيلى كم مايه تر از حيوانات است ، زيرا فقط ارزش هاى معنوى مى تواند به ما روشنايى و شادى ببخشد. هر كس بايد در لحظه اى از زندگى خود بين راه مادى و انسانى يكى را انتخاب كند. يعنى پيروى از قانون تعالى و روانى را ياد كند يا بپذيرد. تعالى روانى در طول تكامل هر فرد، نه تنها يك قانون اصلى زندگى انسانى ، بلكه يكى از خصايص آن است .) (857)
در نهاد آدمى دو قسم تمايل به قضاى حكيمانه الهى آفريده شده است :
يك قسم خواهش هاى غريزى و انگيزه هاى شهوى است كه مشترك بين انسان و حيوان است و قسم ديگر تمايلات عاليه انسانى است كه به بشر اختصاص دارد. مانند فطرت توحيد، علاقه بشر و عزت نفس ، ميل به عدل و انصاف ، خواهش وفاى به عهد و اداى امانت ، تمايل به عفو و احسان و نظاير آن ها.
ارضاى غرايز و تمايلات طبيعى ، مايه ادامه زندگى و جلب لذايذ و تاءمين خوشبختى مادى است و احياى تمايلات عاليه انسانى ، باعث تكامل روح و تعالى روانى و نيل به سعادت معنوى است .
حيوانات با هدايت تكوينى خداوند، غرايز خود را آزادانه به كار مى بندند و اين آزادى كمترين ضررى به مصلحت هاى فردى و نوعى آن ها نمى زند ولى انسان نمى تواند در اعمال غرايز خود مانند حيوانات ، آزادى بى قيد و شرط داشته باشد، زيرا مواردى اتفاق مى افتد كه ارضاى غريزه حيوانى مستلزم سركوب كردن تمايل معنوى و شرف انسانى است .