جوان از نظر عقل و احساسات

محمدتقی فلسفی

نسخه متنی -صفحه : 791/ 592
نمايش فراداده

غريزه جنسى با قدرت و نيرومندى بروز مى كند و تمام وجود جوان را مسخر خود مى سازد اتفاقا با دختر زيبايى برخورد مى كند. به او علاقه مند مى شود. مجذوبش مى گردد. رفته رفته محبت به صورت عشق سوزانى در مى آيد و قرار و آرام را از وى سلب مى كند. مى كوشد تا به هر وسيله كه ممكن است ، به وصل او برسد و تمايل جنسى خود را به وسيله آن محبوب خواستنى و دلپذير ارضا نمايد.

اگر بتواند با او ازدواج كند و تمايل آتشين خود را در چهار چوبه شرع و قانون و با حفظ اصول اخلاق و انسانيت اعمال نمايد، توانسته است با اين عمل ، كه موافق تعاليم دينى و علمى است ، غريزه جنسى كه وجدان اخلاقى خويش را با هم ، هم آهنگ سازد و هر دو خواهش را يك جا ارضا نمايد.

اگر نتواند يا نخواهد با او ازدواج كند يا دختر به عللى حاضر نيست به همسرى وى در آيد، در اين صورت جوان دلباخته ، كه به شدت در فشار عشق و تمايل جنسى قرار دارد، به دو صورت مى تواند عمل كند.

جوان بر سر دو راهى

اول آن كه از دختر چشم بپوشاند و با نفس خويش مجاهده نمايد تا فكر او را از صفحه خاطر بزدايد و تدريجا فراموشش كند دوم آن كه همچنان از پى او برود و مقصد خود را كه دست يافتن به دختر و ارضاى شهوت جنسى است ، دنبال كند و براى نيل به هدف غريزى خويش ، به هر كارى كه پيش ‍ آيد دست بزند. فرض دوم است كه مى تواند منشاء حوادث نامطلوبى گردد و انگيزه غريزه جنسى ، جوان عاشق را كور و كر كند و او را ارتكاب جرايم بزرگ و اعمال ضد وجدانى وادار سازد.

چه بسيار اتفاق افتاده كه بعضى از جوانان ، شيفته دخترانى پاكدامن و عفيف شده اند و براى آن كه شهوت خود را موقتا ارضا كنند و به وسيله آن كامياب شوند، با خودسازى و وعده هاى دروغ ، آن ساده دلان را فريب داده و ناجوانمردانه با حيله و نيرنگ ضد وجدانى ، آن ها را به دام خويش ‍ افكنده اند و به قيمت يك يا چند روز كامرانى و شهوت پرستى ، حيثيت و شرفشان را بر باد داده و براى هميشه آنان را بدبخت و تيره روز ساخته اند.