جوان از نظر عقل و احساسات

محمدتقی فلسفی

نسخه متنی -صفحه : 791/ 621
نمايش فراداده

يك روز، رسول اكرم ، بعد از اداى فريضه صبح ، بشارت قبول توبه و پايان دوره محروميت و محكوميت آن سه نفر را اعلام نمود و بدين وسيله حيات اجتماعى آنان را تجديد كرد و عز و حيثيتشان را برگردانيد. اين خبر مهيج ، شهر مدينه را غرق شادى و مسرت كرد و موجى از وجد و سرور در بين تمام طبقات مردم پديد آورد.

پيشواى اسلام ، افسران متخلف را به زندان و شكنجه و اعدام محكوم نساخت ، بلكه از عزت و شرافت اجتماعى استفاده كرد و به كيفر ننگ و بدنامى مجازاتشان نمود. اعراض و بى اعتنايى مردم براى آنها از هر زندانى سخت تر و از هر كيفرى جانكاه تر بود. با آن كه ظاهرا آزادى داشتند و مى توانستند در جامعه رفت و آمد كنند، ولى فشار افكار عمومى ، دنيا را در نظرشان تنگ و زندگى را غير قابل تحمل ساخته بود.

انگيزه درستكارى

آرى ، در كشورهاى كه اركان اجتماع براساس عزت و شرافت استوار باشد، براى حسن اجراى قوانين لازم نيست همه جا از كيفرهاى خشن استفاده شود، زيرا در نظر مردم شرافتمند، مجازات ننگ و بدنامى به مراتب از شكنجه و زندان و اعدام سخت تز است .

شرف انسانى ، خود انگيزه درستكارى و محرك آدمى در راه وظيفه شناسى است . كسى كه با كرامت نفس و شرافت طبع پرورش يافته و با سجيه عزت و فضيلت بار آمده است به تمايل روانى و به كشش اخلاقى و انسانى به راه درستكارى و انجام وظيفه مى رود.

(قال على (عليه السلام ): الكريم يرى مكارم افعاله دينا عليه يقضيه .) (944)

على (عليه السلام ) فرموده :

در نظر انسان شريف و كريم النفس ، نيكوكارى و حسن عمل ، دينى است كه بر ذمه اوست و خويشتن را به اداى آن مواظف مى داند. ايام شباب ، دوران شرافت دوستى و عزت خواهى است .