(قال على عليه السلام : من لم يرض من صديقه الابايثاره على نفسه دام سخطه . (972) )
على عليه السلام فرموده است :
خود پسند نادانى كه از رفيق خويش توقع بى جا مى كند و در رفاقت از وى خشنود نمى گردد، مگر آن شخصيت خود را ناديده انگارد و رفيق نادانى را بر خود ترجيح دهد، همواره در خشم و ناراحتى خواهد ماند، زيرا هيچ رفيق عاقلى به اين گذشت احمقانه تن نمى دهد.
با بيدارى غريزه جنسى ، جوان متوجه به درون خود مى شود. جهان اشياء برايش مانند دوره قبل ارزش ندارد و به جهان اجتماعى گروه خود مى گرايد. جوانان اطمينان قبلى خود را از دست مى دهند و به واسطه همين عدم اطمينان ، مركز گفتار و كردار ايشان من آن هاست و چون جهان محيط به گرد من جوانان نمى گردد، خواه و ناخواه از محيط دلخوشى ندارد و پيوسته گله دارند.
اعتراض و انتقاد مى كنند. از اوضاع و احوال دلخوش نيستند و قوه فاعله و اراده ايشان ضعيف و سست مى شود، مثل اين كه رابطه اى غير مستقيم بين اين دو حال ، يعنى حال اعتراض و سستى اراده وجود دارد. همه چيز را نسبت به تمايلات خود مى سنجند و ثبات عقيده ندارند و بر اثر همين خصوصيات است كه به آسانى بازيچه اين و آن مى شوند. بعضى اوقات اين احساسات و تمايلات به طور شديدى يك طرفى سير مى كنند و موجبات تاءثرات و عواطف خطرناكى را براى فرد فراهم مى نمايند. (973)