جوان از نظر عقل و احساسات

محمدتقی فلسفی

نسخه متنی -صفحه : 791/ 693
نمايش فراداده

نتايج انقلاب صنعتى

پيشرفت علوم و صنايع ، طبيعت را بيش از بيش مسخر دست بشر ساخت و قدرت بهره بردارى اش را از ذخاير و منابع مختلف زمين به قدرى بالا برد كه قابل قياس با دوره كشاورزى نيست انقلاب صنعتى در قرن هيجده هم روى مى دهد بر اثر اين انقلاب ، كه در قرن نوزدهم و بيستم به بسيارى از جامعه هاى ديگر سرايت مى كند، صنايع با شتابى افزاينده توسعه مى پذيرند و صنايع دستى را از اعتبار مى اندازند و در تمام شئون زندگى انسان رخنه مى كنند.

ماشين كارى جاى دست كارى را مى گيرد و اقتصاد ديرينه ، كه كانونش خانواده بود، از اهميت مى افتد. ماشين ، نه تنها به مزارع كشيده مى شود و كميت و كيفيت توليد كشاورزى را بالا مى برد، بلكه وسيله تهيه تمام وسايل زندگى مى گردد.

توليد عظيم ماشينى ، داد و ستد را وسعت مى بخشد و معاملات پيچيده پولى را جايگزين معاملات ساده قديم مى كند. چون در اين دوره كارخانه محور زندگى اقتصادى جامعه به شمار مى رود، مى توان آن را دوره اقتصاد كارخانه اى ناميد.

در اقتصاد كارخانه اى ، نيروى ماشين ، كه جانشين نيروى انسان و حيوان مى شود، همواره شدت و وسعت بيشترى مى گيرد. در ايالات متحده آمريكا، در اوسط قرن نوزدهم ، فقط 25 درصد نيروهاى صنعتى از ماشين به دست مى آمد، در صورتى كه در اوسط قرن بيستم 6/98 درصد نيروها از ماشين مى زايد. (1066)

در دوران كشاورزى ، اكثر نيروى انسانى هر كشور در راه زراعت و دامدارى و تهيه خواربار و تاءمين حوايج ضرورى زندگى مصروف مى شد. زيرا از يك طرف اطلاعات مردم در علوم طبيعى ناچيز بود و نمى توانستند حداكثر استفاده را از منابع طبيعى بنمايند و از طرف ديگر، در كارهاى كشاورزى و اداره امور زندگى ، اغلب از نيروى محدود حيوانى استفاده مى كردند.

بديهى است در چنين شرايطى عده قليلى مى توانستند به كسب دانش ‍ بپردازند و مدارج علمى را بپيمايند يا در ساير امورى كه با زندگى ارتباط مستقيم نداشت ، وارد شوند.