(فقال ابوقتاده : يا رسول الله ان العدو قد انصرف فان رايت ان نستبق . فقال نعم . فاستبقوا فخرج الله سابقا عليهم . ) (1122)
ابوقتاده كه يكى از سواران بود، به حضرت عرض كرد: دشمن برگشته است . اگر موافقت فرماييد، در اين فرصت يك مسابقه اسب دوانى برقرار كنيم .
رسول اكرم جواب مثبت داد. مسابقه آغاز شد، سرانجام آن حضرت از همه پيشى گرفت و مسابقه را برد.
(روى ان النبى صلى الله عليه و آله مر بقوم من الانصار يترامون فقال رسول الله (ص ): انا مع الحزب الذى فيه ابن الاردغ فامسك الحزب الاخر و قالوا لن يغلب حزب فيه رسول الله فقال ارموا فانى ارمى معكم فرمى مع كل واحد منهم رشقا. ) (1123)
رسول اكرم بر مردمى از انصار كه مشغول تيراندازى بودند، گذر كرد و داوطلب شد كه در مسابقه آن ها شركت كند.
فرمود: من با گروهى كه ابن اردع در آن است همكارى مى كنم .
دسته مقابل با شنيدن سخن آن حضرت ، از تيراندازى دست كشيدند و گفتند گروهى كه رسول اكرم در آن تيراندازى كند، هرگز مغلوب نخواهد شد.
براى آن كه مسابقه تعطيل نشود، فرمود: من با هر دو گروه همكارى مى كنم .
مجددا مسابقه شروع شد و پيغمبر با هر دو دسته تيراندازى كرد.
( ابى عبدالله عليه السلام : انه كان يحضر الرمى و الرهان . ) (1124)
امام صادق عليه السلام شخصا در مسابقه تيراندازى حاضر مى شد و در شرطبندى آن شركت مى فرمود.
امام صادق عليه السلام فرمود: من در معيت پدرم به مجلس هشام بن عبدالملك در شام وارد شديم ، او بر كرسى خلافت نشسته بود. نظاميان و نزديكانش در اطراف وى برپا ايستاده بودند، در ديدگاه خليفه ، هدفى براى تيراندازى قرار داشت و بزرگان قومش در حضور وى تيراندازى مى كردند. به محض آن كه وارد مجلس شديم ، از پدرم خواست كه با شيوخ عرب تيراندازى كند.
حضرت فرمود: من پير شده ام . ممكن است مرا معاف بدارى .