اگر افراد بر اثر تعالى نفس از لذت عفو و اغماض آگاه گردند و بفهمند كه در عفو لذتى است كه در انتقام نيست ، با كمال ميل و رغبت از اين خوى انسانى استقبال مى كنند و خويشتن را از صفت سبعانه انتقام بر حذر مى دارند. اگر به خوبى درك كنند كه تسكين آلام دردمندان و شاد كردن دلهاى شكسته يتيمان ، بيش از جمع مال لذت دارد، با گشاده رويى به اين روش انسانى مى گرايند و قسمتى از ثروت خود را در راه دگردوستى و براى جلب لذت معنوى صرف مى كنند.
انبياى الهى با احياى فطرت توحيدى بشر، برنامه انسان سازى خود را آغاز كردند و در ظل ايمان به خداوند، مردم را به انجام وظايف انسانى و مكارم اخلاقى وادار ساختند و به آنان خاطرنشان نمودند كه خداى را پرستيدن و به خلق خدا نيكى كردن ، مايه رضا و خشنودى پروردگار بزرگ است و براى انسان به ايمان ، جلب رضاى الهى از هر نعمتى گواراتر و از هر لذتى مطبوع تر است .
(قال الصادق عليه السلام : اوحى الله عزوجل الى داود يا داود بى فافرح و بذكرى فتلذذ و بمناجاتى فتنعم . ) (1148)
امام صادق (ع ) فرمود:
خداوند به داود پيغمبر وحى فرستاد: اى داود، به وجود من شادى كن و از ياد من لذت ببر و با مناجات من متنعم باش .
خداپرستان واقعى در مقام دگردوستى و اداى وظيفه انسانى ، به بينوايان كمك مى كنند و گرسنگان را غذا مى دهند و هدف آنان در اين خدمت صادقانه ، بهره مند شدن از تجليل و تمجيد مردم نيست ، بلكه لذت آن ها در اين عبادت جلب رضايت و خشنودى خداوند بزرگ است .
(انما نطعمكم لوجه الله لا نريد منكم جزاء و لا شكورا. ) (1149)
براى خدا اطعام مى كنيم و در اين كار از شما انتظار پاداش و سپاسى نداريم .