چنانچه گفته شد نماز انسان را از اعمال زشت باز مىدارد و در قرآن و سنّت عامل دورى انسان از فحشا و منكرات شمرده شده است. با اين توصيف كه نماز، تنها ذكر الهى باشد كه اين همه اثر داشته باشد جاى اين سئوال است كه: پس چرا بسيارى از افراد خصوصاً جوانان با اينكه اهل نمازند چنين آثارى در زندگىشان مشهود نيست؟ اگر قرآن مىفرمايد: اِنّ الصلاةَ تنهى عنِ الفحشاء والمنكر «همانا نماز از فحشا و زشتى دور مىكند»(1).
پس چرا بسيارى از افراد نماز مىخوانند ولى دامان آنان به گناهان و زشتىها آلوده است؟
اگر آثار نماز، نورانيت قلب و طهارت باطن باشد چگونه قلب پاك و طاهر، آلودگى و پليدى را پذيراست؟
در پاسخگويى به اين سئوال عالمان دينى و مفسران، اقوال متعددى را بيان داشتهاند كه به صورت فشرده بيان مىشود.
1 ـ برخى از ايشان در مقام جواب به اين اشكال، در مفهوم و معناى نماز، دقيق شدهاند و گفتهاند كه منظور از نماز در اين آيه كه مىفرمايد: «نماز بخوان همانا نماز تو را از فحشاء و منكرات دور مىسازد» به معناى دعاست و مراد دعوت كردن و تشويق نمودن مردم است به امر الهى و معنى آيه اين است كه: قيام كن به دعوت كردن مردم به سوى
1 ـ سوره مباركه عنكبوت، آيه 45.