چهل داستان و چهل حدیث از حضرت علی (ع)

عبد الله صالحی

نسخه متنی -صفحه : 39/ 2
نمايش فراداده

 

چهل داستان و چهل حديث از حضرت علي (ع)

 

پيش گفتار

 

به نام هستى بخش جهان آفرين شكر و سپاس بى منتها، خداى بزرگ را، كه ما را از امّت مرحومه قرار داد؛ و به صراط مستقيم ، ولايت مولاى متّقيان ، امير مؤ منان ، علىّ ابن ابى طالب عليه السلام هدايت نمود.

 

و بهترين تحيّت و درود بر روان پاك پيامبر عالى قدر اسلام ؛ و بر اهل بيت عصمت و طهارت ، خصوصا اوّلين خليفه بر حقّش امام اميرالمؤ منين ، صلوات اللّه عليهم .

 

و لعن و نفرين بر دشمنان و مخالفان اهل بيت رسالت عليهم السلام كه در حقيقت ، دشمنان خدا و قرآن هستند.

 

نوشتارى كه در اختيار شما خواننده محترم قرار دارد، برگرفته شده است از زندگى سراسر آموزنده اوّلين ايمان آورنده به خدا و رسول ؛ و اوّلين مظلوم عالم ، آن انسان كامل و تمام عيار حقّ و حقيقت ، كه طبق روايت مخالف و موافق ، پيامبر اسلام صلّى اللّه عليه و آله در عظمت او فرمود:

 

((عليّ مع الحقّ، و الحقّ مع عليّ))؛ هر كجا علىّ عليه السلام باشد، حقّ همان جا است و هر كجا حقّ باشد، علىّ آن جا است يعنى ؛ آن دو از يكديگر جدائى ناپذيرند .

 

و صدها آيه قرآن ، حديث قدسى و روايت در منقبت و عظمت آن دليرمردِ ايمان و تقوا، با سندهاى بسيار متعدّد، در كتاب هاى مختلف وارد شده است .

 

و اين مختصر، ذرّه اى از قطره اقيانوس بى كران وجود جامع و كامل آن امام همام مى باشد، كه برگزيده و گلچينى است از ده ها كتاب معتبر(1) در جهت هاى مختلف : عقيدتى ، سياسى ، عبادى ، اقتصادى ، اجتماعى ، اخلاقى ، تربيتى و ... .

 

باشد كه اين ذرّه دلنشين و لذّت بخش مورد استفاده و إ فاده عموم علاقه مندان ، خصوصا جوانان عزيز قرار گيرد.

 

و ذخيره اى باشد:

 

((لِيَوْمٍ لايَنْفَعُ مالٌ وَ لابَنُون إِلاّ مَنْ اءَتَى اللّه بِقَلْبٍ سَليم لى وَ لِوالِدَىّ، وَ لِمَنْ لَهُ عَلَيَّ حَقّ)) ان شاء اللّه تعالى .

 

مؤ لّف

در مدح و منقبت امام علىّ عليه السلام

 

 

  • تا صورت پيوند جهان بود، علىّ بودشاهى كه ولىّ بود و وصىّ بود، علىّ بودآن شير دلاور كه ز بَهر طَمَع نفسآن كاشف قرآن كه خدا در همه قرآنآن شاه سرافراز كه اندر ره اسلامآن قلعه گشائى كه در از قلعه خيبربر كند به يك حمله و بگشود، علىّ بود

  • تا نقش زمين بود و زمان بود، علىّ بودسلطان سخا و كرم و جود، علىّ بوددر خوان جهان پنجه نيالود، علىّ بودكردش صفت عصمت و بستود، علىّ بودتا كار نشد راست نياسود، علىّ بودبر كند به يك حمله و بگشود، علىّ بودبر كند به يك حمله و بگشود، علىّ بود