حضرت معصومه (سلام الله علیها) و شهر قم

محمد حکیمی

نسخه متنی -صفحه : 36/ 6
نمايش فراداده

لدوابكم علقا كثيرا. قال : (اما هذا الذى زعمتم انه منكم خلق ، تعظمون به الامراء، فو الله ما بنتفع بهذا الامراء، و انكم لتشقون به على انفسكم و ابدانكم ، فلا تعودواله ! و اما دوابكم هذه ، فان احببتم ان ناخذها منكم فنحسبها من خراجكم ، اخذناها منكم . و اما طعامكم الذى صنعتم لنا، فانه نكره ان ناءكل من اموالكم شيئا الا بثمن ). قالو: يا اميرالمؤ منين ! فان لنا من العرب موالى و معارف ، فتمنعا ان نهدى لهم ، و تمنعهم ان يقبلوا منا؟ قال :(كل العرب لكم موال ، و ليس ينبغى لاحد من المسلمين ان يقبل هديتكم ، و ان غصبكم احد فاءعلمونا... (19) .

هنگامى كه على از شهر انبار مى گذشت ، بنوخشنوشك كه بزرگان آن شهر بودند از او پيشباز كردند و در برابر او پياده شدند و در ركاب او دويدند. و جون از ايشان پرسيدند كه اين استرها چيست ، و اين چه كار است كه مى كنيد؟ گفتند: اين را براى تو هديه آورده ايم . و براى شما و مسلمانان خوراكى آماده ساخته و براى مركبهايتان عوفه فراوان حاضر كرده ايم . على گفت : (اما آنكه خيال مى كنيد رسمى است ميان شما براى بزرگداشت اميران ، به خداى سوگند مه اين كار براى اميران سودى ندارد، و براى شما رنج و خستگى دارد، ديگر باره چنين مكنيد! اما چار پايان شما را، اگر دوست داريد، به عنوان بخشى از خراج (نه هديه ) از شما مى پذيريم .و اما درباره خوراكى كه براى ما فراهم آورده ايد، بايد بگويم مه دوست نداريم بدون پرداختن بها چيرى از اموال شما بخوريم ). گفتند: اى اميرالمؤ منان ! ما آنرا ارزيابى مى كنيم و سپس بهاى آنرا مى پذيريم . گفت : (در آن صورت چنانكه هست قيمتگذارى نمى كنيد، ما به خوراك ديگرى اكتفا مى كنيم ). گفتند: اى اميرالمؤ منان ! ما در ميان اعراب دوستان و آشنايانى داريم ، آيا ما را از آن باز مى دارى كه به ايشان چيزى هديه دهيم ، و آنان را از پذيرفتن هديه از ما منع مى كنى ؟ گفت : (همه اعراب دوستان شمايند، و بر هيچ يك از مسلمانان روا نيست كه هديه شما را بپذيرد، و اگر كسى چيزى به زور از شما گرفت ما را آگاه سازيد...).

8- امام على (ع ):

فوالله ما انا و اجيرى هذا الا بمنزله واحده . و اومى بيده الى الاجير (20) .به خدا سوگند كه من و اين مزدورم سهمى برابر داريم ، و با دست اشاره به مزدور كرد.

9- امام على (ع ):

ان الله تعالى فرض على ائمه العدل (حق )، ان يقدروا انفسهم بضعفه الناس ، كيلا يتبيغ بالفقير فقره (21) . خداوند متعال بر امامان راستين واجب كرده است كه زندگى خود را با ضعيف ترين مردمان هم سطح سازند، تا فقر فقير او را از جا به در نبرد.

10- امام رضا(ع ):

فدعا يوما بمائده له ، فجمه عليها مواليه من السودان م غيرهم . فقلت : جعلت فداك ! لو عزلت لهؤ لاء مائده ؟ فقال : مه ان الرب - تبارك و تعالى - واحده و الام واحده ، و الاب واحده ، والجزاء بالاعمال (22) .

عبد الله بن صلب گويد: مردى از مردم بلخ گفت : در سفر امام رضا(ع ) به خراسان با او همراه بودم ؛ روزى گفت تا سفره انداختند، و غلامان سياه و غير سياه خود را به سر سفره دعوت كرد. به او گفتم : فدايت شوم ، آيا بهتر نيست كه اينان بر سر سفره اى جداگانه بنشينند؟ گفت : خاموش ! كه پروردگار همه يكى است ، و مادر يكى ، و پدر يكى ، و پاداش به اعمال است .

اينها نمونه هاى بسيار اندكى بود از ارزشها و معيارهايى كه اسلام به جامعه انسانى داد، و اصول و تعاليمى بود كه رهبران اسلام آموزش دادند، و تنها در سخن و وعده هاى زمامداران ظاهر نگشت ، بلكه در عمل و رفتار پيامبر تحقق يافت و در دوران حكومت علوى ، آرمانى ترين شكل اين ارزشها و معيارها در عينيت زندگى تحقق پذيرفت .

اين تعاليم و اين ايدئولوژيك بود كه پس از تفكر طبقاتى و ضد انسانى ساسانى و تحميلها و خود كامگى هاى حاكمان پيش از اسلام ، توده ها را به اسلام جذب كرد.

4- گرايش به تشيع

آموزشهاى قرآنى و آزادى و برادرى اسلامى و اصول عدالت و قسطى را كه از سخن پيامبر شنيده و از مكتب او فرا گرفته بودند، تجسم عينى آن را در مكتب امام على (ع ) يافتند و تداوم آنرا نيز در گفتار و كردار آن امام بزرگ مشاهده كردند؛ و نگريستند كه امام على (ع ) چگونه عدالت را در كوچك و بزرگ افراد، و ريز و