تشكر كردن از كسيكه به انسان محبت ميكند مطابق عقل است وجزءصفات خوب شمرده ميشود.چه تشكر از خالق باشد كه احدي نميتواند شكر همة نعمتهاي خدارا بجا آورد.وچه تشكر از افرادي كه بهانسان محبتي مينمايند.
البته با اين فرق كه تشكر از خدا،باعث زياد شدن نعمت ميشود.
شكر نعمت نعمتت افزون كندكفر نعمت از كفت بيرون كند.«ما به لقمان حكمت داديم كه شكر الهي را نما وهركه شكر كند،ازخودش تشكر كرده وهركه ناسپاسي نمايد،خدا بي نياز وحميداست.»لقمان12
«پيامبر(ص):پاداش كسيكه غذا ميخورد وشكر ميكند مانند روزه گيرصبور است.وپاداش آدم سالمِ شكر كننده مانند مريض صبركننده است.وپاداش صاحب نعمت شكركننده مانندمحروم قانع ميباشد.»
تشكر يا زباني است ويا عملي.شكر زباني با ادا كردن جملاتيمانند:خدايا!شكر. تحقق مييابد وشكر عملي با انجام واجبات وتركمحرماتوراضي بودن خدااز اعمال انسان محقق ميشود.
«امام صادق(ع)فرمود: شاكر به شخصي گويند كه خدارا بر هرنعمتي كهبه او داده از قبيل خانواده وثروت،شكر گويد وحقوق الهي نسبت بهاموالش را ادا نمايد.»
از دست وزبان كه برآيدكز عهدة شكرش بدرآيدخدا در قرآن به نوح لقب «شكور»داده است.زيرا صبح وشب شكرخدارا ميكرد ومي گفت:خدايا!آنچه درصبح وشب از نعمت وسلامتيديني ودنيوي دارم،ازتوست.تويي يگانه وبدون شريك.اي خدا!حمدوشكر اين