بِسْمِ اللّهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحيمْ پيغمبر اكرم خود چند دختر شوهر داد. هرگز اراده و اختيار آنها را از آنها سلب نكرد.
هنگامى كه على بن ابى طالب (ع ) براى خواستگارى زهراء مرضيه (ع ) نزد پيغمبر اكرم (ص ) رفت پيغمبر اكرم فرمود:
- تاكنون چند نفر ديگر نيز به خواستگارى زهرا آمده اند و من شخصا با زهرا در ميان گذاشته ام . اما او به علامت نارضائى چهره خود را برگردانده است . اكنون خواستگارى تو را به اطلاع او مى رسانم .
پيغمبر نزد زهرا رفت و مطلب را با دختر عزيزش در ميان گذاشت ولى زهرا بر خلاف نوبتهاى ديگر چهره خود را برنگرداند، با سكوت خود رضايت خود را فهماند. پيغمبر اكرم تكبير گويان از نزد زهرا بيرون آمد(19).
بِسْمِ اللّهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحيمْ بعضى از سؤ الات ، سؤ الهايى است كه اساسا جواب ندارد. بدين معنى كه شما اگر جواب صحيحش را هم بدهيد براى طرف قابل اثبات نيست . به عنوان مثال مطلبى يادم آمد و آن اينكه :
وقتى اميرالمؤ منين على (ع ) بر فراز منبر فرمود كه :
- ((سلونى قبل ان تفقدونى ))(20).
يعنى : قبل از آن كه مرا از دست دهيد هر چه مى خواهيد از من بپرسيد.
يك شخصى منافقى از پاى منبر بلند شد و گفت :
- اگر تو حالا همه چيز را مى دانى بگو! عدد اين موهاى سر و ريش چقدر است ؟ (حالا فرض كنيد عدد معينى دارد مثلا فرض كنيد موهاى سر و ريش او 15496 تا باشد. حالا اگر كسى عدد ديگرى را گفت مگر اين عملا قابل اثبات است كه اين عدد درست است يا خير؟ مى شود موهاى سر و ريش يك نفر را يكى يكى بشماريم بعد ببينيم اين جور درمى آيد يا نه ؟)
على - عليه السلام - جواب ديگرى واضح و روشن داد فرمود:
- اين سؤ الى نيست كه كسى بخواهد بپرسد. يك جواب واضح من به تو مى دهم و آن اينكه يك توله توى خانه ات دارى - يعنى يك بچه كوچك - كه اين قاتل فرزند من خواهد بود.
به جاى جواب ، يك امرى كه قابل اثبات يا انكار براى طرف نيست چيز ديگرى در جوابش فرمود كه همه مردم بدون اين كه احتياجى به اين جور جريانها داشته باشند، بعدها بطور روشن قضيه را درك كنند(21).
بِسْمِ اللّهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحيمْ ((آقا محمد رضا حكيم قمشه اى ))، يكى از اعاظم حكما و اساطين عرفاى قرون اخيره است . آقا محمدرضا - كه شاگردان و دوستانش نام او را به صورت مخفف ، ((آمرضا)) تلفظ مى كردند - اهل قمشه (شهرضا) اصفهان است ، در جوانى براى تحصيل به اصفهان مهاجرت كرد و از محضر ((ميرزا حسن نورى ))(22) و ((ملا محمد جعفر لنگرودى ))(23) بهره مند شد. سالها در اصفهان عهده دار تدريس فنون حكمت بود. حدود ده سال پايان عمر خود را در تهران به سر برد و در حجره مدرسه صدر مسكن گزيد و فضلا از محضر پر فيضش استفاده كردند.
پرشورترين دوره زندگانى حكيم قمشه اى ده سال آخر است .