داستان های اصول کافی

محمد بن یعقوب کلینی؛ گردآورنده: محمد محمدی اشتهاردی

نسخه متنی -صفحه : 534/ 108
نمايش فراداده

چگونگى علم اوصياء در شب قدر

بِسْمِ اللّهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحيمْ

مردى به حضور امام جواد(ع ) آمد و گفت :

(اى پسر رسول خدا(ص ) بر من خشم نكن ).

امام جواد: چرا؟ و براى چه ؟

پرسنده : به خاطر آنچه مى خواهم از شما مى پرسم .

امام جواد: بپرس .

پرسنده : آيا خشم نمى كنى ؟.

امام جواد: نه خشم نمى كنم .

پرسنده : اينكه (طبق آيه 4 سوره قدر) فرشتگان و جبرئيل از آسمان فرود مى آيند، در مورد فرود آنها به حضور اوصياء رسول خدا (ص ) و آوردن امرى نزد آنها، سؤ الم اين است كه :

(آيا اوصياء، آن امر را كه نزدشان آورده شده ، قبلا مى دانسته اند يا نمى دانسته اند؟ با توجه به اينكه هنگام رحلت پيامبر(ص)، همه علوم پيامبر(ص ) به على (ع ) تحويل داده شد) (و بعد به اوصياى ديگر).

امام جواد: اى مرد! مرا با تو چه كار، چه كسى تو را نزد من فرستاد؟

پرسنده : دست تقدير، به خاطر دريافت دين ، مرا نزد تو آورده است .

امام جواد: اكنون براى تو بيان مى كنم ، خوب توجه كن ؛ همانادر همان هنگام كه رسول خدا(ص ) به معراج رفت ، خداوند او را به علم گذشته و آينده آگاه كرد، و قسمت زيادى از آن علم ، مجمل و سربسته و كلى بود كه توضيح آن (و روشن نمودن مصاديق آن ) در شب قدر مى آمد.

على (ع ) نيز همان علم را بطور سربسته و كلى مى دانست ، ولى توضيح و شاخه هاى روشن آن علم ، در شب قدر براى او مى آمد.

پرسنده : مگر آن علوم كه در نزد پيامبر(ص ) بود، تفسيرى نداشت .

امام جواد: چرا، همانها داراى تفسير بود، ولى دستور آن ، و پياده نمودن جزئيات آن در شبهاى قدر براى اوصياء مى آمد.

پرسنده : آيا براى ما روا است كه بگوئيم ، اوصياء چيزهائى مى دانند كه پيامبران نمى دانستند.

امام جواد: نه ، بلكه وصى هر پيامبرى ، علم همان پيامبر را مى داند، نه زيادتر از آن را، چگونه مى شود كه وصى پيامبرى ، علمى غير از آنچه را كه از آن پيامبر(ص ) به او منتقل شده بداند؟ (108)