داستان های اصول کافی

محمد بن یعقوب کلینی؛ گردآورنده: محمد محمدی اشتهاردی

نسخه متنی -صفحه : 534/ 109
نمايش فراداده

بيزارى امام صادق (ع ) از غلو كنندگان

بِسْمِ اللّهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحيمْ

سدير يكى از شاگردان امام صادق (ع ) نزد آن حضرت آمد و گفت :

گروهى معتقدند كه شما خدا و معبود هستيد، و براى اين عقيده خود به اين آيه (84 سوره زخرف ) استدلال مى كنند.

و هو الذى فى السماء و فى الارض اله

(او معبودى است كه هم در آسمان خدا است ، هم در زمين (يعنى شما خدا و معبودى روى زمين هستيد).

امام صادق : اى سدير! شنوائى ، بينائى ، پوست ، گوشت ، خون و موى من از اين گروه بيزار است ، و خدا از آنها بيزار است ، اين گروه در دين من و در دين پدران من نيستند، خداوند در روز قيامت مرا با آنها جمع نكند مگر اينكه نسبت به آنها خشمگين است .

سدير: در نزد ما گروهى هستند كه معتقدند شما پيغمبران خدا هستيد، و براى عقيده خود، اين آيه (54 مؤ منون ) قرآن را مى خوانند:

يا ايها الرسل كلوا من الطيبات واعملوا صالحا انى بما تعملون عليم

(اى رسولان ، از چيزهاى پاكيزه بخوريد، و كار شايسته كنيد كه من به رفتار شما آگاهم ).

امام صادق : (اى سدير! گوش ، چشم ، مو، پوست ، گوشت و خون من از آنها بيزار است و خداوند و رسولش از آنها بيزارند، آنها از دين من و دين پدرانم ، خارج هستند، خداوند در قيامت مرا با آنها جمع نكند مگر اينكه نسبت به آنها خشمگين مى باشد).

سدير: پس شما كيستيد، و در چه سطحى قرار داريد؟

امام صادق : (ما مخزن علم خدا، و ترجمه كننده امر خدا، هستيم ، ما معصوم مى باشيم ، خداوند به انسانها فرمان داده كه از امر ما اطاعت كنند، و از نافرمانى ها ما نهى كرده است ، ما (حجت رسا و كامل ) از طرف خدا بر تمام مخلوقات زير آسمان و روى زمين مى باشيم ) (109)