داستان های اصول کافی

محمد بن یعقوب کلینی؛ گردآورنده: محمد محمدی اشتهاردی

نسخه متنی -صفحه : 534/ 117
نمايش فراداده

ملاقات فرشتگان با امامان (ع )

بِسْمِ اللّهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحيمْ

ابو حمزه ثمالى مى گويد: به حضور امام سجاد (ع ) رفتم ، ساعتى در حياط ايستادم ، سپس به آن اطاقى كه آن حضرت در آنجا بود وارد شدم ، ديدم آن حضرت چيزى را از زمين برمى چيد و دستش را پشت پرده مى برد، و به كسى كه در پشت پرده بود مى داد.

ابوحمزه : قربانت گردم ؛ چيست كه مى بينم آن را مى چينى ؟

امام سجاد: اينها زيادى هاى پرهاى فرشتگان است كه چون اينجا مى آيند و مى روند، از آنها ميماند، آن پرها را جمع مى كنيم و تسبيح (بازو بند) فرزند خود مى نمائيم .

ابوحمزه : آيا فرشتگان نزد شما مى آيند و با شما تماس مى گيرند؟

امام سجاد: آرى ، تا حدى كه روى فرشها، جا را بر ما تنگ مى نمايند. (117)