داستان های اصول کافی

محمد بن یعقوب کلینی؛ گردآورنده: محمد محمدی اشتهاردی

نسخه متنی -صفحه : 534/ 150
نمايش فراداده

نمونه اى از مزاج پيامبر(ص )

بِسْمِ اللّهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحيمْ

محمد بن خلاد مى گويد: به امام رضا(ع ) عرض كردم ، جمعى در جائى نشسته اند و شوخى مى كند و مى خندند، و مردى در ميان آنها است ، آيا روا است كه اين مرد در ميان آنها باشد؟

امام رضا (ع ) فرمود:(اشكال ندارد، در صورتى كه (چيز ديگرى ) نباشد)

به گمانم منظورش اين بود كه ناسزاگوئى و هرزگى در ميان شوخى نباشد، سپس فرمود:

(پيامبر (ص ) اين گونه بود ككه عرب بيابانى نزد او مى آمد و هديه اى برايش مى آورد، و در هنگام هديه دادن مى گفت : قيمتش ‍ را بده !).

رسول خدا(ص ) مى خنديد، و هر وقت اندوهگين مى شد، مى فرمود: آن عرب بيابانى كجا است ، ليته اتانا.

(كاش نزد ما مى آمد؟) (و ما را مى خندانيد) (155)