داستان های اصول کافی

محمد بن یعقوب کلینی؛ گردآورنده: محمد محمدی اشتهاردی

نسخه متنی -صفحه : 534/ 179
نمايش فراداده

اتمام حجت عجيب على (ع ) به ابوبكر

بِسْمِ اللّهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحيمْ

(آن هنگام كه رسول خدا(ص ) رحلت كرد، و ابوبكر بر مسند خلافت نشست ، و خليفه حقيقى رسول خدا(ص ) يعنى على (ع ) را از حق خود باز داشتند) روزى على (ع ) به ابوبكر فرمود: قرآن مى فرمايد:

ولا تحسبن الدين قتلوا فى سبيل الله امواتا بل احياء عند ربهم يرزقون .

(اى پيامبر! هرگز گمان مبر آنها كه در راه خدا كشته شده اند، مردگانند، بلكه آنها زنده اند و نزد پروردگارشان روزى داده مى شود) (آل عمران -169).

و من گواهى مى دهم كه محمد رسول خدا(ص ) شهيد از دنيا رفت ، سوگند به خدا آن حضرت نزد تو مى آيد، وقتى كه نزد تو آمد يقين كن ، چرا كه شيطان نمى تواند خود را به حضرت آن حضرت در آورد، آنگاه على (ع ) دست ابوبكر را گرفت و شخص پيامبر(ص ) را به ابوبكر نشان داد.

پيامبر(ص ) به ابوبكر فرمود:

(يا ابابكر آمن بعلى و باحد عشر من ولده ، انهم مثلى الا النبوة وتب الى الله مما فى يدك فانه لا حق لك فيه )

(اى ابوبكر به (امامت ) على (ع ) ويازده فرزندش ، ايمان بياور، آنها(در مقام رهبرى و در وجوب اطاعت از آنها) مانند من هستند، فقط نبوت را ندارند، از آنچه (از مقام رهبرى ) در دست گرفته اى ، در پيشگاه خدا توبه كن ، زيرا تو در آن مقام ، حقى ندارى ).

سپس پيامبر(ص ) رفت و ديده نشده . (190)