داستان های اصول کافی

محمد بن یعقوب کلینی؛ گردآورنده: محمد محمدی اشتهاردی

نسخه متنی -صفحه : 534/ 223
نمايش فراداده

معجزه اى از امام باقر(ع )

بِسْمِ اللّهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحيمْ

ابوبصير (كه از شاگردان برجسته امام باقر(ع ) بود، و هر چه دو چشمش ‍ نابينا شده بود) به حضور امام باقر(ع ) آمد و چنين گفت :

آيا شما وارث پيامبر(ع ) هستيد؟

امام باقر: آرى .

ابوبصير: آيا پيغمبر اسلام وارث پيامبران پيشين بود، و هر چه آنها مى دانستند، مى دانست ؟

امام باقر(ع ): آرى .

ابوبصير: روى اين اساس ، آيا شما مى توانيد(مانند پيامبران ) مرده را زنده كنيد، و كور مادرزاد را بينا نمائيد، و مبتلا به بيمارى پيسى را درمان نمائيد؟

امام باقر: آرى مى توانيم به اذن خدا.

آنگاه امام باقر به ابوبصير فرمود:(جلو بيا).

ابوبصير مى گويد: نزديك رفتم ، امام باقر(ع ) دست بر چهره و ديده ام ماليد، هماندم خورشيد و آسمان و زمين و خانه ها و هر چه در شهر بود همه را ديدم ، آنگاه به من فرمود:

(مى خواهى اين گونه باشى و در روز قيامت در سود و زيان با مردم شريك گردى ؟، يا آنكه به حال اول برگردى و بدون بازداشت به بهشت روى ؟).

گفتم : مى خواهم ، همانگونه كه بودم برگردم .

امام باقر(ع ) بار ديگر دست به چشم او كشيد، و چشمان او به حال اول برگشتند.

ابوبصير، اين جريان را براى (ابن ابى عمير) (يكى از شاگردان ممتاز امام ) نقل كرد، ابن ابى عمير گفت :(من گواهى مى دهم كه اين حادثه حق و راست است ، چنانكه روز، حق و راست است ).(240)