داستان های اصول کافی

محمد بن یعقوب کلینی؛ گردآورنده: محمد محمدی اشتهاردی

نسخه متنی -صفحه : 534/ 270
نمايش فراداده

امام كاظم (ع )، ناخداى كشتى

بِسْمِ اللّهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحيمْ

فيض بن مختار مى گويد: در محضر امام صادق (ع ) بودم ، حضرت موسى بن جعفر(ع ) در آن هنگام كودك بود، به پيش آمد، من او را در بر گرفتم ، و بوسيدم ، امام صادق (ع ) فرمود:

(انتم السفينة و هذا ملاحها: شما كشتى هستيد و اين (كودك ) ناخداى آن كشتى است )

(همانگونه كه ناخداى كشتى ، كشتى را از بيراهه ها و امواج سهمگين دريا، به راه راست و ساحل نجات ، هدايت مى كند، اين آقازاده نيز در ميان شما چنين نقشى خواهد داشت ).

سال بعد، در مراسم حج شركت نمدم ، دو هزار دينار همراهم بود، هزار دينار آن را براى امام صادق (ع )، و هزار دينار ديگر را براى حضرت كاظم (ع ) فرستادم .

بعدا وقتى كه به محضر امام صادق (ع ) رفتم ، به من فرمود:

(موسى را با من برابر نمودى ؟)

گفتم : بر اساس فرموده شما، اين كار را كردم .

فرمود: سوگند به خدا، اين كار (معرفى موسى (ع ) را به عنوان امام بعد از خودم ) را من نكردم ، بلكه خداوند اين كار را نسبت به او انجام داد (و او را امام و ناخداى كشتى نمود). (279)