بِسْمِ اللّهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحيمْ
شخصى به نام مطرفى چهار هزار درهم به حضرت رضا(ع ) قرض داده بود، ناگاه شنيد كه آن حضرت از دنيا رفت ، پيش خود گفت:
(اى داد و بيداد كه پولم از بين رفت ).
بى آنكه اين موضوع را به كسى بگويد، امام جواد(ع ) براى او پيام فرستاد كه فردا نزد من بيا.
او ميگويد فرداى آن روز نزد امام جواد(ع ) رفتم ، به من فرمود:
(ابو الحسن (امام رضا عليه السلام ) از دنيا رفت ، و تو چهار هزار درهم از او طلب داشتى ؟)
گفتم : آرى ، چنين است .
ديدم امام جواد(ع ) جانمازى را كه زيرش پايش بود، بلند كرد، زير آن دينارهاى بسيار بود، آنها را به من داد (تا با ترازو وزن كنم و مقدار طلب خود را از آن بردارم ) (337)