داستان های اصول کافی

محمد بن یعقوب کلینی؛ گردآورنده: محمد محمدی اشتهاردی

نسخه متنی -صفحه : 534/ 75
نمايش فراداده

توجه امام كاظم (ع ) به قرآن

بِسْمِ اللّهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحيمْ

حفض مى گويد: در حضور امام كاظم (ع ) بودم ، به مردى كه در محضرش ‍ بود، فرمود،(آيا دوست دارى كه در دنيا عمر طولانى كنى ؟).

او گفت آرى .

امام كاظم : براى چه مى خواهى در دنيا بمانى ؟

او گفت : براى تلاوت سوره توحيد (قل هو الله احد...)

امام كاظم (ع ) خاموش شد، و پس از ساعتى به او فرمود:

اى حفض هر يك از دوستان و شيعيان ما بميرد، در حالى كه تلاوت قرآن را خوب نداند، در عالم قبر به او بياموزند، تا درجه او به خاطر قرآن ، بالا رود، زيرا درجات بهشت به اندازه آيات قرآن است ، به او گفته شود: اقرء وارق .

(بخوان و بالا برو)، او مى خواند و بالا مى رود.

حفض مى گويد: من هيچكس را نديدم كه مانند امام كاظم (ع ) در مورد خود، بيمناكتر باشد، او آيات قران را با حزن و اندوه ، مى خواند، هنگامى كه قرآن مى خواند (به قدرى توجه داشت كه ) گويا با مردى كه در روبرويش ‍ است ، سخن مى گويد(75)