بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحيم
پيامبر صلّى الله عليه وآله وسلّم همسران متعدد داشت، كه ازدواج آنحضرت با آنها، بيشتر بخاطر جنبه هاى سياسى و عاطفى و اجتماعى بود، يكى از همسران او عايشه دختر ابوبكر بود، و ديگر حفصه دختر عمر، و ديگرى صفيه دختر حى بن اخطب (كه پدر صفيه يهودى بود ولى صفيه به اسلام گرويده بود).
روزى عايشه و حفصه، صفيه را مورد استهزاء قرار داده و به او گفتند: اى دختر يهودى.
صفيه ناراحت شد، و نزد پيامبر صلّى الله عليه وآله وسلّم آمد و از آنها شكايت كرد، پيامبر صلّى الله عليه وآله وسلّم فرمود: اگر از اين پس به تو چنين گفتند: در جواب بگو: پدرم هارون پيامبر خدا، و عمويم موسى كليم (همسخن) خدا، و شوهرم، محمد رسول خدا صلّى الله عليه وآله وسلّم است.
او از خدمت پيامبر صلّى الله عليه وآله وسلّم مرخص شد، تا اينكه باز در يك برخوردى، عايشه و حفصه به صفيه گفتند: اى دختر يهودى!
صفيه در پاسخ گفت: «پدر هارون پيامبر خدا، و عمويم موسى كليم خدا، و شوهرم محمد رسول خدا صلّى الله عليه وآله وسلّم است».
آنها فهميدند كه او اين پاسخ را از كجا گرفته، به او گفتند: اين پاسخ را رسول خدا صلّى الله عليه وآله وسلّم به تو آموخته است، در اين هنگام آيه 11 سوره حجرات نازل شد:
يا ايها الذين آمنوا لايسخر قوم عسى ان يكونوا خيرا منهم.:«اى مؤمنان استهزاء نكنيد گروهى، گروه ديگر را، كه اى بسا آن گروهى كه مورد مسخره واقع شده اند بهتر از مسخره كنندگان باشد و همچنين زنها، زنهاى ديگر را مسخره نكنند كه چه بسا دسته دوم بهتر از دسته اول باشند و به همديگر طعنه نزنيد، و همديگر را با لقب بد نخوانيد كه پس از ايمان آوردن، نام زشت نهادن بد است، هر كس توبه نكند، جزء ستمكاران مىباشد».(89)