علي احمد پورترکماني
مصطفي در بيستم شعبان سال 1353قمري(1) ( 1313هجري شمسي) در خانواده علم و فضيلت و در شهرستان نجف آباد ديده به جهان گشود. وي 17بهار در کنار پدر و مادرش سپري کرد و دروس ابتدايي را نيز در همان سالها به پايان رساند.(2 )
ذوق سرشار مصطفي به تحصيل از آغاز نوجواني مورد توجه والدين و اطرافيان قرار گرفت، تا آنجا که در سن هفده سالگي؛ در سال 1330بنا به توصيه پدر و تشويق آيةاللّه ابراهيم رياضي و شهيد سيد مجتبي نواب صفوي(3) تحصيل علوم حوزوي را به تن کرد. او مقدمات را در مدت دو سال زير نظر آيةاللّه ابراهيم رياضي فرا گرفت و آنگاه براي تکميل آموختهها در سال 1332به حوزه علميه قم هجرت کرد
درسهاي دوره سطح را در محضر آيات عظام و بزرگاني همچون؛ حسين نوري، ستوده، مصطفي اعتمادي، مشکيني، محقق داماد و پسنديده فرا گرفت.(4) و مدت زيادي نيز از محضر علامه طباطبايي کسب فيض کرد.(5) آنگاه درسهاي خارج فقه و اصول را به مدت دو سال در محضر آيةاللّه العظمي بروجردي (ره)و بيش ازهشت سال در محضر حضرت آيةاللّه العظمي امام خميني (ره)فرا گرفت و موفق به تقرير درس خارج فقه مکاسب حضرت امام شد .
هم مباحثههاي ايشان در اين دوران عبارت بودند از: شيهد آيت اللّه رباني امامي، شهيد آيت اللّه قدوسي، شهيد آيت اللّه رباني شيرازي و آيت اللّه هاشمي رفسنجاني
استاد زماني پس از سالها تحصيل، خود را براي مبارزهاي علمي و عملي آماده ساخت و با سلاح قلم دست به فعاليت گسترده فرهنگي زد. وي با حداقل امکانات به احياء ارزشهاي ديني و اسلامي پرداخت .
استاد که در ميان دوستانش به سختکوشي معروف بود،(6) در متن جامعهاي که در معرض تهاجم فرهنگي قرار داشت، زندگي ميکرد. تهاجمي که قصدش براندازي باورهاي ديني و حريمهاي انساني بود .
استاد سيد جمال الدين دين پرور درباره اوضاع فرهنگ و سياسي اين دوران مينويسد :
« ... آنها که در جريان و موقعيت فرهنگي سالهاي 1340هستند، در آن سالهاي تاريک و ظلماني که نسل جوان پناهگاهي نداشت و در مورد مسايل جنسي، رواني و اجتماعي سخت درگير محلهها و کتابهاي گمراه کننده بود که صريحا اين قشر را به سوي فحشا و فساد و در نتيجه بردگي استعمار ميکشاندند... امثال زمانيها دست به کار شدند و قلم به دست گرفتند و به دريا زدند و به راستي شب و روز کار کردند.(7 )»
يکي از دوستان نزديک استاد که سالها شاهد فعاليت وي بوده است، ميگويد :
« مدادالعلماء افض من دماء الشهداء. به حق عالمان برتر از شهيداناند که قلم به دست گيرند و خون شهيدان را در رگهاي انديشهها جاري سازند و پيام آنان را به گوش همگان برسانند و استاد زماني از اينان بود... در بين عالمان و انديشمندان ما همواره فرهيختگاني بوده و هستند که مشعل دار هدايت و ارشاد نسل جوان اند و چونان شمع ميسوزند تا راه بنمايند و گمگشتگان وادي حيرت را به وادي ايمن رسانند و استاد زماني از اينان بود.»(8 )
استاد با شهيد دکتر مفتح در جلسات مجمع اسلامشناسي آشنا شد و اين معرفت بر غناي فکري و دامنه برنامههاي فرهنگياش افزود. در سال 1349هجري (9) با همفکري شهيدان گرانقدر؛ بهشتي، محمد مفتح و شيخ غلامحسين حقاني. بر اساس ضرورتهاي سياسي و فرهنگي انتشارات پيام اسلام را در قم تأسيس کرد و عمده فعاليتهاي آن را پيرامون هدايت فرهنگي و سياسي نسل جوان قرار داد .
همزمان با فعاليتهاي پيام اسلام براي احقاق حقوق زن در اسلام و شناساندن مقام زنان در سال 1353ه.ش هيئت تحريريه انتشارات الزهراء را در قم بنيان نهاد که ثمره آن کتابهايي بود که توسط بانوان نوشته ميشد و استاد بعد از بازنويسي به نام آن افراد به چاپ ميرساند. اين اقدام از دو بعد اهميت داشت، نخست اينکه واقعيتها به قلم زناني که صراط مستقيم را دريافته بودند، بيان ميشد و دوم اينکه نگارندهها تشويق ميشدند و براي فعاليت و حضور پربارتر در محافل علمي و ديني آماده ميگشتند.( 10 )
استاد کتابهاي موردنياز هزار و پانصد کتابخانه سيّار (11)در شهرستانهاي مختلف را که عضو انتشارات پيام اسلام بودند، تهيه و ارسال ميکرد. البته ارسال رايگان اين کتابها معادل سيصد هزار تومان براي وي هزينه در پي داشت .
استاد براي تربيت افراد خوش استعداد و انتقال هنر نويسندگي به آنان از هيچ کوششي دريغ نميکرد و براي اين منظور شبهاي چهارشنبه روش نويسندگي را تدريس ميکرد . همچنين از راه مکاتبه افراد علاقمند به نويسندگي را راهنمايي مينمود.(12 )
او با خود عهد بسته بود تا از پيروي امام قدس سره که سالها از خرمن وجود او بهره برده بود، دست بر ندارد و در اين راستا همگام با ديگر شاگردان و ياران حضرت امام از جمله شهيدان، رباني املشي، قدوسي، رباني شيرازي ( رحمة اللّه عليهم) و هاشمي رفسنجاني (13) به مبارزه عليه طاغوت پرداخت و براي ترويج انديشههاي بلند حضرت امام تلاش کرد. در سال 1352به خاطر نوشتن کتاب ( نماز گفتگو با خدا) توسط ساواک تحت تعقيب قرار گرفت و کتابش به بهانه مضر بودن جمع آوري شد و خودش نيز دستگير و روانه زندان قزل قلعه تهران گرديد و پس از تحمّل يک سال حبس از زندان آزاد شد.(14 )
بعد از آزداي در راه مبارزه براي رسيدن به حکومت اسلامي با محور « ولايت فقيه » از هيچ کوششي دريغ نکرد. بارها به ساواک احضار شد و چهار بار به زندان محکوم گرديد.(15) آخرين دفعه که استاد زماني از زندان آزاد شد، فعاليتهايش را به صورت مخفي ادامه داد و در نهايت به کشورهاي عراق و کويت مهاجرت کرد.(16 )
در جرأت و شجاعت استاد همين بس که وي اولين کسي بود که کتاب ارزشمند کشف الاسرار حضرت امام را در قم به چاپ رساند، علاوه بر آن اعلاميهها و رساله علميه و پيامهاي امام را نيز به طور مخفيانه در ايران پخش ميکرد. (17)استاد سيد جمال الدين دين پرور در مورد فعاليتهاي وي مينويسد :
« استاد زماني نقش مهمي در انقلاب و نسل جوان داشت.کساني که کتابهاي ايشان را خوانده بودند، روح مذهبي و اعتقادات صحيح و تفکر اجتماعي سياسي صحيح پيدا ميکردند و از ياران انقلاب ميشدند ...
در آن روزگار که مبارزه عليه طاغوت در اشکال مختلف وجود داشت و در کنار آن بازار زندآنهاو تبعيدها گرم بود... رفت و آمد به شهرهاي دور دست و بد آب و هوا براي ديدار با تبعيديها يکي از برنامههاي اصلي مبارزه بود و در اين رفت و آمدها بسياري ار مطالب و اخبار رد و بدل ميشد. به خاطر دارم با استاد زماني و يکي ديگر از دوستان براي ديدن دوستان تبعيدي ميرفتيم. با آنکه استاد زماني... سخت درگير مشکلات بود ... در هر صورت طي مدتها تماس در مسيرهاي سخت و طولاني و شهرهاي مرزي و غيره استقامت، اخلاق، تدين و سخت کوشي افراد روشن ميشد و استاد زماني از ياران و دوستان صديقي بود که واجد همه اين فضايل بود و در جمع ما مکمل و همراه و همفکر بود.(18 )
استاد مصطفي زماني که در بدو ورود امام بعد از سالها تبعيد و دوري از وطن نوشته است، اظهار ميدارد :
بسم اللّه الرحمن الرحيم
خون شهيدان ميتوفد، اشک يتيمان ميجوشد، ضجّه مادران قلبها را ميشکافد و اين فرياد اللّه اکبر مجدّد قرن، قائد بزرگ، امام خميني بود که مرهمي شد دل داغداران را. ورود آن استاد بزرگ را به وطن، به سرزمين باروت و خون تبريک ميگوييم، به اين اميد که نه تنها با صلابت و رهبريهاي خردمندانه آن بزرگوار، جمهوري اسلامي در ايران برقرار گردد بلکه ( اتحاد جماهير اسلامي) در سراسر گيتي پايه گذاري شود. (19 )
مصفطي زماني
از طرف جامعه نويسندگان حوزه علميه قم
حجة الاسلام غرويان درباره ارتباط استاد با امام مينويسد :
« در جمعي با حضور استاد زماني سخن از خاطرات و حشر و نشرهاي ايشان با حضرت امام پيش آمد. ايشان خاطرات زيادي نقل کردند و در لابه لاي نقل خاطرات گفتند: من در تمام مدت زيادي که با حضرت امام بودم، هرگز نديدم ايشان براي کسب شهرت و مقام قلمي بزنند و قدمي بردارند؛ بلکه بالعکس حضرت امام همواره از شهرت آوازه فرار ميکردند و حتي اطرافيان و شاگردان خود را نيز به خاطر اقداماتي از اين دست به شدت توبيخ ميکردند، با همه اينها خود شاهد بودم که چگونه امام و نه تنها در قم و در اين کشورهاي اسلامي بلکه در کل جهان شهرت آوازه جهاني يافتند... و اين خود يک درس خداشناسي براي من بود و يافتم که کارها به دست خدا و راده و مشيت الهي بر همه چيز حاکم است.» (20 )
تواضع و خشوع استاد زماني زبانزد عام و خاص بود؛ نويسنده دانشمندي که با آن همه فعاليت و نوشتن انواع کتابها، اما ظاهر و رفتار خاضعانهاش به گونهاي بود که بسياري از هم کسوتانش نيز او را نميشناختند. خضوع و تواضع استاد زماني سطحي و ظاهري نبود، ريشه در درون او داشت، از عمق جان او مايه ميگرفت و اين جز از تقواي الهي نميتوانست باشد.(21 )
ارتباط مکاتبهاي يا حضوري با جوانان از ديگر فعاليتهاي استاد زماني بود تا آنجا که در اواخر عمر روزانه چهل تا پنجاه تلفن و نامه را پاسخ ميداد .
او گروههايي را در شهرستانها دعوت به همکاري کرده بود و آنها موظف بودند با جوانها ارتباط مستمر داشته باشند.(22) استاد در طول هشت سال دفاع مقدس نيز کتابهاي متعددي به جبهه و خانوادههاي شهداء و جانبازان اهداء ميکرد.(23 )
استاد مصطفي زماني در طول سالها فعاليت فرهنگي، اجتماعي و سياسي هفتاد اثر، تأليف و ترجمه از خود به يادگار گذاشت که برخي از آنها براي بيست و پنجمين بار به چاپ رسيدهاند. آثار استاد را ميتوان بر شش بخش تقسيم کرد .
-1 قصههاي قرآن.
-2کانامه محمد
-3 .(ص)مردان پاک از نظر امام صادق
-4 .(ع)قهرمان توحيد ابراهيم بت شکن.
-5سليمان و بلقيس.
-6داستانهاي مصور اسلامي، مرغ سليمان، طوفان نوح، بابا آدم و ننه حواه، لقمان حکيم، اويس فضا نورد، شتر صالح، گلستان، آتش، قوچ بهشتي.
-7فروع دين.
-8پيشگوئيهاي علمي قرآن.
-9روزه و ماه خوا( ترجمه ) .
-10 علي بن ابيطالب پيشواي مسلمين.
-11نهج البلاغه از ديدگاه قرآن ( شرح نهج البلاغه) ؛ در چهار جلد.
-12نهج البلاغه ترجمه با فهرست موضوعي.
-13امام علي ( ع)صداي عدالت انساني - جلد پنجم.
-14ترجمه ديوان امام علي(ع)
-15 .امام کاظم .( ع )
-16 بسوي اسلام يا آئين کليسا. -17شيعه و مامداران خودسر. -18کودک نيل يا مرد انقلاب. -19حدود خسارت جهان و انحطاط مسلمين. -20نقش کليسا در ممالک اسلامي . -21 مذهب و رهبر ما. -22جنايات غربي در شرق. -23طمعکاران کينه ورز. -24اسلام و تمدن حديد. -25اسلام و خدمات اجتماعي. -26سرنوشت استعمار در ممالک اسلامي. -27اسلام از نظر يک مسيحي. -28نقشههاي استعمار و نغمههاي شوم. -29کنفرانس مذهبي لبنان ( ترجمه) . -30آينده اسلام .
-31 نردبان ترقي ( ما رمز ترقي) .
-32اعتيادهاي خطرناک.
-33دختر وظيفه شناس .
-34 مرگ سبز.
-35چرا رفوزه شدم.
-36دوستيهاي تلخ و شيرين.
-37بلوغ و غريزه جنسي .
-38 طوفان جواني.
-39خودکشي.
-40نماز نيروي مقاومت اسلامي.
-41خط کور.
-42هنر چيست و هنرمند کيست .
-43 عروسي تولدي جديد.
-44پيمان زناشوئي .
-45 تقريرات درس خارج مکاسب حضرت رضوان ا... .
-46خودآموز کفايه الاصول با حاشيههاي توضيحي.
-47و آخرين اثر استاد که کتاب است با عنوان وسواس پيدايش رشد و درمان آن .
اين کتاب را استاد اول به زبان عربي نوشته است که بعدها به فارسي آن را ترجمه کرده است. اين اثر تحقيق بر محور مدارک فقهي و روانشناسي اسلامي است که در طول هفت سال نوشته شده و مشتمل بر سه بخش است؛ منشاء وسواس، رشد وسواس و درمان وسواس .
استاد مصطفي زماني در نگاه دوستان و آشنايان ويژگيهاي داشته که فهرست وار اشاره ميشود. اين نکات را دوستان و نزديکان ايشان همانند آقايان محمد باقر حجتي، احمد صادقي اردستاني، محمد مشايخي، غلامحسين رحيمي، محمدي اشتهاردي، محمدي معتمدي، عبدالرحيم حجتي و برادر چيتگر يادآوري کردهاند .
-1 اهداء کتب به جوانان
-2 انجام وظيفه و تکليف
-3 تلاش بي وقفه براي آگاهي نسل جوان
-4 تقويت و تربيت نويسندگان جوان
-5 کمک به محرومين و مستمندان
-6 نصايح پدرانه به جوانان
-7 دعا براي رفع مشکل جوانان
-8 قبل از شروع در دفتر کار خود دو رکعت نماز ميخواند و بعد شروع به کار ميکردند
-9 توسل به معصومين (ع )
-10 نذر کردن براي مشکل گشايي جوانان
-11 ياري جستن از افراد ذي صلاح علمي
-12 ياري خويي از متوليان اجرايي کارهاي فرهنگي
-13 ترغيب جوانان حوزه و دانشگاه به مشکلشناسي و چاره جوئي
-14 استفاده از نيروهاي کار آمد شهرستانها
-15 وقت در رسيدگي نامهها
-16 کارهاي ابتکاري
-17 خستگي ناپذيري و جهاد مقدس فرهنگي
-18 بزرگواره پاکيزي روح و اخلاص در نويسندگي
-19 سنگر يابي فرهنگي به موقع
-20 بي اعتنايي به ظواهر دنيا
-21 آرامش و اطمينان
-22 پرکاري و پرجنب و جوش
-23 استقامت در برابر حوادث تلخ زندان و شکنجه طاغوت
-24 نظم در کارها
-25 کار و تلاش پي گير و بي وقفه
-26 آشنايي به دردهاي جامعه و قلم به دست
-27 خلوص در پيشگاه خاندان رسالت
-28 دقت در امور تشويق
-29 صرفه جويي
-30 مأمن جوانان
-31 خضوع و تواضع
-32 داراي طبع خالي از رقابت
-33 يک دنيا معرفت و علم و عشق و احساس
-34 چون شمعي ميسوخت
-35 و در حرکات و نگاهها و کلام و نوشته هايش تواضع داشت .
اين عالم رباني بعد از عمري تلاش و مجاهدت عاقبت در شب سه شنبه؛ بيست و نه بهمن ماه سال هزار و سيصد و شصد و نه در سن پنجاه و هشت سالگي بعد از بيماري نسبتا کوتاه در اثر سکته مغزي دار فاني را وداع گفت و به ملکوت اعلي پيوست و خيل عاشقان و دوستان خود را در سراسر کشور اسلامي، علي الخصوص حوزه مقدسه در غم هجر خود به سوگ نشاند و پيکرش را در ميان حزن و اندوه از مسجد امام حسن عسکري (ع)در قم به بارگاه ملکوتي حضرت معصومه و در صحن مطهر در هجره شماره سه با شکوه خاصي به خاک سپردند .
1- گنجينه دانشمندان 7جلد 7ص 301محمد شريف رازي . 2- همان . 3- اطلاعات .1370/11/27 4- گنجينه دانشمندان جلد 7ص 301محمد شريف رازي . 5- رسالت، .1370/108 6- همان . 7- رسالت، .1370/12/3 8- رسالت، همان . 9- اطلاعات، .1370/12/3 10- رسالت، .1370/1/8 11- همان . 12- همان . 13- رسالت، 1370/1/8استاد محمد حسين حق جو داماد محترم مرحوم استاد زماني، در يادواره استاد زماني، ص .9 14- همان . 15- اطلاعات 1370/11/27حجة الاسلام صادقي اردستاني، يادواره و کتابخانه استاد زماني، ص .76 16- رسالت، .1370/1/8 17- همان . 18- همان . 19- رسالت، .1370/12/3 20- کتاب مرکز اسناد انقلاب اسلامي، جلد 2ص .655 21- اطلاعات، .1370/12/3 22- همان . 23- رسالت .1370/1/8