تفسیر قرآن

جعفر سبحانی

نسخه متنی -صفحه : 4/ 2
نمايش فراداده

عدل الهي و كيفرهاي اخروي

آخرين پرسش كه در مورد عدل الهي مطرح است، مسأله جزا و كيفرهاي اخروي است و پرسش به نحو ياد شده در زير مطرح مي شود.

انگيزه از كيفر يا تشفّي خاطر است يا عبرت گيري ديگران و جايگاه هر دو زندگي دنيوي است، و در سراي ديگر هيچ يك از دو ملاك وجود ندارد توضيح اين كه:

انتقام از قاتل در زندگي دنيوي جنبه تشفّي دارد چنانكه مي فرمايد:

«...وَمَنْ قُتِلَ مَظْلُوما فَقَدْ جَعَلْنا لِوَلِيِّهِ سُلْطانا فَلا يُسْرِفْ فِي القَتْلِ إِنَّهُ كانَ مَنْصُورا»1.

«هركس كه بي گناه كشته شود، براي وليّ او حق قصاص قرار داديم اما در قتل اسراف نكند چرا كه او مورد حمايت است».

درباره عبرت گيري ديگران از كيفر مجرمان چنين مي فرمايد:

«الزّانِيَةُ وَالزّانِي فَاجْلِدُوا كُلَّ واحِدٍ مِنْهُما مِأَةَ جَلْدَةٍ وَ لا تَأْخُذْكُمْ بِهِما رَأْفَةٌ فِي دِينِ اللّهِ إِنْ كُنْتُمْ تُؤْمِنُونَ بِاللّهِ وَ اليَوْمِ الآخِرِ وَ لْيَشْهَدْ عَذابَهُما طائِفَةٌ مِنَ المُؤْمِنِينَ»2.

«هر يك از زن و مرد زناكار را صد تازيانه بزنيد، و نبايد رأفت(ومحبت كاذب) نسبت به آن دو، شما را از اجراي حكم الهي مانع شود، اگر به خدا و روز جزا ايمان داريد، و بايد گروهي از مؤمنان مجازاتشان را مشاهده كنند».

پاسخ اين سؤال اين است كه يكسان نگري به مجرم و مطيع، خود؛ يك نوع ظلم و ستم است و اگر گنهكاران كه در اين دنيا مجازات نمي شوند، در آخرت نيز كيفر نبينند، نتيجه آن يكسان بودن عاصي و مطيع است.

قران مجيد مي فرمايد:

«اَفَنَجْعَلُ المُسْلِمِينَ كَالمُجْرِمِينَ* ما لَكُمْ كَيْفَ تَحْكُمُونَ»3.

«آيا مؤمنان را همچون مجرمان قرار مي دهيم، شما را چه مي شود؟ چگونه داوري مي كنيد؟».

ممكن است گفته شود: در رفع اين محذور كافي است كه تنها مطيعان زنده شوند و مجرمان برانگيخته نگردند ولي يك چنين پيشنهاد از يك انديشه خامي سرچشمه مي گيرد زيرا مفاد آن اين است كه آفرينش مجرمان بي هدف باشد درحالي كه حيات اخروي غايت فعل خدا است و فعل پيراسته از غايت و هدف، جز لغو و عبث چيزي نيست و ساحت قدس الهي از آن مبرّا مي باشد. چنانكه مي فرمايد:

«أَفَحَسِبْتُمْ أَنَّما خَلَقْناكُمْ عَبَثا وَ أَنَّكُمْ إِلَيْنا لا تُرْجَعُونَ»4.

«آيا گمان كرديد شما را بيهوده آفريده ايم، و به سوي ما باز نمي گرديد؟».