كسى كه با احرام عمره تمتع وارد مكه معظمه شود, اولين عملى كه بر او واجب است , طواف خانه خـداسـت و آن عـبـارت اسـت از:هـفـت مـرتـبـه دور خـانه كعبه گرديدن كه هر دورى را يك شوطمى گويند.
- طواف از اركان عمره تمتع , حج تمتع و عمره مفرده است , و اگر كسى آن را از روى عمد ترك كند تا وقت آن فوت شود, عمره او باطل است .
- اگر طواف را سهوا ترك كند, عمره و حج اوباطل نيست , ولى لازم است هر وقت كه يـادش آمـد آن را بـه جاآورد و اگر به وطن خود برگشته و رجوع به مكه براى او مقدورنيست يا مشقت دارد بايد به شخص مورد اطمينانى نيابت دهدكه از طرف او به جا آورد, و اگر ترك طواف از روى جهل باشدبايد حج را اعاده و يك شتر قربانى كند.
- اگـر شـخصى به واسطه مرض , قدرت نداشته باشد, طواف كند و تا آخر وقت نيز قـدرت پـيـدا نـكند, پس اگرممكن است خود او را به يك نحو ببرند و طواف دهند به طورى كه پـاهايش به زمين كشيده شود و اگر به اين صورت ممكن نباشد, او را به دوش بگيرد به گونه اى كه پاهايش به زمين كشيده شود يا بر تخت گذارند و اگر طواف دادن او به هيچ نحوممكن نشد, بـراى او نـايب بگيرند, و حكم فوق در بعض اشواطنيز جارى است , لذا نايب مى تواند بقيه اشواط را بلافاصله وبدون فوت موالات انجام دهد.
يعنى طواف را با قصد قربت و براى اطاعت خداوندبه جا آورد و ترديد در نيت موجب بطلان عمل است .
- لازم نـيست نيت را به زبان آورد, بلكه همچنان كه بنا دارد اين عمل را به جا آورد, كـفايت مى كند و در طواف لازم است كه منوى معين باشد, يعنى نوع طواف را (طواف عمره تمتع يا طواف حج تمتع ) ولو به طور اجمال مشخص كند.
يعنى پاك بودن از حدث اكبر (مثل جنابت وحيض و نفاس ) و حدث اصغر (يعنى با وضو باشد).
- طهارت از حدث اكبر و اصغر در طواف واجب ,شرط است , چه طواف عمره باشد يا طـواف حـج يـا طواف نساء حتى در عمره و حج مستحبى چون پس از احرام اتمام آنها واجب مى شود.
- اگر شخصى كه حدث اكبر يا اصغر داشته ,طواف واجب به جا آورد, طواف او باطل است , چه از روى عمدباشد يا از روى غفلت يا فراموشى يا ندانستن مساله .
- اگر در اثناى طواف , حدث عارض شود .
پس اگر بعد از گذشتن از نصف بوده بايد طـواف را قـطـع كـنـد و طـهـارت تحصيل كند و از همان جا كه طواف را قطع كرده تمام كند و اگرپيش از تمام شدن دور چهارم و بعد از گذشتن نصف , حدث عارض شود, احتياط مستحب آن اسـت كـه طـواف را تـمـام كـنـد واعاده كند و اگر قبل از گذشتن از نصف است بايد طواف را اعاده نمايد.
- اگر در اثناء طواف حدث اكبر, مثل حيض عارض شود بايد فورا از مسجدالحرام خارج شـود پـس اگر پيش از نصف دور چهارم باشد پس از غسل , طواف را اعاده كند و اگر بعد ازنصف دور چهارم بوده بعد از غسل اتمام مى نمايد و به اعاده نيازى نيست , هر چند احوط مى باشد.
- س - كسى كه بعد از تقصير در عمره تمتع متوجه شود كه وضوى او باطل بوده يا وضو نداشته و با اين حال طواف كرده و نماز طواف خوانده , وظيفه او چيست ؟
ج - طواف و نماز را اعاده كند, وعمره او صحيح است .
- اگر صاحب عادت وقتيه و عدديه كه عددش مثلاهفت روز است , در روز هفتم پاك شـد و غـسـل كـرد و اعـمـال حـج را بـه جـا آورد ولى بعدا لك ديد, اگر خون از روز دهم تجاوز نـكـرده ,محكوم به حيض است كه در وسعت وقت , بايد طواف و نماز رااعاده كند و در ضيق وقت محل اشكال است كه در اين صورت مراعات احتياط لازم است .
- اگر زنى به علت خوردن قرص , نظم عادت ماهانه اش به هم بخورد, به طورى كه گـاهى در مدت طولانى مرتب خون و لك مى بيند, اگر خون سه روز استمرار داشته باشد, ولو به ايـن صـورت كـه تـا سه روز باطن فرج آلوده باشد,حكم حيض را دارد, واگر اين گونه نباشد, به وظايف مستحاضه عمل كند.
- اگر زنى در عمره تمتع قبل از سه شوط و نيم ,حائض شد و تا قبل از رفتن به عرفات پاك نشد, مورد عدول به حج افراد است و اگر بعد از سه شوط و نيم , در طواف عمره تمتع ,حائض شد بايد سعى و تقصير را انجام دهد و براى حج تمتع محرم شود و در وقت انجام طواف حج , قبل يا بعد از آن , بقيه طواف عمره تمتع و نماز آن را به جا آورد.
- اگر زنى عمره تمتع را انجام داد و بعد از عمل متوجه شد كه طواف او باطل بوده است و بعدا عذر زنانه پيدا كردو تا وقوف به عرفات پاك نشد, براى حج محرم شود و پس ازآمدن به مكه و رفع عذر, آن اعمال را انجام دهد.
- نماز و طواف براى زن در مستحاضه كثيره , هركدام مستقل است و براى هر يك غسل لازم است , مگر آن كه از وقت غسل براى طواف تا آخر نماز, خون قطع شود.
- اگر زنى پنجاه سال قمرى او تمام باشد و سيده هم نباشد, مدتى خون نبيند و بعد از مدتى در عرفات خون ببيند, آن خون حكم مستحاضه را دارد, اگر چه همه اوصاف حيض را داشته باشد.
- اگر زنى بعد از وقوفين حيض شود, ولى بامصرف كردن قرص , خون قطع گردد و اعمال را انجام دهد, ولى بعد از آن لك ببيند در اين صورت اگر خون سه روز مستمر نبوده و حتى در باطن فرج هم قطع شده حيض نبوده و با انجام مستحاضه عمل او صحيح است .
- اگر شخصى غسل مس ميت به گردنش باشدو بعد از اعمال طواف متوجه شود, اگر بعد از مس ميت غسل جنابت كرده باشد, غسل جنابت كفايت مى كند و عملش صحيح است و الا بايد طواف و نماز آن را اعاده كند.
- س - زن مستحاضه اى بعد از غسل و وضومشغول طواف مى شود در اثناى طواف لك مى بيند وظيفه اوچيست ؟
ج - اگـر خـون او مستمر است , به وظيفه عمل كرده با تحفظ ازخروج خون , چيزى بر او نيست و در غير اين صورت حكم حدث جديد را دارد.
- س - زنـى به تصور اين كه پاك شده است , طواف را انجام مى دهد و در اثناى سعى مـتوجه مى شود كه هنوز پاك نشده است آيا سعى او نيز باطل است و اگر بعد از سعى متوجه شود, چگونه است ؟
ج - در فـرض اول سـعـى را قـطـع كند و پس از پاك شدن ازحيض , طواف و نماز را اعاده كند و احـتـيـاط آن است كه پس ازاعاده طواف و نماز سعى را اتمام و اعاده نمايد و اين احتياطمستحب اسـت و در هـر دو صورت اعاده كفايت مى كند و درفرض دوم نيز اعاده طواف و نماز لازم و اعاده سعى مبنى براحتياط است .
- زنى كه در غير ايام عادت لك ديده و با اعتقاد به پاكى , طواف و نماز را انجام داده و شب بعد خون ديده با شرائطحيض , اگر يقين كند كه بعد از ديدن لك , خون در باطن فرج بوده و قـطع نشده , حيض بوده است و طواف و نمازش صحيح نيست واگر شك دارد يا يقين كند كه خون قـطـع شـده , حـيـض نبوده است واعمالش صحيح است .
در صورت اول حج او صحيح است و فق ط طـواف و نـماز را اعاده كند و اگر در عمره بوده درصورت ضيق وقت بايد از عمره تمتع عدول كند به حج افراد و پس ازحج عمره مفرده به جا آورد.
- س - زنـهـايى كه براى جلوگيرى از قاعدگى ازقرص استفاده مى كنند تا موقع طـواف گـرفـتـار حـيـض نـباشند درايام عادت ممكن است يك يا دو لكه كم رنگ ببيند, آيا اين خون استحاضه است يا خون قروح جروح , در هر صورت به طواف ضرر مى زند يا خير؟
ج - حكم استحاضه را دارد و بايد به وظيفه مستحاضه عمل كنند و اگر در اثناى طواف لك ديده , تفصيلى بين ماقبل از تمام شدن سه شوط و نصف و مابعد آن هست .
- اگر شخصى با وضو بوده و شك كند كه حدث عارض شده يا نه , بنا را بر وضو داشتن بـگـذارد و لازم نـيـست وضو بگيرد, و همچنين اگر از حدث اكبر پاك بوده و شك كند كه حدث عارض شده يا نه , لازم نيست غسل كند.
- زنى كه قبلا حائض يا نفساء بوده است و قبل ازانجام طواف شك كند كه غسل انجام داده يا نه , بايد غسل كند.
- اگر شخصى محدث به حدث اصغر يا اكبر بوده و شك كند كه وضو گرفته يا نه و يا غسل كرده يا نه , بايد درفرض اول وضو بگيرد و در فرض دوم بايد غسل كند.
- اگر بعد از تمام شدن طواف شك كند كه با وضوآن را به جا آورده يا نه يا شك كند با غسل آن را بجا آورده يا نه ,طواف او صحيح است , لكن براى اعمال بعد بايد طهارت تحصيل كند.
- اگر در اثناى طواف شك كند غسل جنابت ياحيض را انجام داده يا نه بايد فورا از مـسـجدالحرام بيرون برود.پس اگر نصف شوط چهارم را تمام كرده بود و شك كرده , بعد ازغسل برگردد و تتمه را به جا آورد و الا بعد از غسل طواف را اعاده كند و احتياط آن است كه در صورت اول نيز اعاده كند.
- اگر زنى در اثناى طواف مستحاضه قليله شود, اگربعد از تمام شدن نصف شوط چـهـارم بـاشـد, پـس از تـجـديد وضو وتطهير بدن و لباس , طواف را تمام مى كند و اگر قبل از نـصف شوط چهارم باشد به احتياط مستحب پس از تجديد وضو وتطهير, آن را اتمام و سپس اعاده نمايد و در هر دو صورت اعاده كفايت مى كند.
- س - زنـى كه حيض نمى شود, ولى هر دو ماه يك بار دو سه روزى لك و ترشحات مى بيند وظيفه اش چيست ؟
ج - اگر خون تا سه روز استمرار ندارد, ولو به اين نحو كه پس از خارج شدن تا اين مدت فرج آلوده باشد, حكم استحاضه رادارد.
- س - تكليف مستحاضه كثيره در طواف و نمازطواف چيست ؟
ج - مستحاضه كثيره بايد تمام وظايفى را كه براى نماز يوميه لازم است , انجام دهد, و براى هر يك از طواف و نماز آن جداگانه غسل كند مگر آن كه از وقت غسل طواف تا آخر نمازخون قطع باشد و احتياط واجب آن است كه به وظايفى كه براى نمازهاى يوميه انجام داده اكتفا نكند.
- س - تكليف مستحاضه متوسطه در طواف ونماز طواف چيست ؟
ج - بايد براى هريك از طواف و نماز آن جداگانه غسل كند,مگر آن كه از وقت غسل طواف تا پايان نماز خون قطع باشد وبنابر احتياط واجب به غسلى كه براى انجام نمازهاى يوميه به جا آورده اكتفا نكند.
- س - تكليف مستحاضه قليله در طواف و نمازطواف چيست ؟
ج - مستحاضه قليله براى انجام هريك از طواف واجب و نمازآن بايد, مانند نماز يوميه بدن خود را تطهير كند و پنبه اى كه براى جلوگيرى از خون بر خود گرفته عوض كند و وضو هم بگيرد.
- س - آيا زن مستحاضه بدون به جا آوردن غسلهايى كه بر او لازم است مى تواند وارد مسجدالحرام شود؟
ج - مستحاضه قليله مى تواند, ولى مستحاضه متوسطه وكثيره براى داخل شدن به مسجدالحرام , احتياط مستحب آن است كه غسل كند.
- س - اگر زن مستحاضه - كه بايد براى هر نماز وطواف غسل كند - طبق وظيفه اش غـسـل كـرد و يا وضو گرفت ,سپس طواف را شروع كرد بين طواف , نماز ظهر شروع شد,نماز را خواند و با همان طهارت اول , بعد از نماز طواف را ادامه داد, آيا طوافش صحيح است ؟
ج - اگر از هنگام غسل تا آخر طواف خون قطع بوده , طواف صحيح است .
- س - زن مستحاضه كه بايد غسل و وضو بگيردو با اين كار فاصله اى بين اعمال پيش مـى آيـد - كـه شايد طولانى هم باشد مثلا برود منزل , غسل كند و برگردد - آيا اين فاصله اشكال ندارد؟
ج - اگر خون قطع نمى شود براى هريك از طواف و نماز بايدغسل كند و وضو بگيرد و بايد طورى بـاشد كه بعد از غسل ووضو مبادرت به عمل نمايد, بنا بر اين , اگر با رفتن به منزل نتواند مبادرت كند نزديك مسجدالحرام غسل كند و وضوبگيرد.
- س - زنـى كـه حيض نمى شود, ولى هر دو ماه يك بار دو سه روزى لك و ترشحات مى بيند وظيفه اش چيست ؟
ج - اگر خون تا سه روز استمرار ندارد, ولو به اين نحو كه پس از خارج شدن تا اين مدت فرج آلوده باشد, حكم استحاضه رادارد.
- س - زنى مساله را نمى دانست , بعد از پاك شدن از حيض , خيال مى كرده , جنب است و لذا غسل جنابت را نيت كرد و با همين حال حج را انجام داد, حج او چگونه است ؟
ج - اگـر منظور او غسل براى حدثى است كه از خون داشته واسم آن را جنابت گذاشته , عملش صحيح است .
سوم - طهارت بدن و لباس از نجاست
- احتياط مستحب آن است كه محرم , ازنجاستى كه در نماز عفو شده - مثل خون كمتر از درهم وجامه اى كه با آن نتوان نماز خواند, مثل عرقچين و جوراب ,حتى انگشتر نجس - اجتناب كند.
- اگـر نـجـاسـت بـدن يا لباس را فراموش كند اعاده طواف خالى از قوت نيست و همين طور است اگر در بين طواف يادش بيايد كه بدن يا لباس او نجس بوده است .
- اگر در بين طواف علم پيدا كند كه نجاست به بدن يا لباس او از اول بوده , احتياط آن است كه طواف را رها كندو تطهير كند و از همان جا بقيه طواف را تمام كند و بعد از آن ,طواف را اعاده كند, گرچه اكتفا به اعاده خالى از قوت نيست ,خصوصا اگر تطهير زياد طول بكشد.
چهارم : ستر عورت و بدن است مساله 146 - اگر زنى بدون ساتر عورت و بدن , طواف كندطواف او باطل است .
مگر وجه و كفين , هـمـچـنـين مباح بودن ساتر معتبر است پس با ساتر غصبى طواف صحيح نيست , واحتياط واجب آن اسـت كه با لباس غصبى غير ساتر نيز طواف نكند .
در هر حال , احتياط آن است كه شرايط لباس نمازگزار رارعايت كند.
اول و دوم : اين كه طواف را از حجرالاسود شروع و به حجرالاسودنيز ختم كند.
- در شروع كردن از حجرالاسود لازم نيست كه تمام اجزاى بدن طواف كننده از تمام اجـزاى حـجـرالاسـود عبوركند, بلكه واجب آن است كه انسان از حجرالاسود هر جاى آن كه باشد شـروع كـنـد و بـه هـمـان جـا ختم كند و اگر در عرف گفته شود كه از حجرالاسود شروع و به حجرالاسود ختم كرد, مجزى است .
- بر محرم لازم نيست در هر شوط بايستد وقصد شوط بعدى كند, بلكه اگر در اول طواف نيت نمايد مى تواندبقيه اشواط را دور بزند تا هفت شوط تمام شود.
سوم : واجب است در تمام اشواط, خانه كعبه در طرف چپ طواف كننده واقع شود.
- طواف كردن بايد به نحو متعارف باشد و لازم نيست در تمام حالات طواف , خانه را حـقـيـقتا به شانه چپ قراردهد, بلكه اگر در موقع دور زدن از مقابل اركان و طواف به دورحجر اسماعيل (ع ) خانه از طرف چپ قدرى خارج شود, مانع ندارد.
- واجب نيست در حال طواف , روى طواف كننده به طرف جلو باشد, بلكه جايز است به يمين ويسار نگاه كند وصفحه صورت را برگرداند, بلكه به عقب نگاه كند و مى تواندطواف را رها كند و خانه را ببوسد و برگردد از همان جا اتمام كند.
چـهـارم : داخـل كـردن حـجـر اسـماعيل (ع ) است در طواف و اگربه هنگام طواف , داخل حجر اسـمـاعـيـل (ع ) شـد, طـوافـش بـاطـل است و بايد اعاده كند و اگر عمدا اين كار را بكند, حكم ابـطـال عـمـدى طواف را دارد - كه گذشت - و اگر سهوا اين كار را بكند,حكم ابطال سهوى را دارد.
پنجم : طواف بين خانه كعبه و مقام حضرت ابراهيم (ع )باشد.
- احتياط آن است كه طواف بين كعبه و مقام ابراهيم (ع ) باشد, هر چند كفايت طواف در خارج از مقام بامراعات اتصال صفوف طواف كنندگان خالى از قوت نيست .
بنابر اين تا جايى كه جـمعيت طواف كننده متصل به هم مشغول طوافند طواف در آن محدوده صحيح است , هر چند ازپشت مقام باشد و بين طواف واجب و مستحب در محدوده فرقى نيست .
ششم : خروج طواف كننده از خانه كعبه وآنچه بدان مربوطاست .
- در اطراف ديوار خانه خدا, يك پيش آمدگى است كه آن را شاذروان گويند و آن جـزء خانه كعبه است وطواف كننده بايد آن را هم داخل طواف قرار دهد, ولى اگر كسى در بعضى از احـوال به واسطه كثرت جمعيت يا غير آن بالاى شاذروان برود و دور بزند آن مقدار كه دور زده باطل است و بايدآن را اعاده كند.
- در حال طواف دست گذاشتن روى ديوارحجر اسماعيل (ع ) جايز است , گرچه احتياط مستحب درترك آن است .
هفتم : طواف بايد هفت شوط كامل باشد نه كمتر و نه زيادتر.
- اگـر از اول طـواف كـنـنده عمدا كمتر از هفت دورو يا بيشتر از آن را قصد كند طـوافـش بـاطـل اسـت , اگـرچه به هفت دور تمام كند و احتياط واجب آن است كه اگر از روى نـدانستن حكم , يا از روى سهو و غفلت باشد, طواف را اعاده كند, مگرآن كه جاهل قاصر باشد كه عدم وجوب اعاده , خالى از وجه نيست , هر چند احتياط در اعاده است .
- اگر عمدا از طواف واجب كم كند, چه يك دوريا كمتر يا بيشتر از يك دور, واجب اسـت آنرا اتمام كند درصورتى كه موالات فوت نشود و در صورت فوت موالات حكمش حكم قطع طواف است .
- اگر سهوا از طواف كم كند, چنانچه از نصف تجاوز كرده باشد, اقوى آن است كه از هـمـان جا طواف را تمام كند در صورتى كه فعل كثيره نكرده باشد والا احتياط واجب اتمام و اعاده است .
- در طواف واجب قران جايز نيست , يعنى جايزنيست طواف واجب را تمام كرد بدون اينكه نماز طواف رابخواند و فاصله شود, يك طواف ديگر به جا آورد.
- اگر بعد از مراجعت به وطن متوجه شود كه طواف ناقص بوده احتياط آن است كه خودش برگردد و درصورت مشقت , نايب بگيرد.
- قطع كردن طواف مستحبى , هر چند بدون عذرهم باشد جايز است و اقوى كراهت قـطـع طـواف واجـب است , بدون عذر, و احوط عدم قطع است به طورى كه بقيه راترك كند تا موالات عرفيه به هم بخورد.
- اگر بدون عذر طواف را قطع كرد, احوط آن است كه اگر بعد از نصف شوط چهارم بـاشد طواف را تمام كندو بعد اعاده كند هر چند مى توان به اتمام هم اكتفاء نمود و اين در صورت اتـيان منافى است , حتى مثل فصل طويل , والااتمام مطلقا كافى است , اما در صورت عدم اتيان منافى اگربرگردد و تمام كند طوافش صحيح است .
- اگر كسى در اثناى طواف آن را قطع كند و از اول شروع نمايد, اگر بعد از نصف شوط چهارم باشد آن طوافى را كه از سرگرفت كفايت مى كند و الا يك طواف به جا آورد و با فرض جهل ظاهر اين است كه اعمال مرتبه صحيح است و از احرام خارج شده است .
- س - آيا مى شود قبل از شوط چهارم , طواف رابدون عذر به هم زد و آن را كان لم يكن دانست و يا مانند نمازقطع كردن آن جايز نيست ؟
ج - قـطـع مـانع ندارد, ولى در صورت قطع بايد طواف را ازسرگرفت و اتمام مفيد نيست , چون استدامه نيت از بين رفته است .
- اگر در بين طواف عذرى براى اتمام آن پيدا شد,مثل مرض و حيض , پس اگر بعد از تـمام شدن نصف شوطچهارم بوده بعد از رفع عذر برگردد و از همان جاطواف را تمام كند و اگر قـبـل از نـصـف شـوط چهارم بوده , طواف را اعاده كند واحتياط مستحب در فرض اول - در غير حيض و حدث - آن است كه اتمام كند و اعاده نمايد.
- اگر بعد از تمام شدن طواف و انصراف از آن شك كند كه آيا طواف را زيادتر از هفت دور بـه جا آورده يا نه يا شك كند كمتر به جا آورده يا نه اعتناء نكند و طوافش صحيح است ,لكن در صورت دوم خالى از اشكال نيست و احتياط ترك نشود.
- اگر بعد از طواف شك كند كه طواف را صحيح به جا آورده يا نه , در صورتى كه به جا آوردن هفت دور معلوم باشد, طوافش صحيح است , گرچه در محل طواف باشد و ازآن جا منصرف نشده باشد.
- اگر در آخر دور كه به حجرالاسود ختم شد,شك كند كه هفت دور زده يا هشت دور يـا زيـادتـر بـه شـك اعـتـنـانـكند, در اين صورت طوافش صحيح است و اگر قبل از رسيدن به حـجـرالاسود و تمام شدن دور شك كند كه آنچه را دور مى زنددور هفتم است يا هشتم , طوافش باطل است .
- اگر در آخر دور يا اثناى آن شك كند ميان شش و هفت و هر چه پاى كم تر از آن در كـار اسـت , طـواف اوبـاطـل است , اما شك در طواف مستحبى بنا را بر اقل مى گذارد وطوافش صحيح است .
- شخص كثيرالشك در عدد دورها اعتنا به شكش نكند, و معيار در كثيرالشك عرفى است و ظن در عدددورها اعتبار ندارد و حكم شك را دارد.
- اگر مقدارى از موهاى سر زن يا جاهاى ديگر بدن او عمدا ظاهر باشد, على الاحوط طـواف او صـحـيـح نـيـست و درغير مورد عمد صحيح است , مگر در جاهل مقصر, على الاحوطو حجاب زن در طواف فرق مى كند با حجاب او در حال نماز وفقط وجه و كفين در طواف مستثنى شده است , على الاحوط.
- س - در طواف مستحبى زنان مى دانند كه به بدن مردان نگاه مى كنند و احيانا در بين فشار مردان قرار مى گيرند,از نظر شرع چگونه است ؟
ج - اگـر اختيارا به نامحرم نگاه نكنند, اشكال ندارد, ولى درازدحام بهتر است , مراعات كنند, در هر صورت طواف صحيح است .
- كسى كه براى خود از اول تكليف , سال خمسى قرار نداده , اگر به حج مشرف شود و با همان پول لباس احرام وقربانى تهيه كند, در صورتى كه پول او از در آمد كسب و حقوق باشد ولى معلوم نباشد كه ربح بين سال است بدون تخميس حكم غصب دارد, در اين صورت طواف و قربانى صحيح نيست .
- اگر شخصى با پول خمس نداده لباس احرام بخرد و با آن محرم شود و طواف و نماز بـه جا آورد, اگر از روى علم و عمد نباشد عمره و حج او صحيح است , ولى اگر, جاهل مقصر باشد بـايـد طـواف و نماز را اعاده كند و با پولى كه معلوم نيست متعلق خمس است لازم نيست , خمس بدهد, هر چنداحتياط مطلوب است , با اين وصف , طواف صحيح مى باشد.
- س - زنى با شوهرش - كه يك دور طواف راانجام داده بود - نيت طواف كرد و با او ادامه داده و بعد از شوطآخر مرد - كه شوط ششم زن است - او به جاى اين كه يك شوط ديگر به جا آورد تا طوافش كامل شود, طواف را از سرگرفت , طواف اول و دوم زن چگونه است ؟
ج - همان طوافى را كه از سر گرفته , كفايت مى كند.
- س - شخصى با علم به حرمت تماس با بدن زن در حين طواف از روى شهوت با بدن زنى تماس مى نمايد و ازاين تماس متلذذ مى گردد آيا طواف او اشكال پيدا مى كند يا نه ,تكليف او چيست ؟
ج - مضر به طواف نيست , و اگر كارى كه موجب كفاره است ,انجام داده بايد كفاره بدهد.
- س - هر گاه محرم به احرام عمره تمتع حائض باشد و آب در دسترس نداشته باشد و يا وقت عمره مى گذرد,آيا طواف و نماز با تيمم كافى و مجزى است يا بايد نايب هم بگيرد؟
ج - اگر از گرفتن وضو و غسل عذر داشته باشد واجب است بدل از وضو يا بدل از غسل تيمم كند.
- جايز است در بين طواف براى رفع خستگى واستراحت بنشيند يا دراز بكشد و بعد از همان جا اتمام كند, ولى نبايد آن قدر طول بدهد كه موالات عرفيه به هم بخورد.
- س - اكل و شرب در حال طواف جايز است يانه ؟
ج - مانع ندارد.
- س - كسى كه بعد از تقصير در عمره تمتع متوجه شود كه وضوى او باطل بوده يا وضو نداشته و با اين حال طواف كرده و نماز طواف خوانده است , وظيفه اوچيست ؟
ج - طواف و نماز را اعاده كند و عمره او صحيح است .
- اگـر در حـيـن طواف , مامورين نظافت مسجدالحرام دست به دست هم دادند و هـمـان طـور تـوسعه دادند تا از مطاف خارج شدند در اين صورت اگر هنوز مردم در حال طواف بـاشـنـد,طـواف آنـها صحيح است و اگر مدتى طول كشيد و گمان كردندموالات عرفيه به هم خـورده و طـواف را از سـر گرفتند در صورتى كه به هم خوردن موالات مشكوك باشد, طوافشان صحيح است .
- اگر دخترى در كودكى و يا در اوائل سنين بلوغ جنب شود و تا حال غسل جنابت را انـجـام ندهد و با اين حال حج به جا آورد اگر يقين كند كه جنب شده , نماز و طواف او بدون غسل جنابت صحيح نيست و غسلهاى ديگر, مثل حيض وجمعه از غسل جنابت كفايت نمى كند, اما حج او صحيح است ,ولى طوافهاى عمره و حج و طواف نساء و نمازهاى آنها را بايد باطهارت انجام دهد و در صـورت عـدم تـمـكـن نـايـب بـگـيرد و تانايب اعمال را انجام نداده , از بوى خوش و ازدواج اجتناب نمايد.
- بعد از تمام شدن طواف واجب , واجب است دوركعت نماز, مثل نماز صبح بخواند, خـواه طـواف عـمره باشد ياطواف حج يا طواف نساء و بنا بر احتياط واجب , بايد نماز را فوراپس از طواف بخواند و ميزان , مبادرت عرفيه است .
- نماز طواف واجب را بايد پشت مقام ابراهيم (ع ) و نزديك به آن به جا آورد به نحوى كه مـقام در مقابل او قرار گيرد و پشت مقام حد معينى ندارد و ميزان عرفى است وبهتر آن است كه هـر مـقـدار كه ممكن است , نزديك تر بايستد,اما باعث مزاحمت ديگران نشود و اگر در غير محل ذكر شده بخواند و ساير اعمال را با اعتقاد به صحت آن انجام دهد, فقطنماز را اعاده كند.
- شك در ركعات نماز طواف موجب بطلان نمازاست و بايد آن را اعاده كند و بعيد نـيـسـت اعـتبار ظن در ركعات , واگر در افعال يا اقوال شك كرد, پس اگر محل آن نگذشته آن را,بـه جـا آورد و اگـر مـحل آن گذشته به شك خود اعتنا نكند و دراحكام اين نماز با نماز يوميه مساوى است .
- اگر زنى بعد از طواف و قبل از نماز حائض شد,اگر وقت وسيع است صبر كند تا پاك شود و نماز را بخواند و بعدبقيه اعمال را انجام دهد و اگر وقت تنگ باشد سعى و تقصيرعمره تمتع را انجام دهد و به حج تمتع محرم شود و بعد ازطواف حج يا قبل از آن نماز را بخواند و سپس بقيه اعمال راانجام دهد.
- س - زنى نماز طواف خود را در حجراسماعيل (ع ) خوانده است و چون به منزل آمده , مـلـتـفـت شـده كـه حائض شده است و تا وقوف به عرفات پاك نمى شود, وظيفه اودر مورد نماز چيست , و آيا عمل او صحيح است يا خير؟
ج - عمره او صحيح است و بايد براى حج تمتع محرم شود ووقتى خواست طواف كند و نماز حج را بخواند قبل يا بعد ازآن , نماز طواف عمره تمتع را به جا آورد.
- س - زنى بعد از طواف وضوى او باطل شده وخجالت كشيده كه بگويد نمازش را بى وضو خوانده است و بعداز آن سعى و تقصير را انجام داده و محل شده است , وظيفه اوچيست ؟
ج - بايد نماز و سعى و تقصير را اعاده كند.
- س - گاهى در پشت مقام ابراهيم (ع ) جمعيت زياداست و چون زن و مرد كنار هم قرار مى گيرند, احيانا موردفشار و ازدحام واقع مى شوند بدون اين كه ريبه و فسادى دربين باشد, آيا به نماز طواف ضرر نمى رساند؟
ج - براى نماز ضرر ندارد.
- س - اگـر زن تـكـبيرة الاحرام يا قرائت را در نمازطواف بلند بگويد به طورى كه نامحرم بشنود, جايز است ياخير؟
و بر فرض عدم جواز آيا اعاده لازم است ؟
ج - اشكال دارد و نماز را اعاده كند.
- س - در مقام ابراهيم (ع ) به واسطه ازدحام جمعيت نمى شود زن پشت سر مرد بايستد و گاهى زن جلوترازمرد مشغول نماز مى شود, در اين صورت نماز آنها صحيح است يا خير؟
ج - صحيح است .
- س - آيا زن به نيابت از ديگرى مى تواند نمازطواف بخواند؟
ج - مانعى ندارد.
- س - اگـر زنى بعد از انجام طواف يا نماز آن شك كند كه در هنگام طواف يا نماز, حائض بوده يا نه ؟
آيا اعمالش صحيح است ؟
اعاده دارد يا نه ؟
ج - اعمالش صحيح است و اعاده ندارد.
- واجب است بعد از نماز طواف بين دو كوه صفا ومروه سعى كند و سعى بين دو كوه بـايـد احـراز شـود, بدين نحو كه از صفا به مروه برود و از مروه به صفا برگردد و اين عمل در حج وعمره مفرده نيز واجب است .
- طهارت از حدث و خبث و ستر عورت در سعى معتبر نيست , گرچه احوط مراعات طهارت از حدث است .
- زنهايى كه حائض هستند, بايد سعى راخودشان انجام دهند, چون محل سعى جزء مـسـجد نيست و اگربراى انجام سعى از مسجدالحرام عبور كردند به جهت ازدحام ,سعى صحيح است , هر چند گناه كرده اند.
- س - آيا زنهايى كه به علت عادت ماهانه براى طواف نايب مى گيرند, در سعى هم مى توانند نايب بگيرند؟
ج - محل سعى جزء مسجد نيست و سعى را بايد خودشان به جا آورند, با مراعات ترتيب بين طواف و سعى .
- س - اگر در سعى بعضى از مواضع بدن زن غيراز وجه و كفين پيدا باشد, آيا به سعى او ضررى مى زند يا نه ؟
ج - ضرر نمى زند.
- س - آيا بر زنان حائض و نفساء, به هنگام سعى وضو لازم است ؟
ج - وضو براى سعى بر هيچ كس لازم نيست .
- س - آيا هروله براى زنان استحباب دارد؟
ج - بر زنها هروله , يعنى حركت سريع ميان دو محل معين ازسعى مستحب نيست .
- واجب است رفتن و برگشتن بين صفا و مروه از راه متعارف باشد .
محرم مى تواند سـواره سـعـى كـنـد, - مـثـلا بـا ويـلچر- چه در حال اختيار و چه با عذر لكن پياده سعى كردن افضل است .
- س - زنى به علت پيرى يا مرض نمى تواند, يكسره سعى كند تكليفش چيست ؟
ج - جايز است به جهت استراحت و رفع خستگى نشستن ياخوابيدن بر صفا و مروه يا بين آنها يابين سـعـى آب بـخـورد ومـوالات در سعى معتبر نيست , مگر اين كه شوط اول تمام نشده باشد كه در صورت فوت موالات احتياطا سعى را از سربگيرد.
- در عمره تمتع واجب است بعد از آن كه محرم سعى كرد, تقصير كند, يعنى مقدارى از ناخنها يا مقدارى از موى سرخود را بزند و بهتر آن است كه اكتفا به زدن ناخن نكند, بلكه مقدارى از موى سر را بزند, و كندن مو كفايت نمى كند.
- اگر تقصير را فراموش كند تا وقتى كه محرم شد براى حج در اين صورت عمره اش صحيح است , ولى احوطاين است كه يك گوسفند فديه بدهد.
- اگر عمدا تقصير را ترك كند تا وقت احرام حج ,عمره او بنا بر اقوى باطل مى شود و ظاهرا حج او به افراد تبديل مى شود و جهل در ترك تقصير حكم عمد را دارد.
- پس از آن كه زن تقصير كرد آن چه به سبب احرام حرام شده بود حلال مى شود, حتى جماع .
- س - زنى كه به خاطر ترس از حائض شدن اعمال حج را پس از احرام بستن بر وقوفين مقدم داشته , اگر بعد ازسعى تقصير نمايد آيا محل مى شود, و در غير اين صورت كفاره دارد؟
ج - محل نمى شود و اگر جاهل يا ساهى بوده كفاره ندارد.
- س - اگر زنى احتمال بدهد در صورتى كه درمحل سعى تقصير كند موجب نمايان شدن موى سر اومى گردد, آيا مى تواند در منزل تقصير كند؟
ج - مانعى ندارد و بعد از تقصير محرمات بر او حلال مى شود.
- س - آيـا زن مى تواند از زن ديگرى خواهش كندمقدارى از موى او را براى تقصير كوتاه كند؟
ج - در صورتى كه از احرام خارج شده باشد, اشكالى ندارد.
- اگر زنى محرم شد و وقتى وارد مكه شد, به واسطه حيض يا نفاس نتواند طواف به جا آورد و اگـر بـخواهد در مكه بماند تا پاك شود, نمى تواند يا ترس آن را دارد كه وقوف به عرفات را درك نـكند, در اين صورت بايد عدول كند به حج افرادو پس از به جا آوردن آن عمره مفرده به جا آورد.
- س - خانمى كه وظيفه او حج افراد است , عمره مفرده را تا چه وقتى بلاعذر مى تواند, تاخير بيندازد؟
ج - بايد مبادرت كند عرفا على الاحوط و به تاخير نيندازد.
- س - زنى كه حيض بوده و نمى دانست و اعمال عمره را كاملا به جا آورد بفرماييد بايد دوباره به جا آورد ياكافى است ؟
ج - اگر وقت دارد, بايد طواف و نماز را اعاده كند, ولى اگروقت ندارد, اين كه وظيفه مبدل شده يا نه , محل اشكال است واحتياط را مراعات نمايد و براى حج افراد تلبيه بگويد و بعد ازآن هم عمره مـفـرده را به جا آورد, مانند ديگر زنان حائض كه نمى رسند عمره تمتع را تمام كنند .
گفتن تلبيه احتياطا براى آن است كه شايد از احرام خارج شده باشد.
- س - زنى كه عادت ماهانه وقتيه و عدديه داشت ومثلا, روز هفتم ماه پاك مى شد, همان روز هفتم پاك شد وغسل كرد اعمال عمره اش را به جا آورد, روز بعد لك ديد, بازغسل كرد و اعمال را انجام داد تا روز دهم و براى عرفات حركت كرد, روز يازدهم هم لك ديد, آيا حجش افراد است ياتمتع ؟
ج - در فرض مزبور وظيفه او تمتع است و همان عمره اش صحيح بوده است .
- س - زنى روز هشتم خون ديد, خيال كرد حيض است , احرامش را تبديل به حج افراد كرد, بعد كه به عرفات رفت , متوجه شد كه استحاضه است , وظيفه او چيست ؟
ج - اگر وقت عمره ضيق شده (يعنى نمى تواند به مكه برگرددو اعمال عمره را به جا آورد, خواه بـه خاطر تنگى وقت باشد يابه خاطر عدم تمكن از مراجعت ) و طواف را عمدا تاخيرنينداخته , حج افراد را تمام كند و اگر حج او واجب است , عمره مفرده هم به جا آورد, اما اگر عمدا طواف و سعى را بـه تاخيرانداخته و وقت انجام اعمال هم ضيق شده , بايد احتياطا حج افراد را اتمام كند و سپس عمره مفرده را به جا آورد و سال ديگر حج خود را اعاده نمايد.
- واجب است بر هر مكلف كه بعد از تمام شدن اعمال عمره تمتع , نيت كند و محرم شـود به احرام حج تمتع وواجبات احرام و شرايط و تروك و محرمات , مانند احرام عمره تمتع است به غير از نيت و محل احرام كه در احرام حج بايد به نيت حج تمتع محرم شود.
- مـحل احرام حج تمتع شهر مكه است , هرجاى مكه كه باشد هر چند درمحله هاى تـازه سـاز و اگـر ازمـحـلات مكه نباشد يا مورد شك باشد كفايت نمى كند, ولى مستحب است در مسجدالحرام محرم شود و افضل مواضع آن مقام ابراهيم (ع ) يا حجر اسماعيل (ع ) است .
- اگـر احـرام حج تمتع و يا تلبيه را فراموش كند وبه منى و عرفات رفت , هر وقت مـتوجه شد واجب است برگرددبه مكه و در آنجا محرم شود يا تلبيه را بگويد و اگر ممكن نشدبه واسطه تنگى وقت يا عذر ديگر از همان جا كه هست محرم شود و همان جا لبيك بگويد واگر بعد از تقصير يا حلق متذكرشد كه تلبيه را نگفته عملش صحيح است و لازم نيست تلبيه را بگويد.
- واجب است شخص محرم به احرام حج در ظهرعرفه (نهم ذى الحجه ) درعرفات باشد ودر آن جـا نيت وقوف كندو مقصود از وقوف , بودن در آن مكان , به قصد قربت و براى رضاى خدا, محرم در وقوف مى تواند نشسته يا خوابيده باشد.
- احتياط واجب آن است كه از زوال (ظهرشرعى ) روز نهم تا غروب شرعى - كه وقت نماز مغرب است -در عرفات باشد, پس جايز نيست تاخير بيندازد و در وقت عصر,وقوف كند.