آشنایی با اسوه ها (میثم تمار)

جواد محدثی

نسخه متنی -صفحه : 16/ 8
نمايش فراداده

ب - خبر مرگ معاويه

ابو خالد، به صالح، فرزند ميثم خبر داد كه: روز جمعه‏اى با پدرت در شط فرات به كشتى نشسته بوديم كه ناگهان باد سختى محفوظ بمانيد. اين باد، «عاصف‏» است و خبر مرگ معاويه را مى‏دهد كه هم‏اكنون مرد.

يك هفته بعد، قاصدى از شام آمد. با او ملاقات كردم و اخبار را از او پرسيدم، گفت: مردم در امن و امان به سر مى‏برند، معاويه فوت كرده ومردم با فرزندش يزيد، بيعت كرده‏اند. گفتم: مرگ معاويه در چه روزى واقع شد؟ گفت: روز جمعه گذشته. (18)

ج - قيام مختار پس از شهادت حضرت مسلم در كوفه

ابن زياد حاكم‏كوفه، ميثم و مختار و جمعى ديگر را دستگير و زندانى كرد. ميثم تمار به مختار گفت: تو از زندان رها مى‏شوى و به‏خونخواهى حسين‏بن على عليه السلام قيام خواهى كرد و همين شخص را -ابن زياد - كه ما را مى‏كشد، خواهى كشت.

ابن زياد مختار را از زندان، طلبيد تا او را به قتل برساند كه در همين اثنا قاصدى از سوى يزيد همراه نامه‏اى فرارسيد كه در آن نامه، دستور آزاد كردن مختار بود. او هم طبق دستور، مختار را رها كرد و ميثم را به دار آويخت. (19)

در تاريخ قيام مختار خوانده‏ايد كه وى عاملان حادثه‏عاشورا را گرفت و به سزاى جنايتشان رساند. ابن‏زيادهم از كسانى بود كه گرفتار شد و سربريده‏اش را نزد مختار آوردند.