صفحهى 27
پيغمبر صلّى الله عليه وآله وسلّم شناخته و حتى به ديگران شناسانده مىشدند. حركات موذيانه نفاق انجام مىگرفت. اما بر مجموع جامعه اسلامىيك صراحت و يك حالت افشاگرى مسلط بود. كسانى كه در جنگ در برابر پيغمبر صلّى الله عليه وآله وسلّم شركت مىكردند، دشمنانى بودند كه دشمنى آنها، و ابعاد اين دشمنى، و ميزان دورى و نزديكى آنها از اسلام معلوم بود. حتى معلوم بود يهود چقدر مخالف اسلامند قريش چقدر مخالف اسلامند و نيز قبائل ديگر. و بديهى است مسلمانان در اينكه كيفيت مبارزه آنان با اسلام و مسلمين چگونه است دچار حيرت و ترديد نبودند.
اما دوران امير المؤمنين عليه السلام اين خصوصيّت را نداشت و اين يكى از بزرگترين دشواريهاى حكومت كوتاه، يعنى كمتر از پنج ساله امير المؤمنين عليه السلام است. در دوران امير المؤمنين عليه السلام وقتى كه دو لشكر در برابر هم قرار مىگرفتند هر دو لشكر نماز مىخواندند. هر دو لشكر اگر ماه رمضان بود روزه مىگرفتند. از ميان هر دو لشكر آواى تلاوت قرآن شنيده مىشد. مسلمانها در هر دو لشكرى كه در مقابل هم قرار داشت، احساس مىكردند كه صراحت و راحتى خيال دوران پيغمبر صلّى الله عليه وآله وسلّم را ندارند. لذا در جنگ صفين، در نبردهاى امير المؤمنين عليه السلام چند بار زمزمه سؤال و شبهه و حيرت به وجود آمد و مسلمانهايى كه اسلام قديمىو از دوران پيغمبر صلّى الله عليه وآله وسلّم را داشتند و مسائل و حقايق اسلامىرا از اولين روزهاى ولادت اسلام و بخصوص ولادت حكومت اسلامىثبت كرده بودند، مثل عمار ياسر، مىتوانستند گره گشا باشند و مشكل را برطرف كنند. اما بسيارى سردرگم بودند. در ماجراهاى دوران امير المؤمنين عليه السلام اختلاف صفوف آشكار نبود.
اشتراك در شعارها به قدرى فضا را تنگ كرده بود كه امير المؤمنين عليه السلام بارها مىفرمود: «لا يحمل هذا العلم إلاّ أهل البصر و الصّبر» 1 تنها مقاومت كافى نيست، بينايى و هشيارى و تيزنگرى لازم است. اين خصوصيت ويژه زمان امير المؤمنين عليه السلام،
رنجهاى امير المؤمنين عليه السلام، و دردسرهاى امير المؤمنين صلوات اللّه عليه بود.
ما امروز در دنيايى عظيم با شعارهاى زيبايى كه در بسيارى از نقاط آن، سر داده مىشود كم و بيش همان وضعيت را داريم. حتى امروز در دنياى اسلام كه درك و