بازگشت به نهج البلاغه

سیدعلی حسینی خامنه ای

نسخه متنی -صفحه : 45/ 36
نمايش فراداده

‌صفحه‌ى 40

و كلام خليفه پيغمبر، خليفه‏اى كه همه مسلمانها بر او اتفاق نظر دارند، و امامى كه به اعتقاد شيعه و بسيارى از اهل سنت افضل صحابه است. يعنى انسانى در اين حد عظمت و اهميت سخنانش عينا باقى مانده، سخنرانى‏هايش، خطبه‏هايش، و اين مى‏تواند نشان دهنده متنى عظيم و اصيل از معارف اسلامىباشد، اخلاق هست،

زهد هست، رهبرى در جامعه هست، نظام سياسى هست، نظام اجتماعى هست،

عرفانى هست، ما مى‏توانيم پايه‏هاى اعتقاد كامل و جامع به اسلام را در اين كتاب پيدا كنيم.

قرآن و نهج البلاغه

اين كتاب وقتى در كنار قرآن قرار بگيرد، يقينا تالى قرآن است. يعنى ما ديگر كتابى نداريم كه داراى اين حد از اعتبار و جامعيت و قدمت باشد. لذا احياى نهج البلاغه وظيفه ما شيعيان تنها نيست، وظيفه همه مسلمانهاست، يعنى هر كس على بن ابيطالب عليه السلام را قبول دارد، و مسلمان است چون در اسلام كسى نيست كه اين بزرگوار را قبول نداشته باشد همه مسلمانها به عنوان احياى يك ميراث بى‏نظير اسلامىبايد نهج البلاغه را زنده كنند. و اين احيا نه فقط به معناى كثرت چاپ، كه خوب زياد هم چاپ شده، بلكه به معناى كار كردن و تحقيق كردن در زمينه آن است، همچنانكه در زمينه قرآن كريم كار شده، تفسيرهاى زيادى نوشته شده، در علوم قرآنى كار شده، در باره نهج البلاغه هم بايد اين كارها انجام گيرد. همان‏طور كه قرآن خوانده مى‏شود نهج البلاغه هم بايد خوانده شود. چون تالى قرآن است، دنباله قرآن است. همان‏طور كه مسلمانها خودشان را موظف مى‏دانند با قرآن انس پيدا كنند و ندانستن قرآن را براى خود نقص مى‏شمارند، ندانستن نهج البلاغه هم بايد نقص به حساب بيابد.

نكته ديگرى كه فوق العاده مهم است و به نظر من تكليف همه ماست، اين است كه ما موقعيت صدور اين سخنان و احوال گوينده آنها را به خوبى بشناسيم و بدانيم كه اين آگاهى و شناخت براى بسيارى از بيماريهاى جامعه ما شفايى عاجل است. زيرا وقتى گوينده اين سخنان را مورد مطالعه قرار مى‏دهيم، مى‏بينيم يك انسان عادى نيست،

بلكه دو خصوصيت دارد كه سخن او را، از اين جنبه‏اى كه مى‏خواهم بگويم، به اهميت فوق العاده‏اى مى‏رساند. آن دو خصوصيت يكى حكمت و ديگرى حاكميت