تفسیر نمونه

ناصر مکارم شیرازی

جلد 1 -صفحه : 667/ 144
نمايش فراداده

جاودانى و جهانى بودن

قرآن مرز" زمان و مكان" را در هم شكسته و ما فوق زمان و مكان قرار گرفته است، به خاطر اينكه معجزات پيامبران گذشته و حتى معجزات خود پيامبر اسلام غير از قرآن، روى نوار معينى از زمان، و در نقطه مشخصى از مكان و در برابر عده خاصى صورت گرفته است، سخن گفتن نوزاد مريم (ع) و زنده كردن مردگان و مانند آن بوسيله مسيح (ع) در زمان و مكان و در برابر اشخاص معينى بوده و چنان كه مى‏دانيم، امورى كه رنگ زمان و مكان به خود گرفته باشند، به همان نسبت كه از آنها دورتر شويم، كم‏رنگتر جلوه مى‏كنند، و اين از خواص امور زمانى است.

ولى قرآن، بستگى به زمان و مكان ندارد، هم چنان به همان قيافه‏اى كه 1400 سال قبل در محيط تاريك حجاز تجلى كرد، امروز بر ما تجلى مى‏كند بلكه گذشت زمان و پيشرفت علم و دانش به ما امكاناتى داده كه بتوانيم استفاده بيشترى از آن نسبت به مردم اعصار گذشته بنمائيم، پيدا است هر چه رنگ زمان و مكان به خود نگيرد تا ابد و در سراسر جهان پيش خواهد رفت، بديهى است كه يك دين جهانى و جاودانى بايد يك سند حقانيت جهانى و جاودانى هم در اختيار داشته باشد.

اما روحانى بودن آن:

امور خارق‏العاده‏اى كه از پيامبران پيشين به عنوان گواه صدق گفتار آنها ديده شده معمولا جنبه جسمانى داشته: شفاى بيماران غير قابل علاج، زنده كردن مردگان، سخن گفتن كودك نوزاد در گاهواره، و ... همه جنبه جسمى دارند و چشم و گوش انسان را تسخير مى‏كنند، ولى الفاظ قرآن كه از همين حروف و كلمات معمولى تركيب يافته در اعماق دل و جان انسان نفوذ مى‏كند، روح او را مملو از اعجاب و تحسين مى‏سازد، افكار و عقول را در برابر خود وادار به تعظيم مى‏نمايد معجزه‏اى است كه تنها با مغزها و انديشه‏ها و ارواح انسانها سر و كار دارد، برترى‏