تفسیر نمونه

ناصر مکارم شیرازی

جلد 1 -صفحه : 667/ 25
نمايش فراداده

و اما اصرار جمعى بر اينكه قرآن به هيچوجه در زمان پيامبر (ص) جمع آورى نشده و اين افتخار نصيب عثمان يا خليفه اول و دوم گشت شايد بيشتر به خاطر فضيلت سازى بوده باشد، و لذا هر دسته‏اى اين فضيلت را به كسى نسبت مى‏دهد و روايت در مورد او نقل مى‏كند.

اصولا چگونه مى‏توان باور كرد پيامبر (ص) چنين كار مهمى را ناديده گرفته باشد در حالى كه او به كارهاى بسيار كوچك هم توجه داشت، مگر نه اين است كه قرآن قانون اساسى اسلام، كتاب بزرگ تعليم و تربيت، زير بناى همه برنامه‏هاى اسلامى و عقائد و اعتقادات است؟ آيا عدم جمع‏آورى آن در عصر پيامبر (ص) اين خطر را نداشت كه بخشى از قرآن ضايع گردد و يا اختلافاتى در ميان مسلمانان بروز كند.

به علاوه حديث مشهور" ثقلين" كه شيعه و سنى آن را نقل كرده‏اند كه پيامبر (ص) فرمود من از ميان شما مى‏روم و دو چيز را به يادگار مى‏گذارم" كتاب خدا" و" خاندانم" اين خود نشان مى‏دهد كه قرآن به صورت يك كتاب جمع آورى شده بود.

و اگر مى‏بينيم رواياتى كه دلالت بر جمع‏آورى قرآن توسط گروهى از صحابه زير نظر پيامبر (ص) دارد، از نظر تعداد نفرات مختلف است مشكلى ايجاد نمى‏كند، ممكن است هر روايت عده‏اى از آنها را معرفى كند.