تفسیر نمونه

ناصر مکارم شیرازی

جلد 1 -صفحه : 667/ 6
نمايش فراداده

مقدمه، ص 23

شاگردى كنيم، و نه غير آن.

نيازها و ضرورتهاى ويژه هر عصر

هر عصرى ويژگيها، ضرورتها، و تقاضاهايى دارد، كه از دگرگون شدن وضع زمان و پيدا شدن مسائل جديد و مفاهيم تازه در عرصه زندگى سرچشمه مى‏گيرد.

همچنين هر عصرى مشكلات و پيچيدگيها و گرفتاريهاى مخصوص بخود دارد كه آن نيز از دگرگونى اجتماعات و فرهنگها كه لازمه تحول زندگى و گذشت زمان است مى‏باشد.

افراد پيروز و موفق آنها هستند، كه هم آن نيازها و تقاضاها را درك مى‏كنند، و هم اين مشكلات و گرفتاريها را كه مجموع آنها را «مسائل عصرى» ميتوان ناميد.

اما آنها كه اين مسائل را اساسا درك نمى‏كنند، يا درك ميكنند اما چون خودشان زائيده محيط و زمان ديگرى هستند و در آن محيط و زمان، اينها مسئله‏اى نبوده، بى‏تفاوت و خونسرد از برابر اين مسائل مى‏گذرند و آنها را همچون كاغذهاى باطله در سبد فراموشى مى‏ريزند بايد آماده شكستهاى پى در پى باشند.

اينها دائما از وضع زمان شكايت ميكنند، و به زمين و آسمان بد مى‏گويند و هميشه غرق تأسف و اندوه و حسرت بر گذشته‏هاى طلايى و رويايى هستند، و روز بروز بدبين‏تر و مأيوستر مى‏شوند و سرانجام به «انزواى اجتماعى» كشيده خواهند شد.

چرا كه نتواسته‏اند، يا نخواسته‏اند نيازها و تقاضا و گرفتاريهاى زمان را درك كنند.

آنها در تاريكى عميقى به سر مى‏برند، و چون علل و انگيزه «حوادث»