تفسیر نمونه

ناصر مکارم شیرازی

جلد 1 -صفحه : 667/ 633
نمايش فراداده

اشاره كرديم- شكل وجوب پيدا مى‏كند، مثل اينكه انسان در پرداخت حقوق واجب الهى كوتاهى كرده باشد، و يا اماناتى از مردم نزد او است كه در صورت عدم وصيت احتمال مى‏دهد حق آنان از بين برود، و از آن مهمتر اينكه گاه موقعيت شخص در جامعه چنان است كه اگر او وصيت نكند ممكن است لطمه شديد و ضربه جبران ناپذير بر نظام سالم اجتماعى يا دينى وارد گردد، در تمام اين صورتها وصيت كردن واجب مى‏شود.

4- وصيت در حال حيات قابل تغيير است‏

- قوانين اسلام شخص وصيت كننده را محدود به آنچه قبلا وصيت كرده نمى‏كند، بلكه به او اجازه مى‏دهد ما دام كه زنده است در مقدار و چگونگى وصيت و شخص وصى تجديد نظر كند، چرا كه با گذشت زمان ممكن است مصالح و نظرات او در اين زمينه دگرگون شود.

5- ذكر اين نكته نيز لازم به نظر مى‏رسد كه انسان بايد وصيت خود را وسيله‏اى براى جبران و ترميم كوتاهيهاى گذشته قرار دهد، حتى اگر كسانى از بستگان نسبت به او بى‏مهرى داشتند از طريق وصيت، به آنها محبت كند، در روايات مى‏خوانيم پيشوايان اسلام مخصوصا نسبت براى خويشاوندانى كه از در بى‏مهرى با آنها در مى‏آمدند وصيت مى‏كردند و مبلغى را براى آنها در نظر مى‏گرفتند، تا رشته گسسته محبت را دو باره برقرار سازند، بردگان خود را آزاد مى‏كردند يا وصيت به آزادى آنها مى‏نمودند.