تفسیر نمونه

ناصر مکارم شیرازی

جلد 2 -صفحه : 655/ 167
نمايش فراداده

سوم است). «1»

بنا بر اين منظور از جدا شدن توأم با احسان و نيكى اين است كه حقوق آن زن را بپردازد و بعد از جدايى، ضرر و زيانى به او نرساند و پشت سر او سخنان نامناسب نگويد، و مردم را به او بدبين نسازد، و امكان ازدواج مجدد را از او نگيرد.

بنا بر اين همانگونه كه نگاهدارى زن و آشتى كردن بايد با معروف و نيكى و صفا و صميميت همراه باشد، جدايى نيز بايد توأم با احسان گردد.

و لذا در ادامه آيه مى‏فرمايد:" براى شما حلال نيست كه چيزى را از آنچه به آنها داده‏ايد پس بگيريد" (وَ لا يَحِلُّ لَكُمْ أَنْ تَأْخُذُوا مِمَّا آتَيْتُمُوهُنَّ شَيْئاً).

بنا بر اين، شوهر نمى‏تواند هنگام جدايى چيزى را كه به عنوان مهر به زن داده است باز پس گيرد و اين يك مصداق جدايى بر پايه احسان است (در سوره نساء آيات 20 و 21، اين حكم به طور مشروح‏تر بيان شده است كه شرح آن خواهد آمد).

بعضى از مفسران مفهوم اين جمله را وسيع‏تر از" مهر" دانسته و گفته‏اند چيزهاى ديگرى را كه به او بخشيده است نيز باز پس نمى‏گيرد «2».

جالب توجه اينكه در مورد رجوع و آشتى تعبير به معروف يعنى كارى كه در عرف ناپسند نباشد شده، ولى در مورد جدايى تعبير به احسان آمده است كه چيزى بالاتر از معروف است، تا مرارت و تلخى جدايى را براى زن به اين وسيله جبران نمايد. «3»

در ادامه آيه به مساله طلاق" خلع" اشاره كرده مى‏گويد: تنها در يك فرض، باز پس گرفتن مهر مانعى ندارد، و آن در صورتى است كه زن تمايل به ادامه زندگى زناشويى نداشته باشد، و" دو همسر از اين بترسند كه با ادامه زندگى زناشويى‏

1) تفسير عياشى، جلد 1 صفحه 116.

2) تفسير كبير، جلد 6 صفحه 99.

3) الميزان، جلد 2 صفحه 234 (ذيل آيه).